Perdic | معیوب سازی ابطال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	vitiation U	معیوب سازی ابطال

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	mutilation U	معیوب سازی
	annulment U	ابطال
	waiver U	ابطال
	annulments U	ابطال
	making void U	ابطال
	revocation U	ابطال
	voidance U	ابطال
	irritancy U	ابطال
	cancellation U	ابطال
	invalidation U	ابطال
	rescission U	ابطال
	recision U	ابطال
	revoke U	ابطال
	revoked U	ابطال
	revokes U	ابطال
	revoking U	ابطال
	reversal U	ابطال
	refutation U	ابطال
	defeasance U	ابطال
	cancelation [American] U	ابطال
	anullment U	ابطال
	annulation U	ابطال
	nullification U	ابطال
	disproof U	ابطال
	refutal U	ابطال
	action for cancellation U	اقدام به ابطال
	cancelable [American] <adj.> U	قابل ابطال
	defeasance clause U	شرط ابطال
	annullable <adj.> U	قابل ابطال
	cancellable [British] <adj.> U	قابل ابطال
	revocable U	ابطال پذیر
	voidable <adj.> U	قابل ابطال
	rescindable <adj.> U	قابل ابطال
	terminable <adj.> U	قابل ابطال
	callable <adj.> U	قابل ابطال
	derogation U	ابطال و فسخ
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	faulty U	معیوب
	false U	معیوب
	fouled U	معیوب
	foul U	معیوب
	damaged U	معیوب
	imperfective U	معیوب
	fouls U	معیوب
	incomplete U	معیوب
	stigmatic U	معیوب
	flawy U	معیوب
	manque U	معیوب
	game U	معیوب
	stigmatist U	معیوب
	improper U	معیوب
	foulest U	معیوب
	corrupt U	معیوب
	corrupts U	معیوب
	corrupted U	معیوب
	corrupting U	معیوب
	defective U	معیوب
	spoilt U	معیوب
	impure U	معیوب
	fouler U	معیوب
	diseased U	معیوب
	out of condition U	معیوب
	maims U	معیوب شدن
	corrupt U	معیوب کردن
	vicious circle U	دور معیوب
	flawed U	معیوب ناقص
	corrupts U	معیوب کردن
	corrupting U	معیوب کردن
	aircraft defective U	هواپیمای معیوب
	maiming U	معیوب شدن
	impaired U	معیوب کردن
	defects U	معیوب ساختن
	defecting U	معیوب ساختن
	defected U	معیوب ساختن
	defect U	معیوب ساختن
	impairing U	معیوب کردن
	corrupted U	معیوب کردن
	impairs U	معیوب کردن
	impair U	معیوب کردن
	maimed U	معیوب شدن
	vitiate U	معیوب ساختن
	vitiated U	معیوب ساختن
	vitiates U	معیوب ساختن
	vitiating U	معیوب ساختن
	maim U	معیوب شدن
	faulty connrction U	اتصال معیوب
	maimed U	کسیرا معیوب کردن
	incorrect U	تصحیح نشده معیوب
	faultily U	بطور معیوب یا مقصر
	faulty wiring U	سیم کشی معیوب
	defective U	دارای کمبود معیوب
	maims U	کسیرا معیوب کردن
	maiming U	کسیرا معیوب کردن
	damage U	غرامت معیوب کردن
	maim U	کسیرا معیوب کردن
	dud U	بی مصرف گلوله معیوب
	impair U	زیان رساندن معیوب کردن
	marred U	زیان رساندن معیوب کردن
	mutilate U	تحریف شدن معیوب کردن
	impaired U	زیان رساندن معیوب کردن
	impairing U	زیان رساندن معیوب کردن
	hung striker U	ضارب چاشنی معیوب نارنجک
	marring U	زیان رساندن معیوب کردن
	impairs U	زیان رساندن معیوب کردن
	mutilating U	تحریف شدن معیوب کردن
	mutilates U	تحریف شدن معیوب کردن
	mar U	زیان رساندن معیوب کردن
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	escrow U	سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	dystrohpy U	تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	corrupted U	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
	corrupt U	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
	corrupts U	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
	corrupting U	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	pavement U	کف سازی
	truncation U	بی سر سازی
	flection U	خم سازی
	bridgework U	پل سازی
	bridge building U	پل سازی
	pavements U	کف سازی
	retortion U	خم سازی
	stylization U	مد سازی
	retortion U	کج سازی
	deflexion U	خم سازی
	compaction U	تو پر سازی
	individualize U	تک سازی
	padding U	له سازی
	flooring U	کف سازی
	repk lection U	پر سازی
	idolization U	بت سازی
	individualizes U	تک سازی
	individualises U	تک سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	individualized U	تک سازی
	individualization U	تک سازی
	individualised U	تک سازی
	individuation U	تک سازی
	individualizing U	تک سازی
	individualising U	تک سازی
	sterilization U	سترون سازی
	disclosures U	فاش سازی
	modulation U	سوار سازی
	modernization U	نوین سازی
	suffocation U	خفه سازی
	revelation U	فاش سازی
	idealizes U	دلخواه سازی
	revelations U	فاش سازی
	sinter U	کلوخه سازی
	refrigeration U	سرد سازی
	idealizing U	دلخواه سازی
	idealized U	دلخواه سازی
	idealize U	دلخواه سازی
	simplifcation U	ساده سازی
	renewal U	تازه سازی
	renewals U	تازه سازی
	reconstruction U	دوباره سازی
	reconstructions U	دوباره سازی
	refreshing U	دوباره سازی
	refreshingly U	دوباره سازی
	sculpture U	مجسمه سازی
	sculpture U	پیکره سازی
	sculptures U	مجسمه سازی
	sculptures U	پیکره سازی
	idealised U	دلخواه سازی
	idealises U	دلخواه سازی
	idealising U	دلخواه سازی
	enslavement U	بنده سازی
	coaching U	اماده سازی
	schemes U	سامان سازی
	spoliation U	تباه سازی
	housing U	خانه سازی
	floored U	کف سازی کردن