Perdic | مهاجمی که وسط خط جلو درتجمع است و حق رد کردن توپ را با پا دارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (37 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	hooker U	مهاجمی که وسط خط جلو درتجمع است و حق رد کردن توپ را با پا دارد
	hookers U	مهاجمی که وسط خط جلو درتجمع است و حق رد کردن توپ را با پا دارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	protection U	سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
	ground grainer U	مهاجمی که پیشروی میکند
	set back U	مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
	garryowen U	مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
	check off U	تغییرروش بازی درتجمع
	tunnels U	فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
	tunnelled U	فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
	tunneling U	فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
	tunnel U	فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
	tunneled U	فاصله بین مهاجمان دو تیم درتجمع
	scalar U	متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
	compressive strength U	قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
	. The car is gathering momentum. U	اتوموبیل دارد دور بر می دارد
	metrist U	کسی که در متر کردن مهارت دارد
	She is passionately fond of tennis . U	شهوت تنیس باز ی کردن دارد
	It is written for our benefit U	نوشته کردن برای ما فایده دارد
	residents U	ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
	resident U	ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
	Walls have ears <idiom> U	دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	nympholept U	کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
	zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
	Pronoia U	واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
	residents U	داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
	resident U	داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
	self compiling compiler U	کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
	enclave economices U	اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
	walls here ears U	دیوار موش دارد موش گوش دارد
	routing U	مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
	HyperTerminal U	برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
	fails U	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
	failed U	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
	fail U	سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
	service U	شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
	serviced U	شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
	chain U	متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
	chains U	متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
	gig U	ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
	has U	دارد
	he is ill with fever U	تب دارد
	he has worms U	دارد
	heavy fighting is in progress U	دارد
	are there any remarks? U	دارد
	chain U	دارد.
	there is a time for everything U	دارد
	chains U	دارد.
	hast U	او دارد
	he has a rage for money U	دارد
	viruses U	وجود دارد
	the reason is manifold U	چنددلیل دارد
	There is a knack in it . U	یک فنی دارد
	There is something wrong with the ...	... عیب دارد.
	he speaks to the purpose U	قصدی دارد
	the probability is U	احتمال دارد
	our library is well stocked U	خوبی دارد
	there is a rumour that U	شهرت دارد که
	He has a day off. U	او مرخصی دارد.
	he tops .0 metres U	یک مترونیم قد دارد
	not a patch on U	چه دخلی دارد
	But one leg to the fowl. <proverb> U	مرغ یک پا دارد .
	the reason is two fold U	دودلیل دارد
	multungulate U	که بیش از دو سم دارد
	figure on <idiom> U	بستگی دارد به
	virus U	وجود دارد
	Windows GDI U	بیتی دارد
	it depends [on] U	بستگی دارد [به]
	walls have ears U	گوش دارد
	god is U	خداوجود دارد
	he has a spite against me U	بامن لج دارد
	what hurt is there in that U	چه زیانی دارد
	leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U	بزرگ دارد
	he has an axe to grind U	غرض دارد
	he has an a. to grind U	مقصود دارد
	he has a maggot in his head U	وسواس دارد
	what the odds U	چه اهمیت دارد
	I owe him a dept of gratitude. U	حق بگردنم دارد
	what matter? U	چه اهمیت دارد
	it is usual with him U	عادت دارد
	it is sufficiently stamped U	کسرتمبر دارد
	he is 0 years old U	او ده سال دارد
	it has sides U	سه پهلو دارد
	Buttonhole U	کتی که در دو طرف دکمه دارد
	he is fifty U	تمام دارد
	the cat has nine lives U	سگ هفت جان دارد
	that word is obsolescent U	ان واژه کم کم دارد مهجور
	there removred revolution U	شورشی که شهرت دارد
	He writes well . he wields a formidable pen . U	قلم خوبی دارد
	well and good U	باشد چه ضرر دارد
	She has engaging manners . U	رفتار گیرایی دارد
	in all like U	احتمال کلی دارد
	She has a soft voice U	صدای نرمی دارد
	likelihood U	احتمال کلی دارد
	what does it meant U	یعنی چه چه معنی دارد
	She has got regular teeth . U	دندانهای منظمی دارد
	She has a delightfully mellow voice . U	صدای گرمی دارد
	To bring pressure to bear . To exert pressure . U	فشار خون دارد
	battery U	که یک باتری پشتیبان دارد
	the switch is on U	برق جریان دارد
	batteries U	که یک باتری پشتیبان دارد
	what is wrong with that? U	مگراین چه عیبی دارد
	the party is led by him U	او بر ان حزب ریاست دارد
	the work is in full swing U	کاربخوبی جریان دارد
	what is that to you U	به شما جه دخلی دارد
	She has a lovely ( nice ) voice. U	صدای قشنگه دارد
	to bring grist to the mill U	نان دراب دارد
	back U	که یک باتری پشتیبان دارد
	it is worth 0 rials U	ده ریال ارزش دارد
	the export of ... is granted the premium. U	صدور ... جایزه دارد.
	Every flow must have its ebb. <proverb> U	هر فرازى نشیبى دارد.
