English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
People are looking for new ideas. U مردم عقب فکرهای تازه هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
What percentage of the people are literate? U چند درصد مردم با سواد هستند ؟
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> U مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
To give way to gloomy thoughts . U فکرهای بد بخود راه دادن
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
democracy U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscites U مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscite U مردم خواست رای قاطبه مردم
popular U مردم پسند و مناسب حال مردم
enactory U دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
new blood <idiom> U جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
new coined U تازه بنیاد تازه سکه زده
newlywed U تازه داماد تازه عروس
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
hobbledehoy U کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
population U تعداد مردم مردم
populations U تعداد مردم مردم
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
are U هستند
they are all of one mind U هستند
plants indigenous to that soil U هستند
ScriptX U هستند
they are well matched U هم کفو هستند
they are at loggerheads U هر دو سنگ یک من هستند
there are numbers who U بسیاری هستند که
who are they? U انها کی هستند
peopled U مردم
peoples U مردم
the people U مردم
the deaf U مردم کر
people U مردم
population [pop.] U مردم
public U مردم
peopling U مردم
folk U مردم
folks U مردم
analogue U ی از حالت آنالوگ هستند
analogues U ی از حالت آنالوگ هستند
analog U ی از حالت آنالوگ هستند
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
Such people are wicked . U اینگونه آدمها شر هستند
5, 7, 9 are odd numbers . U 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
such as are happy U انهایی که خوشبخت هستند
anthropometry U مردم سنجی
ombudsmen U فریادرس مردم
public notice U آگهی به مردم
all men U همه مردم
canaille U مردم پست
citizenry U مردم تبعیت
all men U کلیه مردم
head count U شمارش مردم
head counts U شمارش مردم
corporation U گروهی از مردم
lowest common denominator U مردم پذیر
popular U مردم پسند
corporations U گروهی از مردم
all men U مردم همه
lowest common denominators U مردم پذیر
ombudsman U فریادرس مردم
most people U بیشتر مردم
flower people U مردم معتقدبهآئینیکهطرفدارصلحوعشقبودند
parading U اجتماع مردم
mandated U دستور مردم به
mandates U دستور مردم به
mandating U دستور مردم به
outside opinion U رای مردم
hoi polloi U توده مردم
plebeians U توده مردم
plebeian U توده مردم
massing U توده مردم
masses U توده مردم
populace U توده مردم
mass U توده مردم
on the tongues of men U سر زبان مردم
reputedly U در نظر مردم
Among the people . U درمیان مردم
openly U در انظار مردم
other people U مردم دیگر
parade U اجتماع مردم
paraded U اجتماع مردم
parades U اجتماع مردم
underfed U مردم گرسنه
unsociable U مردم گریز
anarchy U خودسری مردم
unsocial U مردم گریز
misanthrope U مردم گریز
misanthropes U مردم گریز
people say U مردم می گویند
omnibus U توده مردم
omnibuses U توده مردم
mob U انبوه مردم
mobbed U انبوه مردم
mobbing U انبوه مردم
mobs U انبوه مردم
outside opinion U عقیده مردم
other people U سایر مردم
the american public U مردم امریکا
the public U عموم مردم
mandate U دستور مردم به
communists U مردم گرا
lao U مردم تایی
mandrake U مردم گیاه
many people U خیلی از مردم
communist U مردم گرا
many people U بسیاری از مردم
the total population U همه مردم
townsfolk U مردم شهری
public-spirited U خیرخواه مردم
laotian U مردم تایی
land n U قوم مردم
the dregs of the people U مردم پست
commons U مردم عادی
ruck U مردم عادی
rucks U مردم عادی
the many U بیشتر مردم
the million U توده مردم
sociability U مردم امیزی
the multitude U توده مردم
demography U مردم نگاری
communism U مردم داری
the offscourings humanity U مردم پست
the old U مردم سالخورده
jawsmith U مردم فریب
men of intellgence U مردم باهوش
popularity U مردم پسندی
common U : مردم عوام
rushed U ازدحام مردم
unsociability U مردم گریزی
population [pop.] U تعداد مردم
anthropology U مردم شناسی
citizenship U مردم تبعیت
commoners U : مردم عوام
demos U توده مردم
commonest U : مردم عوام
rush U ازدحام مردم
manragora U مردم گیاه
rushing U ازدحام مردم
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
numeric U که فقط حاوی اعداد هستند
series U مداری که قط عات آن با هم سری هستند
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. U بخون یکدیگه تشنه هستند
These football players are the pick of the bunch . U این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
dialectical materialism U اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
ring topology U در حلقه بهم وصل هستند
The two are rhyming words . U این دو لغت هم قافیه هستند
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
the ins U انان که سر کا یا دارای متامی هستند
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
seminomad U مردم نیمه چادرنشین
Quite a few people ... U تعداد زیادی [از مردم]
the offscourings humanity U طبقه پست مردم
folklike U وابسته به توده مردم
To arhue ( haggle ) with people . U با مردم سروکله زدن
folkish U وابسته به توده مردم
public spiritedness U خیر خواهی مردم
No small number of ... U تعداد زیادی [از مردم]
ragtag and bobtail U توده مردم پست
democracy U حکومت قاطبه مردم
quite a number of people U عده زیادی از مردم
to be a crowd-pleaser U مردم نواز بودن
civil affairs U عملیات مردم یاری
man in the street <idiom> U مردم عادی یا متوسط
civic action U عملیات مردم یاری
rabblement U توده مردم پست
self-government U حکومت بدست مردم
morale U روحیه افراد مردم
democracies U حکومت قاطبه مردم
civil military action U عملیات مردم یاری
rub shoulders with others U با مردم امیزش کردن
the rank and file U توده مردم عادی
To set people by the ears. U مردم را بجان هم انداختن
the talnet of the country U مردم با استعداد کشور
The will of the nation [people] اراده ملت [مردم]
men of intellgence U دانشمندان مردم باطلاع
married accommodation U جا برای مردم متاهل
open day U روزیکهعموم مردم میتوانندازمکانهایخاصیمثلمدرسهیایکموسسهآزادانهبازدیدکنند
affray سلب آرامش مردم
albanian U زبان یا مردم البانی
up front U جلو چشم مردم
people of all ranks U مردم ازهر طبقه
self government U حکومت به دست مردم
It benefits the people . U فایده اش به مردم می رسد
vulgus U مردم طبقه پایین
finnish U زبان مردم فنلاند
korean U زبان مردم کره
To muzzle the people. U دهان مردم را بستن
vox populi U اراء یا افکار مردم
the public [popular] odium U تنفر مردم عمومی
target audience U گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
outs and ins U انانی که سر کار دارای مقامی هستند
the outer world U مردمی که بیرون از محیط شخص هستند
things in possession U اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
buffer U کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
capability U لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com