Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tie down
U
مهار هواپیما یا کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arresting sheave
U
پل مهار هواپیما
barricading
U
مهار هواپیما سد جاده
aircraft arresting complex
U
وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting
U
دستگاه مهار هواپیما
aircraft arrestment
U
عملیات مهار هواپیما
barricade
U
مهار هواپیما سد جاده
barricaded
U
مهار هواپیما سد جاده
aircraft arresting hook
U
قلاب مهار هواپیما
barricades
U
مهار هواپیما سد جاده
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
arresting sheave
U
ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting net stanchion
U
قلاب تور مهار هواپیما
arresting system payout
U
بازده سیستم مهار هواپیما
hook cable
U
کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit
U
وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
arresting system purchase element
U
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
moorage
U
محل مهار کشتی
forward bow spring
U
طناب مهار کشتی
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
forestay
U
مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
caravelle
U
نوعی کشتی یا هواپیما
caravel
U
نوعی کشتی یا هواپیما
ships
U
کشتی هوایی هواپیما
ship
U
کشتی هوایی هواپیما
cruising range
U
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
cruising speed
U
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
debarkation
U
پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
pilots
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
portholes
U
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
porthole
U
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
pilot
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted
U
خلبان هواپیما راننده کشتی
headings
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation
U
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
heading
U
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
wrecking
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
freight
U
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wreck
U
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
staged crews
U
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
check port/starboard
U
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
compass acceleration error
U
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
debriefing
U
پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
on board
<idiom>
U
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
clock code position
U
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
ferrets
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferret
U
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
transit bearing
U
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
manspace
U
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
ties
U
متصل کردن مهار کردن مهار
tie
U
متصل کردن مهار کردن مهار
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
flat pallet
U
پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
anchoring
U
مهار
brace
U
مهار
braced
U
مهار
make fast
U
مهار
controls
U
مهار
restraints
U
مهار
restraint
U
مهار
chucking
U
مهار
halter
U
مهار
anchors
U
مهار
anchor
U
مهار
controlling
U
مهار
control
U
مهار
halters
U
مهار
span
U
مهار
spanned
U
مهار
spanning
U
مهار
spans
U
مهار
belaying pin
U
مهار
unbridle
U
بی مهار
guy
U
مهار
anchorage
U
مهار
chainage
U
مهار
anchorages
U
مهار
frenum
U
مهار
guys
U
مهار
guide rope
U
مهار
bond
U
مهار
bearing rein
U
مهار
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
bridling
U
مهار ناو
bridling
U
زنجیر مهار
span wire
U
سیم مهار
wiring harness
U
مهار سیم
bridles
U
مهار ناو
knee brace
U
مهار زانوئی
bridled
U
مهار ناو
bridles
U
زنجیر مهار
gripping jaw
U
فک مهار کننده
bridled
U
زنجیر مهار
clamp
U
مهار کردن
cross brace
U
مهار عرضی
uncontrolled
U
مهار نشده
sagrod
U
مهار عرضی
raker
U
تیر مهار
martingale
U
مهار جلو
clamped
U
مهار کردن
angle-tie
U
مهار گوشه
stayband
U
حلقه مهار
clamping
U
مهار کردن
guy wire
U
سیم مهار
restrained
U
مهار شده
clamps
U
مهار کردن
sag rod
U
مهار عرضی
controlled
U
مهار شده
anchor rod
U
میل مهار
drogue
U
مهار چتری
anchor pole
U
دیرک مهار
daedman
U
مهار وزنی
electrical shant
U
مهار برقی
angle-tie
U
مهار قطری
bridle
U
زنجیر مهار
foot trap
U
مهار توپ با کف پا
tractable
U
سست مهار
mooring rope
U
طناب مهار
chucking
U
مهار کردن
mooring swivel
U
مدور مهار
mooring pendant
U
سیم مهار
bollards
U
میله مهار
bollard
U
میله مهار
holdfast
U
مهار گیر
topping lift
U
مهار بالایی
knee-brace
U
مهار زانویی
stayed
U
تکیه مهار
stay
U
تکیه مهار
tie rod
U
میل مهار
chucked
U
مهار کردن
mooring buoy
U
بویه مهار
mooring line
U
سیم مهار
ball control
U
مهار توپ
tawie
U
سست مهار
prony brake
U
مهار پرونی
chucks
U
مهار کردن
chuck
U
مهار کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com