English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fluid resistance U مقاومت سیال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
series resistance U مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
varistor U مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
insulation resistance U مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience U درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
grid suppressor U مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance U مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
fluids U سیال
fluid U سیال
unthickened U سیال
fulidal U سیال
fluids U جسم سیال
superfluid U ابر سیال
floating reserve U احتیاط سیال
floating U سیال مواج
ideal fluid U سیال ایده ال
fluid intelligence U هوش سیال
effluents U سیال خروجی
fluid centre U مرکز سیال
fluid capital U سرمایه سیال
electric fluid U سیال برقی
perfect fluid U سیال کامل
influent U سیال ورودی
fluid U جسم سیال
real fluid U سیال واقعی
mobile U سیال تغییرپذیر
intransit strenth U پرسنل سیال
intransit stock U اماد سیال
working fluid U سیال عامل
mobile U روان سیال
mobiles U سیال تغییرپذیر
mobiles U روان سیال
working fluid U سیال متحرک
effluent U سیال خروجی
fluid bed polymerization U بسپارش در بستر سیال
fluidic U وابسته بجسم سیال
fluor U قاعدگی زنان سیال
working lead fluid U سیال متحرک یا عامل
fluid bed vulcanization U وولکانش در بستر سیال
viscous stress U تنش برش سیال
brain storming U سیال سازی ذهن
maintenance float U شارژ انبار سیال
bleeds U فرار کردن یک سیال
bleed U فرار کردن یک سیال
visualization U مرئی ساختن سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
resists U مقاومت
resisting U مقاومت
resisted U مقاومت
resist U مقاومت
passively U بی مقاومت
renitency U مقاومت
resistance U مقاومت
resistor U مقاومت
line resistance U مقاومت خط
line of resistance U خط مقاومت
resistors U مقاومت
strengths U مقاومت
strength U مقاومت
weaknesses U کم مقاومت
weakest U کم مقاومت
weaker U کم مقاومت
total resistance U مقاومت کل
weak U کم مقاومت
durability U مقاومت
high resistance U پر مقاومت
fluidify U تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
line resistance U مقاومت خطی
irresistibility U مقاومت ناپذیری
main line of resistance U خط مقاومت اصلی
grid bias resistance U مقاومت کاتد
grid resistance U مقاومت شبکه
low resistance U مقاومت کوچک
main line of resistance U خط اصلی مقاومت
magneto resistance U مقاومت مغناطیسی
low resistor U مقاومت کم اهم
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
load resistance U مقاومت بار
impedance U مقاومت فاهری
inertia force U مقاومت لختی
inductive resistance U مقاومت القائی
inductive resistance U مقاومت القایی
inductive reactance U مقاومت القائی
inductance U مقاومت سلف
impedance triangle U مثلث مقاومت ها
impedance at resonance U مقاومت رزونانس
impedance at resonance U مقاومت فازی
impedance level U مقاومت موجی
input resistance U مقاومت ورودی
heating resistor U مقاومت حرارتی
irresistable U مقاومت ناپذیر
infinity plug U مقاومت بینهایت
internal resistance U مقاومت داخلی
internal impedance U مقاومت داخلی
integrate resistor U مقاومت مجتمع
insulance U مقاومت ایزولاسیون
impedance operator U اپراتور مقاومت
tensile strength U مقاومت کششی
tensile resistance U مقاومت کششی
synaptic resistance U مقاومت سیناپسی
suppressor U مقاومت ضد تداخل
strength of materials U مقاومت مصالح
stickability U قابلیت مقاومت
specific resistivity U مقاومت مخصوص
specific resistance U مقاومت ویژه
specific resistance U ضریب مقاومت
skin friction U مقاومت پوسته
shear strength U مقاومت برشی
Power of resistance(endurance). U تاب مقاومت
wire wound resistor U مقاومت پیچکی
winding resistance U مقاومت اهمی
weatherability U مقاومت جوی
wear resistance U مقاومت سایش
water resistance U مقاومت در مقابل اب
ultimate strength U مقاومت نهایی
ultimate strength U مقاومت نهائی
tube resistance U مقاومت لامپ
transference resistance U مقاومت انتقالی
torsional resistance U مقاومت پیچشی
to stick up U مقاومت کردن
to face it out U مقاومت کردن
thermistor U مقاومت گرمایی
shear resistance U مقاومت برشی
series resistor U مقاومت سری
rheostat U مقاومت متغیر
reluctancy U مقاومت مغناطیسی
regulating resistance U مقاومت نافم
reactance U مقاومت کور
reactance U مقاومت واکنشی
pull off U مقاومت کردن
progressive resistance U مقاومت فزاینده
peripheral resistance U مقاومت محیطی
passiveness U عدم مقاومت
oscillating resistance U مقاومت نوسانی
ohmic resistance U مقاومت اهمی
nonresistance U عدم مقاومت
non resistance U عدم مقاومت
nickel silver U مقاومت ورشویی
resistance coefficient U ضریب مقاومت
resistance standard U مقاومت استاندارد
resistivity U مقاومت مخصوص
resistivity U ضریب مقاومت
resistivity U مقاومت اشیا
resistivity U مقاومت ویژه
resistible U قابل مقاومت
resistibility U استعداد مقاومت
resistent U مقاومت کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com