Perdic | مکان هندسی مرکزها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	locus U	مکان هندسی مرکزها
	locus of centres U	مکان هندسی مرکزها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	locus U	مکان هندسی
	loci U	مکان هندسی
	pitch line U	مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
	diagrammatic U	وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
	turret motife U	طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
	barnstorm U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstormed U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorms U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorming U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	left shift U	تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
	cross hairs U	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
	peeked U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeks U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peek U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeking U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	displacement U	اختلاف مکان تغییر مکان
	moves U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	moved U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	move U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	rashwan medallion U	ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	geometrical U	هندسی
	geometric U	هندسی
	diagrams U	خط هندسی
	diagram U	خط هندسی
	arabic notation U	هندسی
	graphically U	با نمایش هندسی
	geometric shapes U	اشکال هندسی
	geometric growth U	رشد هندسی
	diagrams U	شکل هندسی
	graphs U	نمایش هندسی
	numerals U	هندسی رقومی
	geometric progression U	تصاعد هندسی
	geometric pitch U	گام هندسی
	geometric mean U	میانگین هندسی
	numeral U	هندسی رقومی
	graph U	نمایش هندسی
	geometrical figures U	اشکال هندسی
	geometrical isomer U	ایزومر هندسی
	diagram U	شکل هندسی
	diagrammatically U	باخطوط هندسی
	geometric similarity U	تشابه هندسی
	mean proportional U	واسطه هندسی
	diagrammatically U	بشکل هندسی
	geometric series U	سریهای هندسی
	geometrical isomerism U	ایزومری هندسی
	geometrical isomerism U	همپاری هندسی
	geometric twist U	پیچش هندسی
	migration U	نقل مکان نقل مکان کردن
	chinese fret U	[زنجیره ی هندسی چینی]
	graph U	نقشه هندسی گرافیک
	geometrical progression U	فرایازی یا تصاعد هندسی
	graphs U	نقشه هندسی گرافیک
	geometric illusion U	خطای ادراکی هندسی
	geometry of numbers U	نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
	axonometric projection U	طرح های هندسی [معماری]
	geometrize U	از روی قواعد هندسی کارکردن
	geometrize U	با قواعد هندسی درست کردن
	geodesic dome U	گنبد متشکل ازسطوح هندسی
	Boldaji rug U	قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
	geoid U	جسم هندسی شبیه به شبه کره
	topographic maps U	نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
	aberration	عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
	geometrid U	خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
	cogo U	یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
	model geometric U	نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
	card-cut U	[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
	planimeter U	دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
	pitch speed U	حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
	pectinated line U	[خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
	Floret [rosette] U	[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
	fractal <adv.> <noun> O	شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
	place U	جا مکان
	stabilisers U	مکان
	there U	ان مکان
	spaces U	مکان
	stabilizer U	مکان
	place U	مکان
	placing U	مکان
	space U	مکان
	places U	مکان
	locus U	مکان
	places U	جا مکان
	illocal U	بی مکان
	stead U	مکان
	placing U	جا مکان
	locations U	مکان
	part U	مکان
	sites U	مکان
	sited U	مکان
	site U	مکان
	spots U	مکان
	location U	مکان
	spot U	مکان
	purlieus U	مکان جا
	diamond design U	طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
	topography U	مکان نگاری
	adverb of place U	فرف مکان
	place learning U	مکان اموزی
	change of place U	تغییر مکان
	otherwhere U	در مکان دیگر
	nowheres U	در هیچ مکان
	place of honor U	مکان پر افتخار
	memory location U	مکان حافظه
	displeacement of water U	تغییر مکان اب
	move U	نقل مکان
	cursors U	مکان نما
	location U	مکان یابی
	clearings U	مکان مسطح
	clearing U	مکان مسطح
	displaciment U	تغییر مکان
	displaciment U	تفاوت مکان
	moved U	نقل مکان
	locative U	دال بر مکان
	location counter U	مکان شمار
	moves U	نقل مکان
	left shift U	تغییر مکان به چپ
	locations U	مکان یابی
	nowhere U	در هیچ مکان
	response position U	مکان جواب
	unit position U	مکان واحد
	ubiety U	کیفیت مکان
	screen position U	مکان صفحه
	localities U	موضع مکان
	locality U	موضع مکان
	topology U	مکان شناسی
	topologist U	مکان شناس
	facility U	مکان ساختمان
	displacement U	تغییر مکان
	sign position U	مکان علامت
	storage location U	مکان انباره
	storage location U	مکان ذخیره
	topographer U	مکان نگار
	placing U	مکان موقع
	shift U	تغییر مکان
	shifted U	تغییر مکان
	public place U	مکان عمومی
	shifts U	تغییر مکان
	cursor U	مکان نما
	print position U	مکان چاپ
	places U	مکان موقع
	place U	مکان موقع
	locate mode U	باب مکان یابی
	topological psychology U	روانشناسی مکان نگر
	radius vector U	بردار مکان [ریاضی]
	whereabout U	حدود تقریبی مکان
	transmigrator U	نقل مکان کننده
	position vector U	بردار مکان [ریاضی]
	location vector U	بردار مکان [ریاضی]
	mental topography U	مکان نگاری ذهن
	permanent change of station U	تغییر مکان دایمی
	toponymic U	وابسته به مکان نامی
	piston displacement U	تغییر مکان پیستون
	logical shift U	تغییر مکان منطقی
	ring shift U	تغییر مکان حلقهای
	logic shift U	تغییر مکان منطقی
	position U	بردار مکان [ریاضی]
	horizontal stabilizer U	مکان افقی ثابت
	sides way U	تغییر مکان جانبی
	shift register U	ثبات تغییر مکان
	location of industry U	تعیین مکان صنعت
	shift out U	تغییر مکان به بیرون
	location theory U	نظریه تعیین مکان
	protected location U	مکان حفافت شده
	rudders U	مکان عمودی متحرک
	shifted U	تغییر مکان انتقال
	arithmetic shift U	تغییر مکان حسابی
	shift U	تغییر مکان انتقال
	circular shift U	تغییر مکان دایرهای
	circular shift U	تغییر مکان حلقوی
	red shift U	تغییر مکان سرخ
	components of displacement U	مولفههای تغییر مکان
	shifts U	تغییر مکان انتقال
	topography U	مکان نگاری مساحی
	universe U	کون و مکان دهر
	elevator U	مکان افقی متحرک
	elevators U	مکان افقی متحرک
	displacement U	جابجاشدگی تغییر مکان
	flit U	نقل مکان کردن
	flits U	نقل مکان کردن
	mobility U	قابلیت نقل مکان
	flitted U	نقل مکان کردن
	flitting U	نقل مکان کردن
	crusor arrows U	پیکانهای مکان نما
	current location counter U	شمارنده مکان فعلی
	cursor control U	کنترل مکان نما
	fleche U	نقل مکان شمشیرباز
	rudder U	مکان عمودی متحرک
	doppler shift U	تغییر مکان دوپلری
	end around shift U	تغییر مکان دورگشتی
	drilling position U	مکان مته کاری
	die shift U	تغییر مکان حدیده
	cyclic shift U	تغییر مکان چرخهای
	unformed U	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
	dp U	بی مکان ومنزل تبعید شده
	right shift U	تغییر مکان به سمت راست
	dynamic shift register U	ثبات تغییر مکان پویا