English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
title U مقابل
titles U مقابل
opposite U مقابل
opposites U مقابل
opposed U مقابل
vis a vis U مقابل
vis-a-vis U مقابل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at front <adv.> U در مقابل
fore <adv.> U در مقابل
in consideration of U در مقابل
as opposed to U در مقابل
as compared to U در مقابل
anti U در مقابل
in front <adv.> U در مقابل
versus prep U در مقابل
versus U در مقابل
at the front <adv.> U در مقابل
in the front <adv.> U در مقابل
at the fore <adv.> U در مقابل
counterpoint U نقطه مقابل
counterweight U وزنه مقابل
counterparts U نقطه مقابل
respondents U طرف مقابل
inverse U برعکس مقابل
counterweights U وزنه مقابل
point blank U مقابل هدف
orientated U هدف مقابل
point-blank U مقابل هدف
contrary U مقابل خلاف
respondent U طرف مقابل
water resistance U مقاومت در مقابل اب
counterpart U نقطه مقابل
opposite the house U مقابل خانه
anti thesis U وضع مقابل
in comparison to [compared with] U در قبال [در مقابل]
on payment U در مقابل وجه
dead against U درست مقابل
from opposite directions U از دو طرف مقابل
off U مقابل عازم
counter weight U وزنه مقابل
obverse U طرف مقابل
contralateral muscles U عضلات مقابل
opposed piston engine U موتورپیستون مقابل
alternative hypothesis U فرضیه مقابل
equity versus efficiency U برابری در مقابل کارائی
sonnal deung U مقابل تیغه دست
front wall U دیوار مقابل اسکواش
shell proof U مقاوم در مقابل گلوله
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
rivalled U طرف مقابل دعوا
rival U طرف مقابل دعوا
rivaling U طرف مقابل دعوا
drip proof enclosure U حفافت در مقابل ریزش اب
documents against payment U اسناد در مقابل پرداخت
rivaled U طرف مقابل دعوا
rivalling U طرف مقابل دعوا
passing on the oath to the other party U رد قسم به طرف مقابل
countering U مقابل دستگاه شمارنده
countered U مقابل دستگاه شمارنده
counter U مقابل دستگاه شمارنده
release documents against U واگذاری اسناد در مقابل
opposit stroke pistons U پیستون مقابل گرد
aboral U نقطه مقابل دهان
antipode U نقطهء مقابل یا متقاطر
light resistance U مقاومت در مقابل نور
laws versus tendencies U قوانین در مقابل تمایلات
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
rivals U طرف مقابل دعوا
boring stay U قسمت ساکن مقابل
cash against documents U پول در مقابل اسناد
blocked U دفاع در مقابل ابشار
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
caps U در مقابل حالت کوچک
driveway U راه مقابل خانه
wear resistance U مقاومت در مقابل سایش
windproof U مقاوم در مقابل باد
forwarded U حرکت به جلو یا مقابل
block U دفاع در مقابل ابشار
blocks U دفاع در مقابل ابشار
capitals U در مقابل حالت کوچک
mouse U مقابل حساسیت Mouse
hard U سخت در مقابل نرم
harder U سخت در مقابل نرم
hardest U سخت در مقابل نرم
forward U حرکت به جلو یا مقابل
mouses U مقابل حساسیت Mouse
denial operations U عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
flame safety U ایمنی در مقابل شعله اتش
payment against a draft U پیش پرداخت در مقابل برات
d/p U تحویل اسناددر مقابل پرداخت
rebellion U یاغیگری تمرد در مقابل دادگاه
actinautographic U دارای حساسیت در مقابل نور
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
rebellions U یاغیگری تمرد در مقابل دادگاه
coefficient of drag U ضریب مقاومت در مقابل حرکت
insolation U در مقابل اشعه افتاب قراردادن
than <conj.> U از [در مقابل] [پس از صفت عالی افضل]
fascia plate U تابلوی مقابل دریک وسیله
stenothermy U کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
impluse response U رفتار در مقابل فشار ضربهای
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
exorable U قابل تحریک در مقابل التماس
soccage U سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
adjacent U آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
socage U سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
stances U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
to resist an attack U در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
jump height curve U منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
to backtrack <idiom> <verb> U عقب کشیدن [از موضوعی در مقابل حریف]
sheet down U ثابت کردن بادبان در مقابل باد
to row back <idiom> <verb> U عقب کشیدن [از موضوعی در مقابل حریف]
documents aganist acceptance U تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
fin de non recevoir U رد کردن شکایت یا اعتراض طرف مقابل
thermosetting U قابل سفت شدن در مقابل حرارت
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
bullet U در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
ballooner U بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
balloon jib U بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
abneural U واقع در مقابل دستگاه مرکزی عصب
relicta verificatione U تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
would just as soon <idiom> U توجیح انجام یک چیزدر مقابل دیگری
stances U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance U طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
bullets U در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
fastness of bleaching U ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
vertical angles U گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
forecourts U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
survivability U قابلیت مقاومت در مقابل دشمن توان زندگی
service line U حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
midcourt U منطقه میانی بین دیوار مقابل و عقب
projection of a point U خطی که نقطه تصویرشده را بنقطه مقابل ان می پیوند د
thermoplasticity U قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
soil shear strength U قدرت مقاومت خاک در مقابل گلوله یا نفوذ ان
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
to make a goal U توپ راازدروازه طرف مقابل بیرون کردن
streamlining U دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
streamlines U دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
streamline U دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
bomb proof U پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
cold wet clothing U لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
forecourt U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
slide U سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
speed U نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
slides U سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
speeding U نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speeds U نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
half U دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
play footsie <idiom> U از زیرمیز با پا عضوی از بدن شخص مقابل را لمس کردن
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
gutter U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
gutters U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
color fastness U درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
EDAC U سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
royalty U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalties U پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
trap U سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
sheet U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheets U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
peine for et dure U مجازات عدم پاسخ در مقابل کیفر خواست جنایی
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
trading stamp U تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
open U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opened U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opens U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
a penny for your thoughts <idiom> U [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
senses U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
stenotherm U موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
sense U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
alley shot U ضربه شدید کم ارتفاع به دیوار مقابل که بعد به دیوارکناری می خورد
barff's precess U حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
punchboard U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punched card U کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
sensed U روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
jetties U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
crosscourt shot U ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
antipodal U مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
taxi dancer U دختری که در کلاس رقص یاکاباره در مقابل پول بامشتریان دیگر میرقصد
jetty U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
test driver U برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
emulsion laser storage U روش ذخیره سازی دیجیتال با استفاده ازلیزر در مقابل ماده حساس به نور
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
lob U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbed U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobbing U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
lobs U ضربه قوسدار هوایی توپ بلند به دیوار مقابل که به گوشه مخالف برگردد
shave down U کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
push ball U بازی که منظورازان گذراندن توپ است ازدروازه طرف مقابل بزورتنه و دست
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
shadowmask U صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
escape character U ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
flag day U هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
raster U یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
bisexuals U دارای علاقه جنسی به جنس مقابل وبه جنس خود
bisexual U دارای علاقه جنسی به جنس مقابل وبه جنس خود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com