English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
reserved area U مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
havens U مناطق امن دریایی
liberated U مناطق ازاد شده ازاشغال دشمن
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
arid erosion U فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
cultivated areas U مناطق مزروعی
tropical U مناطق حاره
hazardous locations U مناطق خطر
arctic regions U مناطق قطبی
avernus U مناطق جهنمی
association areas U مناطق ارتباطی
plays U حرکت ازاد
free maneuver U حرکت ازاد
play U حرکت ازاد
played U حرکت ازاد
playing U حرکت ازاد
pantropical U واقع در مناطق حاره
color zones U مناطق گیرنده رنگ
pantropic U واقع در مناطق حاره
hinterland U مناطق داخلی کشور
humid tropics U مناطق حاره مرطوبی
cateran U اهل مناطق مرتفع
hinterlands U مناطق داخلی کشور
largo U حرکت ازاد واهسته
free maneuver U امکان حرکت ازاد
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
underdeveloped areas U مناطق عقب مانده و کم پیشرفت
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
gap filler U رادارمخصوص پوشش مناطق باز
poached U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
havens U مناطق امن از نظر عبور و مروردریایی
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
poach U شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
rain forest U جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
play U بازی کردن حرکت ازاد داشتن
playing U بازی کردن حرکت ازاد داشتن
plays U بازی کردن حرکت ازاد داشتن
played U بازی کردن حرکت ازاد داشتن
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
terai U کلاه لبه پهن نمدی سفیدپوستان مناطق حاره
exfiltration U خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
williwa U وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
jaywalker U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers U پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
radio sonobuoy U بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
sailing date U تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
supertropical bleach U نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
automatic terminal information service U ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
polar regions U مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
voyage repairs U تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
turtle border U حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
filikli U [نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
Zipper selvage U حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
sea room U شعاع عمل دریایی ازاد
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
baiting U گول زدن زیردریاییها
stationary U بی حرکت
geste U حرکت
gest U حرکت
travels U حرکت
behaviour U حرکت
traveled U حرکت
travel U حرکت
motions U حرکت
moves U حرکت
circulations U حرکت
behaviuor U حرکت
on the move U در حرکت
circulation U حرکت
animal U حس و حرکت
animals U حس و حرکت
vowel point U حرکت
oi U در حرکت
haviour U حرکت
behavior U حرکت
otiose U بی حرکت
stirabout U حرکت
moved U حرکت
move U حرکت
stock still U بی حرکت
traversing U حرکت
demeanor U حرکت
ambulation U حرکت
progressing U حرکت
progresses U حرکت
progressed U حرکت
progress U حرکت
departures U حرکت
departure U حرکت
frozen U بی حرکت
inert U بی حرکت
gesturing U حرکت
stirs U حرکت
maneuver U حرکت
running U در حرکت
stirrings U حرکت
stirred U حرکت
stir U حرکت
gesture U حرکت
gestured U حرکت
as you were U حرکت از نو
motion U حرکت
afloat U در حرکت
agog U در حرکت
shifts U حرکت
shifted U حرکت
motioning U حرکت
shift U حرکت
vapid U بی حرکت
stock-still U بی حرکت
moveless U بی حرکت
motionless U بی حرکت
motioned U حرکت
demeanour U حرکت
hold still <idiom> U بی حرکت
scrolling U حرکت
pat U بی حرکت
movement U حرکت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com