Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
end
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mixers
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
defense
U
دفاع وزارت دفاع
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
four horsemen
U
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
split
U
میلههای باقیمانده
seal bars
U
میلههای اب بندی
connections
U
میلههای رابط
rods of corti
U
میلههای کورتی
grates
U
میلههای اهنی
leaving
U
میلههای جامانده
picket fence
U
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
parallel bars
U
میلههای پارالل
maples
U
میلههای بولینگ
net posts
U
میلههای تور
leave
U
میلههای جامانده
grate
U
میلههای اهنی
grated
U
میلههای اهنی
bacillary
U
بشکل میلههای کوچک
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
bacillar
U
بشکل میلههای کوچک
cross barred
U
دارای میلههای عرضی
grated
U
پنجره میلههای اهخنی
driving bit
U
هویزه میلههای اسب
stanchion
U
میلههای عمودی ناو
grate
U
پنجره میلههای اهخنی
grates
U
پنجره میلههای اهخنی
spiller
U
انداختن تمام میلههای بولینگ با
wicketkeeper
U
توپگیر مدافع میلههای کریکت
setup
U
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pin deck
U
قسمت زیر میلههای بولینگ
hand
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
hig low jack
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
handing
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
converting
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
big four
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
double pinochle
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
converts
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
converted
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
pocket split
U
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
dead wood
U
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
bedpost
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
throw out
U
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
fills
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
grid
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grids
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
pick a cherry
U
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
foundation
U
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
fill
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pinsetter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pinspotter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pumpkin
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
blows
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
baby split
U
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
pumpkins
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
blow
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
worcester
U
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pit
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pits
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood
U
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pinfall
U
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
counting
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
columnar
U
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar graph
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
counts
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
sash
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
counting
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
sashes
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
crankpin
U
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
histogram
U
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
screw picket
U
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
spread eagle
U
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
bar chart
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
chart
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
spot bowler
U
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
wicket
U
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets
U
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
answers
U
دفاع
advocation
U
دفاع
answering
U
دفاع
munition
U
دفاع
fencing
U
دفاع
parrying
U
دفاع
tae
U
دفاع با پا
blocks
U
دفاع
apologia
U
دفاع
vindication
U
دفاع
defense
U
دفاع
advocacy
U
دفاع
block
U
دفاع
blocked
U
دفاع
parry
U
دفاع
answered
U
دفاع
one man block
U
تک دفاع
defenses
U
دفاع
defended
U
دفاع
defends
U
دفاع
pleading
U
دفاع
apologias
U
دفاع
defence
U
دفاع
parries
U
دفاع
parried
U
دفاع
answer
U
دفاع
czech defence
U
دفاع چک
uncovered
U
بی دفاع
defend
U
دفاع
defending
U
دفاع
replication
U
رونوشت دفاع
kwon
U
دفاع با دست
janisch defence
U
دفاع شلیمان
right of self defence
U
حق دفاع مشروع
extended defense
U
دفاع گسترده
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
fencible
U
قابل دفاع
robatsch defence
U
دفاع روباتش
alekhine's defence
U
دفاع الخین
right of self preservation
U
حق دفاع از خود
kake uke
U
دفاع قلابی
active defense
U
دفاع عامل
achi komi
U
دفاع فشاری
age ake
U
دفاع بالارونده
hasty defense
U
دفاع تعجیلی
internal defense
U
دفاع داخلی
indefensibility
U
دفاع ناپذیری
in self defence
U
برای دفاع
say a good word for
U
دفاع کردن
janisch defence
U
دفاع یانیش
juji uke
U
دفاع ضربدری
damiano's defence
U
دفاع دامیانو
fullback
U
دفاع پوششی
russian defence
U
دفاع روسی
propugn
U
دفاع کردن از
composite defense
U
دفاع مرکب
philidor's defence
U
دفاع فیلیدور
morote uke
U
دفاع با دست
buckler
U
دفاع کردن
pierce the block
U
شکافتن دفاع
pillsbury defence
U
دفاع پیلزبری
morote uke
U
دفاع دوتایی
defense in depth
U
دفاع در عمق
defense in place
U
دفاع در محل
catenaccio
U
دفاع بتونی
perceptual defense
U
دفاع ادراکی
nagashi uke
U
دفاع پرسی
closed variation
U
دفاع تاراش
offensive block
U
دفاع تهاجمی
classical variation
U
دفاع ارتدوکس
national defense
U
دفاع ملی
national defence
U
دفاع ملی
parry of debate
U
دفاع درمنافره
d. armour
U
اسلحه دفاع
defensive board
U
دفاع سبد
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
makki
U
دفاع کردن
ball hawking
U
دفاع خوب
position defense
U
دفاع موضعی
dutch attack
U
دفاع برد
ego defence
U
دفاع خود
backfield
U
دفاع نفوذی
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
legitimate defence
U
دفاع مشروع
polish defence
U
دفاع لهستانی
meran defence
U
دفاع مران
implead
U
دفاع کردن
department of defense
U
وزارت دفاع
deraign
U
دفاع کردن
mikazuki uke ushiro geri
U
دفاع هلالی
pirc defence
U
دفاع پیرک
dory defence
U
دفاع دوری
plea of accused
U
دفاع متهم
benoni defence
U
دفاع بنونی
double guard
U
دفاع با دو دست
to defend
[from]
U
دفاع کردن
[از]
stand
U
دفاع مداوم
penetrates
U
نفوذ در دفاع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com