Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vorticity
U
میزان برداری دوران موضعی سیال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whirl
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirled
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirling
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirls
U
چرخش یا دوران جریان سیال
vortex line
U
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
velocity gradiant
U
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
fluidal
U
مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
bond albedo
U
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
tune
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
U
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
focal
U
موضعی
local
<adj.>
U
موضعی
regional
<adj.>
U
موضعی
topical
U
موضعی
local
U
موضعی
locals
U
موضعی
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
ischaemia
U
کم خونی موضعی
ischemia
U
کم خونی موضعی
spot lamp
U
لامپ موضعی
gripe
U
تشنج موضعی
locally
U
بطور موضعی
concentrated or single load
U
بار موضعی
ischmia
U
کم خونی موضعی
local anasthesia
U
بیهوشی موضعی
local oscillator
U
اوسیلاتور موضعی
spot checks
U
مقابله موضعی
local
U
مکانی موضعی
localization
U
موضعی کردن
local velocity
U
سرعت موضعی
spasms
U
تشنج موضعی
spasm
U
تشنج موضعی
spot checks
U
بررسی موضعی
spot check
U
بررسی موضعی
locals
U
مکانی موضعی
position warfare
U
نبرد موضعی
position warfare
U
جنگ موضعی
position defense
U
دفاع موضعی
position correction
U
تصحیحات موضعی
local paraysis
U
فلج موضعی
spot check
U
مقابله موضعی
transport stream
U
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
depression
U
فرو رفتگی موضعی
depressions
U
فرو رفتگی موضعی
local deformation
U
تغییر شکل موضعی
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
local action
U
تخلیه موضعی باتری
focal seizure
U
حمله صرعی موضعی
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
osteomyelitis
U
التهاب موضعی و مخرب استخوان
novocain
U
ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
asymmetric local deformation
U
تغییر شکل موضعی بی تقارن
localizing
U
محلی کردن موضعی ساختن
localizes
U
محلی کردن موضعی ساختن
localize
U
محلی کردن موضعی ساختن
to anaesthetize locally
U
سر کردن بیهوشی موضعی زدن
localises
U
محلی کردن موضعی ساختن
localising
U
محلی کردن موضعی ساختن
napped
U
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping
U
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps
U
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nap
U
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
fulidal
U
سیال
unthickened
U
سیال
fluids
U
سیال
fluid
U
سیال
nipped
U
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nips
U
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nip
U
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
self adjusting
U
بخودی خود میزان شونده خود میزان
perfect fluid
U
سیال کامل
real fluid
U
سیال واقعی
intransit stock
U
اماد سیال
ideal fluid
U
سیال ایده ال
superfluid
U
ابر سیال
influent
U
سیال ورودی
intransit strenth
U
پرسنل سیال
working fluid
U
سیال عامل
working fluid
U
سیال متحرک
fluid resistance
U
مقاومت سیال
electric fluid
U
سیال برقی
fluid centre
U
مرکز سیال
fluid capital
U
سرمایه سیال
fluid
U
جسم سیال
mobile
U
سیال تغییرپذیر
fluids
U
جسم سیال
mobile
U
روان سیال
mobiles
U
سیال تغییرپذیر
mobiles
U
روان سیال
effluents
U
سیال خروجی
effluent
U
سیال خروجی
floating reserve
U
احتیاط سیال
floating
U
سیال مواج
fluid intelligence
U
هوش سیال
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
brain storming
U
سیال سازی ذهن
visualization
U
مرئی ساختن سیال
bleeds
U
فرار کردن یک سیال
bleed
U
فرار کردن یک سیال
maintenance float
U
شارژ انبار سیال
fluid bed polymerization
U
بسپارش در بستر سیال
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
fluid bed vulcanization
U
وولکانش در بستر سیال
viscous stress
U
تنش برش سیال
fluidic
U
وابسته بجسم سیال
working lead fluid
U
سیال متحرک یا عامل
isobath
U
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
baffles
U
منحرف کننده جریان سیال
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
vapor lock
U
قطع کامل جریان سیال
supercritical fluid chromatography
U
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
baffling
U
منحرف کننده جریان سیال
baffle
U
منحرف کننده جریان سیال
baffled
U
منحرف کننده جریان سیال
fluidic
U
مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation
U
اضافی بودن سطح سیال اماد
waisting
U
کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
prill
U
بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
coanda effect
U
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
circulations
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
s.f.c
U
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vortex flow
U
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway
U
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
auxiliary contours
U
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
vortex sheet
U
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress
U
تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
nibbler
U
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
supercritical fluid chromatography/mass
U
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
notches
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
hydraulic fluid
U
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
head pessure
U
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
notch
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number
U
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
viscosity valve
U
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
era
U
دوران
eras
U
دوران
vertigo
U
دوران
cycled
U
دوران
cycles
U
دوران
gyration
U
دوران
gyrations
U
دوران
rotation
U
دوران
circulation
U
دوران
cycle
U
دوران
periods
U
دوران
swimming
U
دوران
period
U
دوران
circulations
U
دوران
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve
U
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
s.f.c/m.s
U
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
revolutions
U
چرخش دوران
rotates
U
دوران کردن
distance between centers
U
طول دوران
wifehood
U
دوران زوجیت
rotated
U
دوران کردن
rotate
U
دوران کردن
space age
U
دوران کیهان
revolution
U
دوران شورش
peacetime
U
دوران صلح
revolution
U
چرخش دوران
life
U
دوران زندگی
off season
U
در دوران کم کاری
lives
U
دوران زندگی
off season
U
در دوران کسادی
axis of rotation
U
محور دوران
angle of rotation
U
زاویه دوران
aftertime
U
دوران پیری
till in old
[great]
age
U
تا در دوران سالمندی
wartime
U
دوران جنگ
climacteric
U
دوران یائسگی زن
the whirligig of fashion
U
دوران دایمی مد
rotation
U
چرخش دوران
dizzy
U
دچار دوران سر
races
U
دوران مسیر
lucid interval
U
دوران افاقه
plane of rotation
U
سطح دوران
stound
U
دوران درد
qyaternary
U
دوران چهارم
sense of rotation
U
جهت دوران
rotation about a line
U
دوران دور یک خط
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com