English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parenchyma U مغز غده بافت اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
essential elements U [پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
filed U زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
figural rug [pictorial] U فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
webbing end U [قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش]
Other Matches
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
contexts U بافت
fiber U بافت
contexture U بافت
texture U بافت
neurine U بافت پی
of a loose textture U شل بافت
of a loose texture U شل بافت
knitted U بافت
context U بافت
textures U بافت
gold tisane U زر بافت
tissue U بافت
grain U بافت
loose texture U بافت شل
knit goods U کش بافت
tissues U بافت
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
xylem U بافت چوبی
gross U درشت بافت
grossed U درشت بافت
chain stitch بافت زنجیری
sclerenchyma U بافت زنبوری
welknit U خوش بافت
stroma U بافت نمدی
stroma U بافت بنیادی
close-knit U ریز بافت
soil texture U بافت خاک
sennet U بافت حصیری
selvedge U گرد بافت
texture of soil U بافت خاک
selvage U گرد بافت
fibre U بافت لیف
fibres U بافت لیف
vascular tissue U بافت هادی
grosser U درشت بافت
grosses U درشت بافت
grossest U درشت بافت
hand knitted U دست بافت
hand knife U خوش بافت
web U بافت یا نسج
webs U بافت یا نسج
finespun U ریز بافت
fibrosis U تصلب بافت ها
fiber U بافت لیف
woof U دست بافت
woofs U دست بافت
collenchyma U بافت کلانشیم
cellular tissue U بافت زنبوری
biopsy U بافت برداری
adipose tissue U بافت چربی
homespun U بافت خانگی
histogen U بافت ساز
histogenesis U بافت سازی
grossing U درشت بافت
plain weave U بافت ساده
phloem U بافت لیفی
nerve tissue U بافت عصبی
necrosis U بافت مردگی
texture U بافت تاروپود
textures U بافت تاروپود
vascular tissue U بافت اوندی
knit goods U کالای کش بافت
in vivo U بافت زنده
histoloysis U بافت خواری
histology U بافت شناسی
cellular U بافت سلولی
plain weave U بافت حصیری
typical <adj.> U بافت عادی
direction U سمت بافت
style U سبک بافت
texture U ترکیب بافت
typical <adj.> U بافت معمولی
sclerosis U تصلب بافت
basket-weave U بافت حصیری
flat weave U تخت بافت
knotless U بافت تقلبی
knotless U بافت شل و آزاد
basket weave U بافت حصیری
weaving draft U نقشه بافت
slit weave U بافت چاکدار
weave U ساختن بافت
weaves U ساختن بافت
interlocking U بافت با قلاب
slip U خطا در بافت
fabric U سبک بافت اساس
homespun U بافت میهنی وطنی
histology U علم بافت شناسی
myoma U غده بافت ماهیچه
fabrics U سبک بافت اساس
histologist U متخصص بافت شناسی
histological U وابسته به بافت شناسی
histologic U وابسته به بافت شناسی
warp U نخ تار [در طول بافت]
soil separates U اجزاء بافت خاک
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
neuroglia U بافت حافظ عصب
of a coarse fibre U درشت بافت زمخت
knotless U بافت بدون گره
epithelize U بافت پوششی شدن
plain weave U پارچه ساده بافت
building steel lathing U بافت ساختمان فولادی
suber U بافت چوب پنبهای
epithelialize U بافت پوششی شدن
phelloderm U بافت چوب پنبهای
fibrosis U افزایش بافت لیفی
contextual architecture U معماری بافت گرایی
reticulum U بافت نگاهدارنده اعصاب
reticulum U بافت همبند و مشبک
anterior commissure U بافت رابط قدامی
sclerenchyma U بافت سخت سلولی
collenchyma U بافت لانه زنبوری
tightly weave U بافت پرتراکم و سفت
homemade U خانگی خانه بافت
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
metal gauze U بافت توری فلزی
mesophyll U بافت درونی برگ
blemish [mistake] U عدم تقارن در بافت
woodiness U بافت چوبی وفوردرخت
regular weave [plain] U بافت معمولی و ساده
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
commissure U بافت عصبی رابط
balanced plain weave U بافت ساده یک رو یک زیر
wire netting U بافت توری سیمی
gauze U نوعی بافت توری
lymphomatoid U دارای بافت لنفی
lymphomatous U دارای بافت لنفی
sequestrum U قسمت بافت مرده
taffetized U دارای بافت تافته
lymphopoiesis U تشکیل بافت لنفی
intervenium U بافت میان رگهای برگ
aceratosis U نارسی و نابالغی بافت شاخی
flat weave U بافت ساده و بدون پرز
texture U دارای بافت ویژهای نمودن
scar tissue U بافت همبند جای زخم
regatta U پارچه نخی سفت بافت
anomalous weave U بی نظمی و عدم تقارن در بافت
match U قرینه سازی در طرح یا بافت
dyed-in-the-wool U پیش از بافت رنگرزی شده
regattas U پارچه نخی سفت بافت
suberous U دارای بافت چوب پنبهای
tarlatan U پارچه نخی ساده بافت
faille U نوعی پارچه ساده بافت
suberose U دارای بافت چوب پنبهای
suberic U دارای بافت چوب پنبهای
commissurotomy U برداشتن بافت عصبی رابط
lymphoma U غده مرکب از بافت لنفاوی
biopsy U ازمایش میکروسکپی بافت زنده
textures U دارای بافت ویژهای نمودن
cotton duke U بافت ساده پنبهای یا کتانی
neurogenic U ایجاد کننده بافت عصبی
adenoidal U منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
adenoma U ورم خوش خیم بافت غدهای
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
conceit U [بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com