English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 162 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
implication U مفهوم استنباط
implications U مفهوم استنباط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
eduction U استنباط
presumptions U استنباط
presumption U استنباط
readings U استنباط
reading U استنباط
inference U استنباط
inferences U استنباط
corollary U استنباط
corollaries U استنباط
elicitation U استنباط
sequitur U استنباط
inferred U استنباط کردن
infer U استنباط کردن
inducts U استنباط کردن
inducting U استنباط کردن
inducted U استنباط کردن
induct U استنباط کردن
educt U استخراج یا استنباط
to be deduced U استنباط شدن
inferring U استنباط کردن
deducing U استنباط کردن
deduces U استنباط کردن
deduced U استنباط کردن
deduce U استنباط کردن
infers U استنباط کردن
presumption U استنباط گستاخی
educe U استنباط کردن
reads U استنباط کردن
presumption of law U استنباط قانونی
presumptions U استنباط گستاخی
inferible U قابل استنباط
read U استنباط کردن
inferentially U ازراه استنباط
inferable U قابل استنباط
follows U پیروی استنباط
followed U پیروی استنباط
follow U پیروی استنباط
inference program U برنامه استنباط
deducible U استنباط شدنی
contexts U مفهوم
context U مفهوم
hangs U مفهوم
concept U مفهوم
signification U مفهوم
moral U مفهوم
purporst U مفهوم
conception U مفهوم
conceptions U مفهوم
tacit U مفهوم
vacuous U بی مفهوم
concepts U مفهوم
intendment U مفهوم
hang U مفهوم
notions U مفهوم
purposes U مفهوم
notion U مفهوم
intelligible U مفهوم
sounds U مفهوم
soundest U مفهوم
sounded U مفهوم
sound U مفهوم
purpose U مفهوم
inferring U استنباط کردن پی بردن به
ruled based deduction U استنباط بر مبنای مقررات
divines U کشیش استنباط کردن
divined U کشیش استنباط کردن
divine U کشیش استنباط کردن
educible U قابل استخراج یا استنباط
inferentally U بطریق استنتاج یا استنباط
inferrable U قابل استنباط برامدنی
divining U کشیش استنباط کردن
infers U استنباط کردن پی بردن به
inferred U استنباط کردن پی بردن به
infer U استنباط کردن پی بردن به
presumption of fact U استنباط از روی امارات
nonsequitur U عدم استنباط قضایا
contraposition U مفهوم مخالف
conjunctive concept U مفهوم عطفی
purported U مفهوم ساختن
purport U مفهوم ساختن
concept learning U مفهوم اموزی
conceptual learning U مفهوم اموزی
ideogram U مفهوم نگاشت
intentions U غرض مفهوم
relational concept U مفهوم ربطی
unintelligible U غیر مفهوم
intelligibly U بطور مفهوم
significance U مفهوم اهمیت
senses U حس تشخیص مفهوم
impliedly U بطور مفهوم
intention U غرض مفهوم
concept formation U تکوین مفهوم
conceptualization U مفهوم سازی
effecting U مفهوم نیت
implied U مفهوم ضمنی
implied U ضمنا" مفهوم
conception U مفهوم آفرینی
constructively U بطور مفهوم
implicitly U بطور مفهوم
sensed U حس تشخیص مفهوم
sense U حس تشخیص مفهوم
importing U مفهوم ورود
imported U مفهوم ورود
import U مفهوم ورود
substance U مفاد مفهوم
purports U مفهوم ساختن
meaning U مفهوم فحوا
meanings U مفهوم فحوا
purporting U مفهوم ساختن
effect U مفهوم نیت
effected U مفهوم نیت
substances U مفاد مفهوم
iuntelligibly U بطور مفهوم
comprehensibly U بطور مفهوم
to i. from somebodies words U از حرفهای کسی استنباط کردن
scilicet U از این چنین استنباط میشود.....
purporst U بهانه مفهوم شدن
roger U مفهوم شد پیام را گرفتم
to the [that] effect <adv.> U با مفهوم [معنی] کلی
implications U مستلزم بودن مفهوم
implication U مستلزم بودن مفهوم
get the message <idiom> U به واضحی فهمیدن مفهوم
zircon U سخن غیر مفهوم
value added concept U مفهوم ارزش افزوده
percept U چیز مفهوم ادراکات
implicit U اشاره شده مفهوم
overtone U شدیدالحن مفهوم فرعی
galimatias U کلام غیر مفهوم
overtones U شدیدالحن مفهوم فرعی
dedication U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedications U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
read between the lines <idiom> U پیدا کردن مفهوم ضمنی
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
denotation U علامت تفکیک معنی و مفهوم
the inherent U text or word a of indirectsense and مفهوم
deduction U استنباط پی بردن ازکل به جزء یاازعلت به معلول
the document purports that U انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
loose sentence U جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
The sense of this word is not clear . U معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
implied assumpist U تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
opaquely U چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
rebus sic stautibus U به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
objectivism U روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
multipe expansion of credit U استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
yin yang U مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
dictatorships U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorship U این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
electronic cottage U مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
eliciting U استخراج کردن استنباط کردن
elicits U استخراج کردن استنباط کردن
elicit U استخراج کردن استنباط کردن
construes U تعبیر کردن استنباط کردن
construe U تعبیر کردن استنباط کردن
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
elicited U استخراج کردن استنباط کردن
construed U تعبیر کردن استنباط کردن
stored program concept U ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com