Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sector
U
منطقه واگذاری
sectors
U
منطقه واگذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
air defense sector
U
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
Other Matches
transferring
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
damage area
U
منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
sanctuary
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries
U
منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
airspace reservation
U
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area
U
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout
U
منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
haven submarine
U
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
leave area
U
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
polynia
U
منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
area oriented
U
بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
skid row
<idiom>
U
منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
concentration area
U
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
sectors
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
sector
U
منطقه عمل منطقه مسئولیت
kill area
U
منطقه خطر منطقه تلفات
remotest
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
ranging
U
تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser
U
فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
comparative cover
U
پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
axial route
U
مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
demolition target
U
منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
demolition guard
U
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep
U
تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
surrendered
U
واگذاری
surrendering
U
واگذاری
resign
U
واگذاری
devolvement
U
واگذاری
transfer
U
واگذاری
concession
U
واگذاری
transter
U
واگذاری
transferring
U
واگذاری
resigns
U
واگذاری
conveyances
U
واگذاری
conveyance
U
واگذاری
assignment
U
واگذاری
assignments
U
واگذاری
condescension
U
واگذاری
surrender
U
واگذاری
surrenders
U
واگذاری
transfers
U
واگذاری
resignation
U
واگذاری
bailment
U
واگذاری
concessions
U
واگذاری
leave
U
واگذاری
relinguishment
U
واگذاری
abalienate
U
واگذاری
abaloenation
U
واگذاری
transference
U
واگذاری
assigment
U
واگذاری
abandoment
U
واگذاری
cession
U
واگذاری
resignations
U
واگذاری
devolution
U
واگذاری
leaving
U
واگذاری
consignation
U
واگذاری
target allocation
U
واگذاری هدف
apportionment
U
واگذاری اعتبار
surrendered
U
واگذاری صرفنظر
submission
U
واگذاری تفویض
assignment
U
واگذاری اسناد
abandon
U
واگذاری رهاسازی
abandoning
U
واگذاری رهاسازی
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
abandons
U
واگذاری رهاسازی
assignable credit
U
اغتبارقابل واگذاری
infeudation
U
واگذاری به تیول
instrument of assignment
U
سند واگذاری
remittance
U
وجه واگذاری
distribution of forces
U
واگذاری نیروها
transfers
U
واگذاری نقل
transfer
U
واگذاری نقل
transferring
U
واگذاری تحویل
estate in joint tenancy
U
واگذاری مشاع
retrocession
U
واگذاری مجد د
bail
U
واگذاری انتقال
feoffment
U
واگذاری تیول
transfer
U
واگذاری تحویل
transfers
U
واگذاری تحویل
assignments
U
واگذاری اسناد
quiet enjoyment
U
واگذاری مطلق
remittance
U
واگذاری وجه
transferring
U
واگذاری نقل
remittances
U
واگذاری وجه
remittances
U
وجه واگذاری
surrender
U
واگذاری صرفنظر
surrenders
U
واگذاری صرفنظر
demission
U
واگذاری استعفاء
voluntary assignment
U
واگذاری اختیاری
abandonment
U
واگذاری دل کندن
transferable credit
U
اعتبارقابل واگذاری
islands
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
transferring
U
سند انتقال یا واگذاری
apportionment
U
واگذاری سهمیه بودجه
ration method
U
سبک واگذاری جیره
transfer
U
سند انتقال یا واگذاری
policy of d.
U
سیاست واگذاری اوضاع
weapons assignment
U
واگذاری جنگ افزار
assignations
U
قرار ملاقات واگذاری
vested in interest
U
واگذاری حق انتفاع موجل
assignation
U
قرار ملاقات واگذاری
transfers
U
سند انتقال یا واگذاری
deed of assignment
U
سند واگذاری اختیارات
release documents against
U
واگذاری اسناد در مقابل
troop basis
U
مبنای واگذاری یکان
released
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
release
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
vested in possession
U
واگذاری مال تحت تصرف
releases
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
vests
U
واگذاری حقی یامالی به دیگری
vest
U
واگذاری حقی یامالی به دیگری
grant
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
grants
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
granted
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
self surrender
U
واگذاری خود تسلیم به اراده
intersectional service
U
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
lease
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
lease
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
leases
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
area of operational interest
U
منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
grants
U
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grant
U
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted
U
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
cession
U
صرفنظر کردن از چیزی وواگذار کردن ان واگذاری
tail
U
واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tailed
U
واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails
U
واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tasking
U
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
sectors
U
منطقه
areas
U
منطقه
districts
U
منطقه
area
U
منطقه
shingles
U
منطقه
district
U
منطقه
separation zone
U
منطقه حد
zone
U
منطقه
local
<adj.>
U
منطقه ای
zones
U
منطقه
regional
<adj.>
U
منطقه ای
sector
U
منطقه
belts
U
منطقه
belted
U
منطقه
belt
U
منطقه
blocks
U
منطقه
territories
U
منطقه
territory
U
منطقه
regions
U
منطقه
block
U
منطقه
region
U
منطقه
locales
U
منطقه
locale
U
منطقه
blocked
U
منطقه
frontcourt
U
منطقه حمله
attack zone
U
منطقه حمله
area of responsibility
U
منطقه مسئولیت
attacting zone
U
منطقه دروازه
beatten zone
U
منطقه مضروبه
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
goal area
U
منطقه دروازه
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
destruction site
U
منطقه تخریب
feasible region
U
منطقه امکانپذیر
defense zone
U
منطقه پدافند
landing zone
U
منطقه فرود
defense sector
U
منطقه پدافندی
defended area
U
منطقه زیرپدافند
area study
U
بررسی منطقه
sector of responsibility
U
منطقه مسئولیت
area of war
U
منطقه نبرد
dispersal area
U
منطقه پراکندگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com