Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
racer
U
مسابقه دهنده سریع السیر
racers
U
مسابقه دهنده سریع السیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expressing
U
سریع السیر
express
U
سریع السیر
expresses
U
سریع السیر
posthaste
U
سریع السیر
expressed
U
سریع السیر
fast
U
سریع السیر
fasts
U
سریع السیر
high speed
U
سریع السیر
fasted
U
سریع السیر
fastest
U
سریع السیر
speedway
U
جاده سریع السیر
skiff
U
قایق سریع السیر
keep pace
<idiom>
U
سریع السیر رفتن
flying
U
پردار سریع السیر
tallyho
U
کالسکه سریع السیر مسافری
cannonball
U
سریع السیر حرکت کردن
pony express
U
پست سریع السیر قدیم
expressways
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
speedboat
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboats
U
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
carvel
U
کشتی کوچک سریع السیر کرجی
expressway
U
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
speedy
U
سریع السیر سریع
speediness
U
سریع السیر سریع
lotic
U
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
freight lighter
U
قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
gig
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
special handling
U
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
highball
U
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
racing
U
مسابقه دهنده
match maker
U
ترتیب دهنده مسابقه
contestant
U
مسابقه دهنده مدافع
contestants
U
مسابقه دهنده مدافع
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
slalomist
U
مسابقه دهنده اسکی روی اب مارپیچ
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
rollover
U
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
marine express
U
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma
U
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma
U
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
snap pass
U
پاس سریع با پیچش سریع مچ
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
storm boat
U
قایق سبک وسریع السیر
Brig
U
نوعی کشتی دو دگلی سبک وسریع السیر
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hot rod
U
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
spankings
U
سریع
spanking
U
سریع
wing footed
U
سریع
sudden
U
سریع
galloping
U
سریع
rapid
U
سریع
prompted
U
سریع
swiftest
U
سریع
gleg
U
سریع
sweepy
U
سریع
snell
U
سریع
swift
U
سریع
swifter
U
سریع
prompt
U
سریع
accelerator
U
سریع
accelerators
U
سریع
rather
U
سریع تر
prompts
U
سریع
swifts
U
سریع
slapped
U
ضربت سریع
slapping
U
ضربت سریع
dispatches
U
انجام سریع
slap
U
ضربت سریع
polypnea
U
تنفس سریع
skitter
U
حرکت سریع
quickest
U
جلد سریع
slashed
U
ضربه سریع
quickest
U
تند و سریع
expressed
U
سریع صریح
dispatched
U
انجام سریع
rapid fire
U
تیر سریع
despatching
U
انجام سریع
snapback
U
بهبودی سریع
pirouettes
U
چرخ سریع
slashes
U
ضربه سریع
slash
U
ضربه سریع
pirouette
U
چرخ سریع
precipitating
U
خیلی سریع
precipitates
U
خیلی سریع
precipitated
U
خیلی سریع
precipitate
U
خیلی سریع
riposting
U
ضربت سریع
ripostes
U
ضربت سریع
riposted
U
ضربت سریع
riposte
U
ضربت سریع
slaps
U
ضربت سریع
despatched
U
انجام سریع
despatches
U
انجام سریع
dispatch
U
انجام سریع
quicker
U
تند و سریع
speed
U
سریع کارکردن
rapid scanning
U
تقطیع سریع
scamper
U
پرواز سریع
scampered
U
پرواز سریع
scampering
U
پرواز سریع
scampers
U
پرواز سریع
wind sprint
U
تمرین دو سریع
winder
U
دویدن سریع
windstorm
U
باد سریع
rough and ready
U
سریع العمل
fleeting
U
سریع الزوال
speeds
U
سریع کارکردن
quick recovery
U
بهبود سریع
quick recovery
U
رونق سریع
quick fire
U
تیر سریع
rapid flow
U
جریان سریع
quickstep
U
گام سریع
fleetingly
U
سریع الزوال
speeding
U
سریع کارکردن
rapid transit
U
شطرنج سریع
rath
U
زود رس سریع
raided
U
تک نفوذی سریع
raid
U
تک نفوذی سریع
quick
U
جلد سریع
repost
U
ضربت سریع
sneak raid
U
دستبرد سریع
couriers
U
پیک سریع
quick
U
تند و سریع
courier
U
پیک سریع
express
U
سریع صریح
converts
U
پاسکاری سریع
expressing
U
سریع صریح
rathe
U
زود رس سریع
raids
U
تک نفوذی سریع
raiding
U
تک نفوذی سریع
convert
U
پاسکاری سریع
expresses
U
سریع صریح
converted
U
پاسکاری سریع
converting
U
پاسکاری سریع
quicker
U
جلد سریع
prompt
U
سریع کردن
high speed
U
دنده سریع
high speed printer
U
چاپگر سریع
high speed traffic
U
ترافیک سریع
high velocity drop
U
بارریزی سریع
operation immediate
U
اقدام سریع
highflier
U
دلیجان سریع
lightning chess
U
شطرنج سریع
highflyer
U
دلیجان سریع
progressive chess
U
شطرنج سریع
prompts
U
سریع عاجل
prompt
U
سریع عاجل
prompted
U
سریع کردن
prompted
U
سریع عاجل
prompts
U
سریع کردن
fast neutron
U
نوترون سریع
fast moving depression
U
کمفشاری سریع
braid
U
حرکت سریع
braided
U
حرکت سریع
braids
U
حرکت سریع
rapid access
U
با دستیابی سریع
hotshot
U
بارکشی سریع
glimpse
U
نگاه سریع
glimpsed
U
نگاه سریع
glimpses
U
نگاه سریع
glimpsing
U
نگاه سریع
hypernoea
U
تنفس سریع
fleets
U
عبور سریع
continuate
U
سریع الاتصال
fleet
U
عبور سریع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com