Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
primary position
U
موضع اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
assumed position
U
موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
spots
U
موضع
emplacement
U
موضع
site
U
موضع
sited
U
موضع
sites
U
موضع
locality
U
موضع
localities
U
موضع
positioned
U
موضع
attack position
U
موضع تک
position
U
موضع
location
U
موضع
locations
U
موضع
lodgment
U
موضع
lodgment or lodge
U
موضع
spot
U
موضع
supplementary position
U
موضع یدکی
occupation of position
U
اشغال موضع
block house
U
موضع مستحکم
the seat of pain
U
موضع درد
battle position
U
موضع نبرد
primary position
U
موضع ابتدایی
assumed position
U
موضع فرضی
delay position
U
موضع تاخیری
blocking position
U
موضع سد کننده
covered position
U
موضع پوشیده
spots
U
لکه موضع
punch position
U
موضع منگنه
inposition
U
به موضع رفتن
spot
U
لکه موضع
firing position
U
موضع تیر
emplacement
U
موضع گرفتن
rendezvous area
U
موضع انتظار
selection of position
U
انتخاب موضع
defense position
U
موضع پدافندی
lodgement
U
موضع گیری
defense position
U
موضع دفاعی
lodgment
U
موضع گیری
localization
U
موضع یابی
secondary position
U
موضع فرعی
supplementary position
U
موضع تکمیلی
positioned
U
وضعیت موضع
position
U
وضعیت موضع
localities
U
موضع مکان
supplemental
U
موضع تکمیلی
locality
U
موضع مکان
stand
U
مکث موضع
inposition
U
مستقر در موضع
displacement
U
تغییر موضع
deployment
U
موضع صف ارایی
alternate position
U
موضع یدکی
secondary position
U
موضع یدکی
alternate position
U
موضع فرعی
active site
U
موضع فعال
turnabout
U
تغییر موضع
turnabouts
U
تغییر موضع
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
post
U
محل ماموریت موضع
post-
U
محل ماموریت موضع
posted
U
محل ماموریت موضع
key position
U
موضع حساس و مهم
localization of function
U
موضع یابی کارکرد
switch position
U
موضع رابط دفاعی
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
posts
U
محل ماموریت موضع
confirmed location
U
موضع تایید شده
occupation of position
U
اشغال موضع کردن
culminant
U
درمرتفع ترین موضع کامل
preselect
U
پیش بینی موضع کردن
dummies
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
outfield
U
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
dummy
U
دروغی تقلبی موضع فریبنده
organizes
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheats
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
organizing
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
displacing
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
organising
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize
U
مرتب کردن ارایش دادن موضع
cheat
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
displace
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
foreland
U
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
permanent emplacement
U
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار
displaced
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
displaces
U
جابجا شدن تغییر موضع دادن
cheated
U
موضع گرفتن در نقطه دوربرای دفاع
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
emplace
U
جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
long off
U
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
pass shooting
U
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
circle of position
U
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
caught with hand in the cookie jar
<idiom>
U
مچ کسی را گرفتن
[بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
fall back
U
تغییر موضع به عقب دادن عقب نشینی کردن
defilade
U
درجان پناه و موضع گرفتن پناه یافتن
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
organisations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organizations
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization
U
سازمان دادن ارایش دادن موضع
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
primes
U
اصلی
principle
U
اصلی
original
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
mainlining
U
اصلی
mainlining
U
خط اصلی
parent
U
اصلی
mainlines
U
اصلی
basic
U
اصلی
trunk
U
خط اصلی
mainlines
U
خط اصلی
main line
U
خط اصلی
main deck
U
پل اصلی
main
U
خط اصلی
main lines
U
خط اصلی
main door
U
در اصلی
seminal
U
اصلی
elemental
U
اصلی
immanent
U
اصلی
head
U
اصلی
inherent
U
اصلی
arch
U
اصلی
arch-
U
اصلی
arches
U
اصلی
primary
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
texts
U
اصلی
text
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
main attack
U
تک اصلی
rudimental
U
اصلی
primed
U
اصلی
prime
U
اصلی
line link
U
خط اصلی
primarily
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
isogeny
U
هم اصلی
germinal
U
اصلی
proto
U
اصلی
organic
U
اصلی
originals
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
initials
U
اصلی
basics
U
اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com