English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
one for one U مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
Other Matches
step restart U شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
oft U غالبا
freuqently U غالبا
nine times out ten U غالبا
some U غالبا
very often U غالبا
little pitchers have long ears U کودکان غالبا گوششان تیزاست
He usually drops by to see me . U غالبا" می آید اینجا بدیدن من
NetBIOS U استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
I usually knock off at 6. U غالبا" ساعت 6 دست از کار می کشم
Iranian goods are usally solid. U جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
To drag a country into war . U کشوری را بجنگ کشیدن ( غالبا" بصورت جنگ تحمیلی )
geek U یکی از بازیکنان بالماسکه وکارناوال که غالبا دارای ماسک منقاردار است
single step U تک مرحلهای
phasic U مرحلهای
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
step growth polymerization U بسپارش مرحلهای
step polymerization U بسپارش مرحلهای
step reaction polymerization U بسپارش مرحلهای
stepwise polymerization U بسپارش مرحلهای
stepwise regression U رگرسیون مرحلهای
multistage U چند مرحلهای
phased U مرحلهای کردن
phases U مرحلهای کردن
multi stage U چند مرحلهای
phase U مرحلهای کردن
PM U تلفیق مرحلهای
stepwise formation constant U ثابت تشکیل مرحلهای
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
phasic stretch reflex U بازتاب کشش مرحلهای
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
multi stage production U تولید چند مرحلهای
sequence curcuit U مدار چند مرحلهای
dashes U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dashed U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
one pass assambler U همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
dash U مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
multilevel addressing U ادرس دهی چند مرحلهای
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
polyphase sort U جور کردن چند مرحلهای
phaseout U توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
ethic U غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
thor U نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
homing phase U مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
binding time U زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
syntax U مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com