Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electron trajectory
U
مسیر الکترون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fast
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread
U
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
U
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
U
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
summits
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route
U
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
trace
U
رد الکترون
isoelectronic
U
هم الکترون
electron donor
U
الکترون ده
traces
U
رد الکترون
electron
U
الکترون
traced
U
رد الکترون
coelectron
U
هم الکترون
electrons
U
الکترون
negatron
U
الکترون
electron injector
U
الکترون افکن
emission
U
صدور الکترون
electron emmission
U
انتشار الکترون
electron emission
U
صدور الکترون
electron drift
U
رانش الکترون
electron donor
U
دهنده الکترون
electron distribution
U
پخش الکترون
electron diffraction
U
خمیدگی الکترون
electron deceleration
U
دیرکرد الکترون
high energy electron
U
الکترون پر انرژی
emissions
U
صدور الکترون
electron energy
U
کارمایه ی الکترون
free electron
U
الکترون ازاد
electron focusing
U
تمرکز الکترون
electron flow
U
سیلان الکترون ها
electron flow
U
فلوی الکترون
electron exchange
U
تبادل الکترون
electron energy
U
انرژی الکترون
free electron
U
الکترون غیرپیوندی
electron decay
U
اضمحلال الکترون
electron decay
U
تجزیه الکترون
electron conduction
U
هدایت الکترون
valence electron
U
الکترون رسانایی
valence electron
U
الکترون والانس
electron beam
U
پرتو الکترون
isoelectronic ions
U
یونهای هم الکترون
electron beam
U
شعاع الکترون
electron avalanche
U
بهمن الکترون
electron acceleration
U
شتاب الکترون
electron acceptor
U
پذیرنده الکترون
electron affinity
U
الکترون خواهی
inner shell electron
U
الکترون درونی
lone electron
U
الکترون تنها
electronic concentration
U
غلظت الکترون
electron concentration
U
غلظت الکترون
electron charge
U
بار الکترون
valence electron
U
الکترون فرفیت
electron capture
U
الکترون گیراندازی
electron beam
U
باریکه الکترون
initiating electron
U
الکترون اغازگر
electron beam
U
اشعه الکترون
electron acceptor
U
الکترون پذیر
electron jump
U
پرش الکترون
mass of the electron
U
جرم الکترون
nonbonding electron
U
الکترون ناپیوندی
electron volt
U
الکترون ولت
antibonding electron
U
الکترون ضد پیوندی
electroneutrality
U
الکترون خنثایی
electrophile
U
الکترون دوست
electron spin
U
اسپین الکترون
electron spin
U
تنیدگی الکترون
bound electron
U
الکترون بسته
nuclear electron
U
الکترون هسته
electron tube
U
لوله الکترون
odd electron
U
الکترون منفرد
photo electron
U
الکترون نوری
outer shell electron
U
الکترون رسانایی
outer shell electron
U
الکترون بیرونی
electron transition
U
انتقال الکترون
secondary electron
U
الکترون ثانوی
photo electron
U
فوتو الکترون
electron transition
U
عبور الکترون
electron shell
U
پوسته الکترون
charge of the electron
U
بار الکترون
electron mass
U
جرم الکترون
electron pair
U
زوج الکترون
density of electron
U
چگالی الکترون
conduction electron
U
الکترون رسانایی
conduction electron
U
الکترون رسانش
electron emitter
U
منبع الکترون
primary electron
U
الکترون اولیه
electron orbit
U
مسیرگردش الکترون
concentration of electron
U
چگالی الکترون
electron multiplier
U
افزاینده الکترون
electron recoil
U
بازگشت الکترون
unpaired electron
U
الکترون جفت نشده
electron gun
U
لوله پرتاب الکترون
electron attachment
U
پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron transit time
U
زمان عبور الکترون
electron multiplier
U
فزون ساز الکترون
electron orbit
U
مدار گردش الکترون
free electron gas
U
گاز الکترون ازاد
free electron model
U
الگوی الکترون ازاد
electron deficient molecules
U
مولکولهای با کمبود الکترون
electron deceleration
U
کندی حرکت الکترون
electrophilic attack
U
حمله الکترون دوستی
electron paramagnetic resonance
U
رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron pair
U
زوج الکترون حفره
electrophilic addition
U
افزایش الکترون دوستی
electron spin resonance
U
رزونانس اسپین الکترون
electron transfer mechanism
U
مکانیسم انتقال الکترون
electron charge mass ratio
U
چگالی بار الکترون
electroosmotic effect
U
اثر الکترون اسمزی
electron pairing
U
زوج شدن الکترون
electron capture detector
U
اشکارساز الکترون گیراندازی
electron pair bond
U
پیوند زوج الکترون
electrophilic reagent
U
واکنشگر الکترون دوست
transmission electron micrograph
U
ریزنگار انتقال الکترون
delocalized electron
U
الکترون غیر مستقر
supressor grid
U
شبکه الکترون بند
lone pair electron
U
زوج الکترون ناپیوندی
rest mass of the electron
U
جرم ساکن الکترون
outer shell electron
U
الکترون لایه بیرونی
lone pair electron
U
زوج الکترون تنها
linear accelerator
U
شتابده خطی الکترون
bonding electron pair
U
زوج الکترون پیوندی
secondary electron emission
U
پیل ثانویه الکترون
electron accelerator
U
شتاب دهنده الکترون
elementary charge
U
بار الکترون
[فیزیک]
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
electron spin resonance
[ESR]
U
تشدید پارامغناطیس الکترون
[فیزیک]
Electron paramagnetic resonance
[EPR]
U
تشدید پارامغناطیس الکترون
[فیزیک]
electron releasing substituent
U
گروه استخلافی الکترون دهنده
photon
U
تنها یک الکترون تابش شود
electron withdrawing substituent
U
گروه استخلافی الکترون کشنده
electrophilic aromatic substitution
U
استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
pictures
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
pictured
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electrosensitive
U
چاپ با کاغذ حساس به الکترون
quasi free electron theory
U
نظریه الکترون شبه ازاد
picture
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picturing
U
حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
left hand rule for electron flow
U
قاعده چپگرد برای جریان الکترون
beams
U
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
beam
U
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
electrostatic unit of charge
[esu]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
statcoulomb
[statC]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
franklin
[Fr]
U
استت کولن
[یکای الکترون]
[فیزیک]
[شیمی]
electron beam
U
رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
right hand rule for electron flow
U
قاعده راست گرد برای جریان الکترون
beam
U
حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
line flyback
U
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
klystron
U
لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
beams
U
حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
hall effect
U
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
photoemission
U
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
flyback
U
اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
photoemissive
U
مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
inelastic
U
spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
i.e.t.s
U
tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
EBR
U
ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
phosphor
U
اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
phototude
U
لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
antimatter
U
جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
electronics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
electronics
U
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
electroluminescence
U
نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
receding leg
U
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
point
U
مسیر
way
U
مسیر
unibus
U
تک مسیر
runs
U
مسیر
traversing
U
مسیر
run
U
مسیر
traverse
U
مسیر
traverses
U
مسیر
traversed
U
مسیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com