Perdic | مکان شناسی وضعیت جغرافیایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	topology U	مکان شناسی وضعیت جغرافیایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	localities U	محل مخصوص مکان جغرافیایی
	locality U	محل مخصوص مکان جغرافیایی
	topology U	مکان شناسی
	true convergence U	سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
	anthropography U	علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
	geographic reference U	سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
	barnstorm U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstormed U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorms U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	barnstorming U	مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
	true origin U	نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
	left shift U	تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
	cross hairs U	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
	peek U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeked U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeking U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	peeks U	فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
	displacement U	اختلاف مکان تغییر مکان
	serviceability criteria U	وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
	inverse U	تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
	moves U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	moved U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	move U	کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
	hartley U	بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
	active status U	وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
	races U	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
	raced U	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
	race U	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
	statement of service U	خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	flying status U	وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
	flags U	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
	flag U	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
	transparently U	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
	transparent U	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
	holding position U	وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
	angular travel U	تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
	device U	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
	devices U	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
	geographic U	جغرافیایی
	entomology U	حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
	easting U	طول جغرافیایی
	gazetteer U	فرهنگ جغرافیایی
	geographical mile U	میل جغرافیایی
	geographical mile U	مایل جغرافیایی
	geographical poles U	قطبهای جغرافیایی
	placename U	نام جغرافیایی
	land map U	نقشه جغرافیایی
	biogeographic U	زیست جغرافیایی
	true heading U	سمت جغرافیایی
	true convergence U	انحراف جغرافیایی
	true bearing U	سمت جغرافیایی
	geographical meridian U	خط طول جغرافیایی
	longitudes U	طول جغرافیایی
	latitudes U	عرض جغرافیایی
	latitude U	عرض جغرافیایی
	geographic coordinates U	مختصات جغرافیایی
	geographic equator U	استوای جغرافیایی
	geographical longitude U	طول جغرافیایی
	geographical latitude U	عرض جغرافیایی
	geographic map U	نقشه جغرافیایی
	longitude U	طول جغرافیایی
	true north U	شمال جغرافیایی
	grids U	شبکه بندی جغرافیایی
	grid U	شبکه بندی جغرافیایی
	Longitude and latitude. U	طول وعرض جغرافیایی
	geographical meridian U	نصف النهار جغرافیایی
	true course U	سمت مسیر جغرافیایی
	georef grid U	مختصات جغرافیایی جهانی
	geocentric latitude U	عرض جغرافیایی زمینی
	parrallels of latitude U	مدارات عرض جغرافیایی
	difference in easting U	اختلاف طول جغرافیایی
	military area U	حوزه جغرافیایی نظامی
	longitudinal U	وابسته بطول جغرافیایی
	co latitude U	متمم عرض جغرافیایی
	colatitude U	متمم عرض جغرافیایی
	latitudinal U	وابسته بعرض جغرافیایی
	cartogram U	نقشه اماری جغرافیایی
	latitudinarian U	وابسته بعرض جغرافیایی
	psychbiology U	علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
	bionomics U	زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
	philological U	وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
	true azimuth U	سمت حقیقی گرای جغرافیایی
	readiness condition U	وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
	migration U	نقل مکان نقل مکان کردن
	bacteriologic U	مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
	lateral meniscus U	منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
	philology U	زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
	boundary disclaimer U	نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
	true course U	سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
	isobar U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	aba U	مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
	isobare U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	zonation U	طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
	chorographic U	وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
	isobars U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	chorography U	نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
	immunogenetics U	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
	time zones U	منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
	time zone U	منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
	variations U	زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
	variation U	زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
	geocoding U	روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
	zoo ecology U	قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
	karyology U	هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
	neurologic U	وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
	typology U	گونه شناسی نوع شناسی
	kinematics U	حرکت شناسی جنبش شناسی
	defense readiness condition U	وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
	model geometric U	یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
	routing indicator U	گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
	geopolitic U	علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
	ornithology U	پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
	pathologically U	از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	illocal U	بی مکان
	stabilizer U	مکان
	stabilisers U	مکان
	sited U	مکان
	there U	ان مکان
	locations U	مکان
	place U	مکان
	places U	جا مکان
	place U	جا مکان
	locus U	مکان
	places U	مکان
	location U	مکان
	placing U	مکان
	stead U	مکان
	sites U	مکان
	purlieus U	مکان جا
	placing U	جا مکان
	spots U	مکان
	spot U	مکان
	part U	مکان
	site U	مکان
	space U	مکان
	spaces U	مکان
	places U	مکان موقع
	left shift U	تغییر مکان به چپ
	locative U	دال بر مکان
	placing U	مکان موقع
	cursors U	مکان نما
	place learning U	مکان اموزی
	place of honor U	مکان پر افتخار
	displacement U	تغییر مکان
	storage location U	مکان انباره
	otherwhere U	در مکان دیگر
	print position U	مکان چاپ
	sign position U	مکان علامت
	locality U	موضع مکان
	topography U	مکان نگاری
	nowhere U	در هیچ مکان
	storage location U	مکان ذخیره
	location counter U	مکان شمار
	adverb of place U	فرف مکان
	localities U	موضع مکان
	displeacement of water U	تغییر مکان اب
	cursor U	مکان نما
	locations U	مکان یابی
	ubiety U	کیفیت مکان
	shift U	تغییر مکان
	shifted U	تغییر مکان
	unit position U	مکان واحد
	response position U	مکان جواب
	public place U	مکان عمومی
	moves U	نقل مکان
	move U	نقل مکان
	moved U	نقل مکان
	screen position U	مکان صفحه
	nowheres U	در هیچ مکان
	loci U	مکان هندسی
	facility U	مکان ساختمان
	memory location U	مکان حافظه
	locus U	مکان هندسی
	clearings U	مکان مسطح
	topographer U	مکان نگار
	clearing U	مکان مسطح
	topologist U	مکان شناس
	displaciment U	تفاوت مکان
	displaciment U	تغییر مکان
	location U	مکان یابی
	shifts U	تغییر مکان
	change of place U	تغییر مکان
	place U	مکان موقع
	oenology U	می شناسی شراب شناسی
	rudder U	مکان عمودی متحرک
	arithmetic shift U	تغییر مکان حسابی
	end around shift U	تغییر مکان دورگشتی
	components of displacement U	مولفههای تغییر مکان
	piston displacement U	تغییر مکان پیستون
	toponymic U	وابسته به مکان نامی
	locus U	مکان هندسی مرکزها
	ring shift U	تغییر مکان حلقهای
	topological psychology U	روانشناسی مکان نگر
	transmigrator U	نقل مکان کننده
	crusor arrows U	پیکانهای مکان نما
	red shift U	تغییر مکان سرخ