English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coastal route U مسیر ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
transit route U مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
seasider U ساحلی
strandline U خط ساحلی
coastal U ساحلی
bridge head U سر پل ساحلی
offing U اب ساحلی
coastline U خط ساحلی
inshore water U اب ساحلی
bridgehead line U خط سر پل ساحلی
coastlines U خط ساحلی
inshore U ساحلی
beach head U سر پل ساحلی
sea board U خط ساحلی
landing craft U کرجی ساحلی
coastguard U گارد ساحلی
foreshore U کمربند ساحلی
foreshores U کمربند ساحلی
coastguards U گارد ساحلی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters U ابهای ساحلی
beach obstacle U مانع ساحلی
over the beach operations U عملیات ساحلی
inshore current U جریانات ساحلی
inshore current U جریان اب ساحلی
inshore water U ابهای ساحلی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
barrier light U نورافکن ساحلی
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
land breeze U باد ساحلی
beach erosion U فرسایش ساحلی
shore erosion U فرسایش ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
beach exit U معبر ساحلی
groyne U سد یا دیواره ساحلی
littoral U ناحیه ساحلی
martello U قلعه ساحلی
beach matting U کف پوش ساحلی
beach face U کمربند ساحلی
coastal zone U منطقه ساحلی
shore patrol U دژبان ساحلی
coastal frontier U حدود ساحلی
beach organization U یکان ساحلی
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
marinas U تفرجگاه ساحلی
marina U تفرجگاه ساحلی
territorial sea U دریای ساحلی
tidewater U خط ساحلی کشند اب
coastal patrol U گشتی ساحلی
links U تپه ساحلی
dune U توده شن ساحلی
coastal artillery U توپخانه ساحلی
quays U دیوار ساحلی
quay U دیوار ساحلی
shore patrol U پلیس ساحلی
coast station U ایستگاه ساحلی
beach patrol U نگهبان ساحلی
cabotage U کشتیرانی ساحلی
cabotage U تجارت ساحلی
costal frontier U مرز ساحلی
sea dike U دیوار ساحلی
beach patrol U گشتی ساحلی
boat telephone U تلفن ساحلی
coast defence U پدافند ساحلی
shore boat U تاکسی ساحلی
beach reserves U ذخایر ساحلی
levee U دیواره ساحلی رودخانه
beach group U گروه خدمات ساحلی
cabotage U حمل ونقل ساحلی
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
beach dump U انبار موقت ساحلی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
coastal navigation, coasting U حمل و نقل ساحلی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
barrier reef U مرجان سنگ ساحلی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
beachmaster's unit U یکان لجستیک ساحلی
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
continental shelf U حد ساحلی فلات قاره
lidos U میعادگاه قشنگ ساحلی
coastal route U راه ابی ساحلی
lido U میعادگاه قشنگ ساحلی
beach matting U تور سیمی ساحلی
beach minefield U میدان مین ساحلی
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
sanbar U دیوار شنی ساحلی
coaster U کشتی ویژه خط ساحلی
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
phalarope U مرغ ساحلی نوک دراز
tideland U زمین ساحلی دستخوش جزرومد
cay U تخته سنگ ساحلی درجزیره
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
willet U مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
rill U جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
ports U انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
coastal convoy U ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
point U مسیر
lane U مسیر
way U مسیر
tracks U مسیر دو
runs U مسیر
run U مسیر
trajectories U مسیر
route U مسیر
tracked U مسیر
airt U مسیر
lanes U مسیر
routes U مسیر
street U مسیر
streets U مسیر
traverses U مسیر
traversing U مسیر
orbits U مسیر
track U مسیر دو
track U مسیر
orbited U مسیر
tracks U مسیر
tracked U مسیر دو
trajectory U مسیر
traverse U مسیر
traversed U مسیر
orbit U مسیر
circuit U مسیر
circuits U مسیر
enroute U در مسیر
alignments U مسیر
course U مسیر
alignment U مسیر
coursed U مسیر
busing U مسیر
unibus U تک مسیر
busses U مسیر
travel U مسیر
traveled U مسیر
travels U مسیر
buses U مسیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com