English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
outlook U منظره چشم داشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
minute book U دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
article had two notes U داشت
conservation U داشت
prospect U منظره
perspective U منظره
gig lamps U منظره
scenery U منظره
visions U منظره
viewless U بی منظره
prospected U منظره
prospecting U منظره
scene U منظره
scenes U منظره
spectacles U منظره
spectacle U منظره
vision U منظره
field of view U منظره
picturing U منظره
pictures U منظره
pictured U منظره
picture U منظره
prospects U منظره
perspectives U منظره
panorama U منظره
view U منظره
panoramas U منظره
view U منظره
viewed U منظره
viewing U منظره
views U منظره
apanage U اختصاص داشت
note book U دفتریاد داشت
expectations U چشم داشت
expectation U چشم داشت
talented U درون داشت
talent U درون داشت
talents U درون داشت
durst U زهره داشت
when will women have the vote? U خواهند داشت
he loved her dear U اوبسیاردوست داشت
expectantly U با چشم داشت
he adored that woman U ان زن رابسیاردوست می داشت
dwelt U منزل داشت
without letted U باز داشت
factum U یاد داشت
waterscape U منظره اب دریا
to sight land U دیدن منظره
sightliness U منظره دار
outside view U منظره خارجی
landscape painting U منظره سازی
bird's eye U منظره هوایی
landscape paiting U منظره سازی
exploded view U منظره بریده
indirect objects U موضوع منظره
landscape U دورنما منظره
objecting U موضوع منظره
objects U موضوع منظره
landscapes U دورنما منظره
landscapes U منظره طبیعی
nocturne U نقاشی از منظره شب
seascapes U منظره دریایی
landscaping U دورنما منظره
seascape U منظره دریایی
nocturnes U نقاشی از منظره شب
objected U موضوع منظره
object U موضوع منظره
landscaping U منظره طبیعی
sight U نظر منظره
landscaped U دورنما منظره
sights U نظر منظره
landscape U منظره طبیعی
direct objects U موضوع منظره
landscaped U منظره طبیعی
prospectiveness U چشم داشت به اینده
He looked well groomed . He had a tidy appearance . U سرووضع مرتبی داشت
i will note it down U یاد داشت میکنم
the dog wasled U سگ بند در گردن داشت
it had a europeanlook U نمود اروپایی داشت
He was looking for you. U داشت دنبالت می گشت
writing pad U دسته یاد داشت
marrige of convenience U پیوند با چشم داشت
to make a note of U یاد داشت کردن
to make a minute of U یاد داشت کردن
to take notes of U یاد داشت برداشتن از
to minute down U یاد داشت کردن
to take down U یاد داشت کردن
to set down U یاد داشت کردن
he kept me waiting U مرامنتظریامعطل نگاه داشت
annotator U یاد داشت کننده
ephebe U شهری که از 81 تا 02 سال داشت
block note paper U دسته کاغذیاد داشت
he complained with reason U داشت که گله میکرد
disposure U نمایش عرضه داشت
blurs U منظره مه الود لک کردن
picturesque U بدیع خوش منظره
foreground U منظره جلو عکس
moonscape U منظره سطح ماه
panoramas U منظره باز ووسیع
sight U منظره دستگاه سایت
panoramic view U منظره پهنه نما
sights U منظره دستگاه سایت
scenograph U منظره نقاشی شده
panorama U منظره باز ووسیع
shots U منظره فیلمبرداری شده
sea piece U نقاشی منظره دریا
blur U منظره مه الود لک کردن
seascape U منظره هوایی دریا
blurred U منظره مه الود لک کردن
seascapes U منظره هوایی دریا
blurring U منظره مه الود لک کردن
shot U منظره فیلمبرداری شده
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
he was in purpose to do it U در نظر داشت که ان کار رابکند
that point was of p interest U ان نکته جالبیست ویژهای داشت
The girl was penciling her eyebrows . U دخترک داشت ابروهایش را می کشید
He was running like a madman. U عین دیوانه ها داشت می دوید
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ? U تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
She was talking to (with ) a friend . U داشت با دوستش صحبت می کرد
All his belongings were stolen . U هرچه داشت بردند (دزدیدند)
prospect of success U چشم داشت یا امید کامیابی
he sold the good ones U هرچه خوب داشت فروخت
no song no supper U تانخوانی شام نخواهیم داشت
durst U جرات داشت جسارت کرد
he would be sure to like it U یقینا انرادوست خواهد داشت
fusileer U سربازی که تفنگ چخماقی داشت
it weighed kilogrammes U بود سه کیلوگرم وزن داشت
fusilier U سربازی که تفنگ چخماقی داشت
he wondered at the sight U ازدیدن ان منظره تعجب کرد
She was fascinated by the view. U غرق تماشای منظره بود
The sight sent cold shiners down my back . U آن منظره تمام بدنم رالرزاند
grainer U نقاش منظره ها و پردههای نمایش
u.sings[ and+] U با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
marshalsea U دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
life is not worth an hour's p U ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
he made me wait U مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
He tried to conceal the facts. U سعی داشت حقیقت را پنهان کند
He wanted to incite the people. U قصد داشت مردم راتحریک کند
count palatine U قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
pistole U سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
His request was in the nature of a command. U خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
quinquereme U یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
og U الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
on old woman past sixty U پیرزنی بیش از شصت سال داشت
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
to preach from notes U از روی یاد داشت وضع کردن
notate U یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
spectacular U منظره دیدنی نمایش غیر عادی
exploded view U منظره شکافته شده مدل بریده
spectaculars U منظره دیدنی نمایش غیر عادی
phantasmagoria U منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
prose idyl U شرح منظره یا رویدادی اززندگی به نثر
phantasmagorias U منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
She was crying over her misfortunes. U ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
groschen U سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
no paternosterŠno p U تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
to serve a notice on some one U اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
lostlabour U کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
of livery U ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
on shall from a quo rum U جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
She married a man old eonugh to be her father. U با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
vista U منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
program music U موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
vistas U منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
complete transaction U معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
The judge will have the final say on the matter. U قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
He had the air of a frightened(scared)child. U حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
kreutzer U نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
nestorianism U عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
record prices U بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
critical engine U موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
paphian U وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
He was killed when his parachute malfunctioned. U بخاطر اینکه چترش کار نکرد [عیب فنی داشت] او [مرد] کشته شد.
dead U دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
mum's the word U این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
she smiled sweetly U لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
it will make against us U برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
fasces U [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
it pleased him to go U خوش داشت که برود خوشش می امدکه برود
picture window U پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
sans recours U عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
hoping U امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoped U امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hope U امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hopes U امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
trojan horse U برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Safavid period U دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com