Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Would you let me know before we get to Durham?
U
ممکن است خواهش کنم قبل از رسیدن به شهر دورهام مرا خبر کنید؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pray consider my case
U
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
Please send me information on ...
U
خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
Can you help me with my luggage?
U
ممکن است بارم را حمل کنید؟
Would you mind filling in this registration form?
U
آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Can you help me with my luggage?
U
ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you check the tyre pressure?
U
آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Would you call the head waiter, please?
U
لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Would you change the tyre please?
U
آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Would you change the lamp please?
U
آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Would you post this for me, please?
U
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Could you help me carry my luggage?
U
ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
irrationlism
U
اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
perpetuting testtimony
U
تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
DNS
U
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
the end sanctifies the means
U
خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
beat
U
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beats
U
گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
adding
U
اضافه کنید زیاد کنید
adds
U
اضافه کنید زیاد کنید
add
U
اضافه کنید زیاد کنید
to come in first
U
پیش ازهمه رسیدن زودترازهمه رسیدن
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
to come to a he
U
باوج رسیدن بمنتهادرجه رسیدن
requests
U
خواهش
requesting
U
خواهش
request
U
خواهش
requested
U
خواهش
it is my wish that
U
خواهش من اینست که
at the request of
U
به خواهش
[به درخواست]
requester
U
خواهش کننده
wishes
U
ارزو خواهش
wished
U
ارزو خواهش
wish
U
ارزو خواهش
ask
U
خواهش کردن
asked
U
خواهش کردن
asking
U
خواهش کردن
asks
U
خواهش کردن
beg
U
خواهش کردن
begs
U
خواهش کردن
begged
U
خواهش کردن
close the door please
U
خواهش دارم
willed
U
خواهش ارزو
will
U
خواهش ارزو
wills
U
خواهش ارزو
i humbly request that
U
خواهش عاجزانه دارم که ...
what is your pleasure
U
خواهش شما چیست
randy
[British E]
<adj.>
U
مطیع خواهش نفس
horny
<adj.>
U
مطیع خواهش نفس
Have a seat, please!
U
خواهش میکنم بفرمایید !
d. of a request
U
عدم قبول خواهش
d. wish
U
خواهش هنگام مردن
appetence or tency
U
اشتیاق خواهش طبیعی
please take a seat
U
خواهش میکنم بفرمایید
thank tou for that book
U
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
to make a r. for something
U
چیز یرا خواهش کردن
please dont forget it
U
خواهش دارم فراموش نکنید
Please be my guest.
U
خواهش می کنم مهمان من با شید
do tell me
U
خواهش دارم بمن بگویید
Have a seat, please!
U
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
Please take my suitcase.
خواهش میکنم چمدانم را برایم بیاورید.
His request was in the nature of a command.
U
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
what is your will?
U
خواهش یا میل یا خواسته شما چیست
Please take that bag.
خواهش میکنم آن کیف را برایم بیاورید.
to a person for a thing
U
چیزی را ازکسی خواهش کردن یاخواستن
now nonsense now
U
خواهش میکنم چرند گفتن رابس کن
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
would you mind ringing
U
اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
Please take this luggage.
خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
egg (someone) on
<idiom>
U
خواهش کردن ومجبورکردن کسی برای انجام کاری
makeable
<adj.>
U
ممکن
makable
[spv. makeable]
<adj.>
U
ممکن
feasible
U
ممکن
manageable
<adj.>
U
ممکن
feasible
<adj.>
U
ممکن
practicable
<adj.>
U
ممکن
conceivable
U
ممکن
posse
U
ممکن
posses
U
ممکن
makable
<adj.>
U
ممکن
workable
<adj.>
U
ممکن
executable
<adj.>
U
ممکن
possible
U
ممکن
doable
<adj.>
U
ممکن
contrivable
<adj.>
U
ممکن
thinkable
U
ممکن
possible
[doable, feasible]
<adj.>
U
ممکن
achievable
<adj.>
U
ممکن
impossible
U
غیر ممکن
inexecutable
<adj.>
U
غیر ممکن
impracticable
<adj.>
U
غیر ممکن
possible capacity
U
گنجایش ممکن
mayhap
U
ممکن است
perchance
U
ممکن است
perhaps
U
ممکن است
as far as possible
U
هر چه ممکن است
interactive
U
را ممکن میکند
probable error
U
خطای ممکن
warning
U
توجه به خط ر ممکن
possibility
U
چیز ممکن شق
multilevel
U
با مقادیر ممکن
warnings
U
توجه به خط ر ممکن
possibilities
U
چیز ممکن شق
to be posible
U
ممکن بودن
ternary
U
با سه حالت ممکن
available
U
ممکن الحصول
unfeasible
<adj.>
U
غیر ممکن
to ask somebody to say a few words
U
خواهش کردن از کسی کمی
[در باره کسی یا چیزی]
صحبت کند
say no more
U
بس کنید
ease off
U
شل کنید
feasible solutions
U
راه حلهای ممکن
an impossible act
U
کار غیر ممکن
leg
U
مسیر ممکن در یک تابع
as much as possible
U
هر قدر ممکن است
pron to
U
با حداکثر سرعت ممکن
i may go
U
ممکن است بروم
legs
U
مسیر ممکن در یک تابع
minimise
U
کوچک کردن تا حد ممکن
nemo tenetur ad impossible
U
غیر ممکن وادارکرد
may
U
ممکن است میتوان
to the nth degree
<idiom>
U
بالاترین وجه ممکن
probable error
U
خطای ممکن
[ریاضی]
delete
U
حذف کنید
hold hard
U
صبر کنید
have patience with me
U
با من حوصله کنید
give it a wipe
U
انراخشک کنید
hurry up
U
عجله کنید
i say
U
نگاه کنید
vide infara
U
را نگاه کنید
into a ball
U
نخ راگلوله کنید
keep at it
U
مداومت کنید
leontief table
U
نگاه کنید به :
make a hurry
U
عجله کنید
move out
U
حرکت کنید
repeat
U
تکرار کنید
repeats
U
تکرار کنید
oyez
U
گوش کنید
oyez
U
توجه کنید
push the door to
U
در راپیش کنید
Turn (let) the dog loose.
U
سگ راباز کنید
deleted
U
حذف کنید
cautioning
U
توجه کنید
recive
U
مصرف کنید
wait a second
U
تامل کنید
suppose
U
فرض کنید
supposes
U
فرض کنید
dele
U
پاک کنید
cautions
U
توجه کنید
supposing
U
فرض کنید
cautioned
U
توجه کنید
deletes
U
حذف کنید
deleting
U
حذف کنید
accelerando
کم کم تند کنید
caution
U
توجه کنید
attention to orders
U
توجه کنید
Could you bring me ... ?
ممکن است ... برایم بیاورید؟
ramp weight
U
حداکثر وزن ممکن هواپیما
may i go yes you may
U
ایا ممکن است من بروم
perhaps you have seen it
U
ممکن است انرادیده باشید
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
ultimate strength
U
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
Excuse me. May I get by?
ببخشید. ممکن است رد شوم؟
he may come late
U
ممکن است دیر بیاید
stack arms
U
تفنگها راچاتمه کنید
single file
U
به ستون یک حرکت کنید
shift colors
U
پرچم را تعویض کنید
record as target
U
اماج را ثبت کنید
she your profit with him
U
سودخودرابا اوتقسیم کنید
sus.per coll
U
حلق اویزش کنید
KEEP LEFT
U
از سمت چپ حرکت کنید.
supra
U
ببالا نگاه کنید
out with him
U
اورا بیرون کنید
do good to others
U
بدیگران نیکی کنید
When will you depart?
U
کی شما حرکت می کنید؟
continue your studies
U
تحصیلات خودرادنبال کنید
trails
U
هدف را تعقیب کنید
check firing
U
عناصرتیر را بررسی کنید
cease engagement
U
درگیری را قطع کنید
avast
U
ایست توقف کنید
drop track
U
تعقیب را قطع کنید
Notice the details!
U
توجه کنید به جزییات !
off with his head
U
سرش را از تن جدا کنید
chain
U
مراجعه کنید به CATENA
chains
U
مراجعه کنید به CATENA
infile
U
به ستون دو حرکت کنید
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
I won't be talked into it!
U
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
maydays
U
خطر کمک کنید
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
trail
U
هدف را تعقیب کنید
observe silence
U
سکوت را رعایت کنید
try and came
U
کوشش کنید که بیائید
opens
U
مروحه را باز کنید
opened
U
مروحه را باز کنید
open
U
مروحه را باز کنید
Refer (turn over) to page 110.
U
به صفحه 110مراجعه کنید
wait a little
U
کمی صبر کنید
wait a second
U
یک خرده صبر کنید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com