	There are ticks in every trade . <proverb> U	هر کار لمى دارد .
	it is very important U	بسیار اهمیت دارد
	bass U	کسی که صدای بم دارد
	it is particularly difficult U	یک دشواری ویژه دارد
	it is particularly difficult U	یک اشکال بخصوصی دارد
	How long is the ticket valid? U	بلیت تا کی اعتبار دارد؟
	it is of frequent U	خیلی مورد دارد
	It is much sought after	خیلی طالب دارد.
	it askes for attention U	توجه لازم دارد
	length U	خط با طول جر حرف دارد
	lengths U	خط با طول جر حرف دارد
	rubrician U	کتاب نماز دارد
	(not to be) sneezed at <idiom> U	ارزش داشتن را دارد
	backs U	که یک باتری پشتیبان دارد
	basses U	کسی که صدای بم دارد
	bigamist U	زنی که دوشوهر دارد
	bigamists U	زنی که دوشوهر دارد
	it stand well with him U	بامن نظرمساعدی دارد
	it speaks well for him U	بامن نظرمساعد دارد
	it needs to be done carefully U	اینکارتوجه لازم دارد
	it is wringing U	خیلی تراست یا اب دارد
	delectus U	برای ترجمه دارد
	he has a loose tongue U	دهان لقی دارد
	he must needs go U	بیخوداصرار دارد برفتن
	he keeps my a U	حساب مراونگه می دارد
	My hair is falling. U	موهایم دارد می ریزد
	With his foul temper. U	با اخلاق سگه که دارد
	There is only one condition attached to it . U	فقط یک شرط دارد
	He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U	شهوت کلام دارد
	He is distantly related to us . U	نسبت دوری با ما دارد
	He is against [opposed to] me .	با من ضد است. [ضدیت دارد]
	He writes a legible ( beautiful ) hand . U	خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
	Somebody is beating at (upon)the door. U	یک کسی دارد در می زند
	he bears out his name U	اسم بامسمایی دارد
	He takes my advice. He listens to me. U	از من حرف شنوایی دارد
	There is always a right way of doing everything. U	هرکاری راهی دارد
	he is in the know U	اطلاع ویژه دارد
	biased U	آنچه اریب دارد
	he has much merit U	بسیار شایستگی دارد
	he has much merit U	خیلی قابلیت دارد
	he insists on going U	اصرار دارد برفتن
	double decker U	هرچیزیکه دو لایه دارد
	She has a subtle charm. U	جذابیت ظریفی دارد
	The kettel is boiling. U	قوری دارد می جوشد
	significance U	معنای مخصوص دارد
	he is f. of money U	پول فراوان دارد
	he is rightly named U	اسم بامسمائی دارد
	Does it matter if I dont come ? U	اشکالی دارد اگرنیایم ؟
	There are two sides to every question . <proverb> U	هر مساله ای دو جنبه دارد.
	He has influential contacts everywhere. U	همه جا دست دارد
	tea is preferable to water U	چایی بر اب ترجیح دارد
	he has Roman nose U	او بینی عقابی دارد
	She has a lovely (nice) voice. U	صدای قشنگه دارد
	he is in a hurry to go U	عجله دارد برفتن
	and there an end. U	و پایان وجود دارد.
	that bridge has openings U	ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
	letter head U	کاغذیکه نشان چاپی دارد
	corrupting U	داده یا برنامهای که خطا دارد
	interne U	یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
	Is there drinking water? U	آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
	requested U	چیزی که کسی تقاضایش را دارد
	request U	چیزی که کسی تقاضایش را دارد
	He has a glib(persuasive)tongue. U	زبان چرب ونرمی دارد
	double breasted U	کتی که در دو طرف دکمه دارد
	requesting U	چیزی که کسی تقاضایش را دارد
	fault U	فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
	faulted U	فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
	She is too damned fussy U	خیلی ادا واطوار دارد
	He must have a hand in it. U	حتما" دراینکار دست دارد
	faults U	فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
	A big head has a big ache. <proverb> U	سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
	It lookes like rain. U	هوا خیال باریدن دارد
	The child is going to go to bed. U	بچه دارد می رود بخواب
	A cat has nine lives . <proverb> U	گربه هفت جان دارد .
	What's in it for me? <idiom> U	این چه سودی برای من دارد؟
	requests U	چیزی که کسی تقاضایش را دارد
	chaplains U	کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
	he has a fine p in the town U	اوخانه خوبی در شهر دارد
	liveryman U	کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
	sexagenarian U	کسی که از 06 تا96 سال دارد
	gig U	درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
	He's of another opinion. U	نظر او [مرد] فرق دارد.
	he has a small p in shimran U	او ملک کوچکی درشمیران دارد
	irregular polygon U	شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
	ex-directory U	شخصی که چنین شمارهای را دارد
	it look like rain U	گویا خیال باریدن دارد
	gigs U	درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
	he is an influence in politics U	فلانی نفوذ سیاسی دارد
	he is rather i. than sick U	بهم خوردگی یاساکت دارد
	[the house] is haunted U	[این خانه] روح دارد
	The bus to ... stops here. U	اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.