Perdic | موسسه صحافی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 131 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bindery U	موسسه صحافی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cost center U	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
	institutionalize U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalizes U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalizing U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalises U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	institutionalising U	در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
	bindings U	انقیاد صحافی
	binding U	انقیاد صحافی
	in quires U	صحافی نشده
	bookbindery U	کارخانه صحافی
	offsetting U	حاشیه صحافی
	in sheets U	صحافی نشده
	bookbinding U	صحافی کتاب
	offset U	حاشیه صحافی
	binding U	صحافی کردن به هم بستن
	to bind a book U	صحافی کردن یک کتاب
	bibliopegy U	هنر صحافی کتب
	rebind U	دوباره صحافی کردن
	bindings U	صحافی کردن به هم بستن
	solute U	صحافی نشده بهم نپیوسته
	bind U	چسباندن صحافی کردن ودوختن
	binds U	چسباندن صحافی کردن ودوختن
	brochures U	کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
	brochure U	کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
	skiver U	چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
	bock U	یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
	institute U	موسسه
	establishments U	موسسه
	institutes U	موسسه
	instituted U	موسسه
	instituting U	موسسه
	establishment U	موسسه
	stablishment U	موسسه
	corporation U	موسسه
	enterprise U	موسسه
	enterprises U	موسسه
	institution U	موسسه
	inst U	موسسه
	corporations U	موسسه
	charitable institution U	موسسه خیریه
	civilian enterprise U	موسسه غیرنظامی
	installation U	موسسه نظامی
	installation property U	مایملک موسسه
	foundress U	موسسه بانیه
	finance house U	موسسه مالی
	economic unit U	موسسه دولتی و ...
	discount house U	موسسه تنزیل
	credit institution U	موسسه اعتباری
	installations U	موسسه نظامی
	correctional institution U	موسسه تادیبی
	pawnshop U	موسسه رهنی
	enterprise U	موسسه اقتصادی
	foundation U	موسسه خیریه
	enterprises U	موسسه اقتصادی
	businesses U	موسسه بازرگانی
	business U	موسسه بازرگانی
	translation agency U	موسسه ترجمه
	entities U	موسسه مستقل
	charities U	موسسه خیریه
	charity U	موسسه خیریه
	entity U	موسسه مستقل
	closed shops U	موسسه کارشناسی
	closed shop U	موسسه کارشناسی
	jobholder U	عضو ثابت موسسه
	institute of materials management U	موسسه مدیریت مواد
	institute of purchasing and supply U	موسسه خرید و عرضه
	social welfare U	موسسه رفاه اجتماعی
	joint enterprise U	موسسه اقتصادی مشترک
	sovkhoz U	موسسه کشاورزی وروستایی
	shipping agent U	موسسه حمل کالا
	social service U	موسسه تعاون اجتماعی
	nonprofit firm U	موسسه غیر انتفاعی
	establishment U	موسسه دسته کارکنان
	establishments U	موسسه دسته کارکنان
	financial intermediary U	موسسه مالی واسطه
	enterprise U	موسسه یا بنگاه اقتصادی
	charles babbage institute U	موسسه چارلز بابیج
	consolidation U	ادغام دو یا چند موسسه
	enterprises U	موسسه یا بنگاه اقتصادی
	firms U	کارخانه موسسه بازرگانی
	firmest U	کارخانه موسسه بازرگانی
	firmer U	کارخانه موسسه بازرگانی
	wiring U	موسسه سیم سازی
	firm U	کارخانه موسسه بازرگانی
	carrier U	موسسه حمل و نقل
	carriers U	موسسه حمل و نقل
	consolidation U	ادغام دو یاچند موسسه
	firmer U	واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
	principals U	رئیس موسسه اثاثه ارثی
	social audit U	ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
	private enterprise U	اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
	principal U	رئیس موسسه اثاثه ارثی
	clearinghouse U	موسسه تهاتری لندن انبار
	firm U	واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
	common carrier U	موسسه حمل و نقل عمومی
	firms U	واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
	american national standards institute U	موسسه ملی استانداردهای امریکا
	firmest U	واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
	international organisation for standard U	موسسه بین المللی استاندارد
	contracting carrier U	موسسه حمل و نقل موردقرارداد
	actual carrier U	موسسه حمل و نقل واقعی
	corporations U	شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
	corporation U	شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
	outsider U	موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
	outsiders U	موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
	icot U	موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
	interoffice U	مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
	business combination U	ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
	haute couturer U	موسسه طراحی لباس ومد بانوان
	net net worth U	ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
	discount house U	موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
	entrepreneur U	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
	entrepreneurs U	مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
	institute for U	professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
	confirming house U	موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
	house organ U	مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
	admin U	تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
	ieee U	Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
	colony U	موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
	combination U	توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
	iee /s 00 U	مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
	long run U	مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
	pyramiding U	سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
	place utility U	استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
	winery U	کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
	subactivity U	یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
	increasing cost industry U	حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
	service bureau U	دفتر خدماتی موسسه خدماتی
	nsfnet U	یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
	common carrier U	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل