Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
budget cycle
U
مراحل بودجه
budget process
U
مراحل بودجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
appropriation
U
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
sequence
U
مراحل
phasing
U
مراحل
sequences
U
مراحل
sequence
U
مراحل کار
phasing
U
مراحل عملیات
the four last things
U
مراحل چهارگانه
sequences
U
مراحل کار
phasess of development
U
مراحل توسعه
incunabula
U
مراحل اولیه
stage
U
مراحل مختلف یک موشک
phases of life
U
مراحل یاشئون زندگی
process
U
مراحل مختلف چیزی
processes
U
مراحل مختلف چیزی
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
phase difference
U
اختلاف مراحل عملیات
incipient stages
U
مراحل نخستین یا ابتدائی
stages
U
مراحل مختلف یک موشک
stages of economic growth
U
مراحل رشد اقتصادی
military planning process
U
مراحل طرح ریزی نظامی
metaphse
U
یکی از مراحل تقسیم پس گاه
macro
U
نمایش گرافیکی مراحل منط قی
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
phase of smoke
U
مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
outlining
U
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
deep sleep
U
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
outline
U
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
slow-wave sleep
[SWS]
U
مراحل سوم و چهارم خواب
[روانشناسی]
outlined
U
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlines
U
مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
execute
U
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executed
U
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executes
U
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executing
U
سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
geometry and rendering
U
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
unfunded
U
بی بودجه
budgeted
U
بودجه
budgets
U
بودجه
possibilities line
U
خط بودجه
budget line
U
خط بودجه
appropriation symbol
U
کد بودجه
budget
U
بودجه
flow diagram
U
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
blade tracking
U
مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
exempt player
U
بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
take off
U
خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
flowchart
U
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
fetches
U
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
instar
U
حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
fetched
U
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetch
U
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
current budget
U
بودجه جاری
cash budget
U
بودجه نقدی
capital budget
U
بودجه تاسیساتی
capital budget
U
بودجه سرمایهای
operating budget
U
بودجه عملیاتی
government budget
U
بودجه دولت
budgetary control
U
کنترل بودجه
budgetary appropriations
U
تخصیص بودجه
budget surplus
U
اضافه بودجه
budget surplus
U
مازاد بودجه
budget process
U
فرایند بودجه
cyclical budget
U
بودجه ادواری
flexible budget
U
بودجه متغیر
fixed budget
U
بودجه ثابت
state budget
U
بودجه دولت
government dificit surplus
U
کسر بودجه
financial budget
U
بودجه مالی
family budget
U
بودجه خانوار
family budget
U
بودجه خانواده
household budget
U
بودجه خانوار
preliminary budget
U
بودجه مقدماتی
program budget
U
بودجه برنامهای
preliminary budget
U
بودجه ابتدائی
military funds
U
بودجه نظامی
development budget
U
بودجه عمرانی
municipal budget
U
بودجه شهرداری
cyclical budget
U
بودجه دورانی
national budget
U
بودجه ملی
budget period
U
زمان بودجه
margin
U
بودجه احتیاطی
budget balance
U
توازن بودجه
budget balance
U
تعادل بودجه
unbalanced budget
U
بودجه نامتوازن
deficit
U
کسر بودجه
balanced budget
U
بودجه متوازن
appropriation limitation
U
محدودیت بودجه
appropriation
U
اختصاص بودجه
annual budget
U
بودجه سالانه
administrative budget
U
بودجه اداری
unified budget
U
بودجه واحد
variable budget
U
بودجه متغیر
deficits
U
کسر بودجه
budgeting
U
بودجه ریزی
budgetary
U
مربوط به بودجه
margins
U
بودجه احتیاطی
budget bureau
U
دفتر بودجه
budget data
U
اطلاعات بودجه
budget cycle
U
گردش بودجه
budget credit
U
اعتبار بودجه
budget deficit
U
کسری بودجه
budget deficit
U
کسر بودجه
budget period
U
دوره بودجه
budget constraint
U
محدودیت بودجه
budget comittee
U
گروه بودجه
budget determinant
U
تعیین بودجه
budget expenditures
U
مخارج بودجه
budget execution
U
اجرای بودجه
budget ceiling
U
سقف بودجه
chart
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
refan
U
جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
sort effort
U
تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
budgeteer
U
تهیه کننده بودجه
command budget estimate
U
براورد بودجه یکان
cyclically balanced budget
U
بودجه متوازن ادواری
national economic budget
U
بودجه اقتصادی ملی
balanced budget theorem
U
قضیه بودجه متوازن
naval appropriation bill
U
بودجه نیروی دریایی
operating budget
U
بودجه بهره برداری
capital budgeting
U
بودجه بندی سرمایه
budget directive
U
دستورالعمل تهیه بودجه
budget classification
U
طبقه بندی بودجه
deficit financing
U
تامین کسر بودجه
budgeter
U
تهیه کننده بودجه
apportionment
U
واگذاری سهمیه بودجه
The budget deficit of 1980 .
U
کسر بودجه سا ل1980
flexible budget
U
بودجه انعطاف پذیر
mesne process
U
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
cycles
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
finance
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
preliminary budget forecast
U
پیش بینی مقدماتی بودجه
provide for in the budget
U
در بودجه پیش بینی کردن
financing
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
finances
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
financed
U
بودجه چیزی را تهیه کردن
pipeline
U
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
instructional computing
U
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
pipelines
U
UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
approved data
U
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
The welfare budget has been cut down.
U
از بودجه رفاهی مقداری زده اند
budgetary control
U
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
capital budget
U
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
to p for a sum in the budget
U
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
competroller
U
سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
deficit financing
U
تامین مالی از راه کسر بودجه
balanced budget multiplier
U
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
appropriation language
U
شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
multiplier effect of a balanced budget
U
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
cleco fastener
U
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
peace dividend
U
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
emitter coupled logic
U
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
staple
U
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
ecl
U
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
slush fund
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
terminal guidance
U
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
work in progress
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
multisession compatible
U
که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
parent program
U
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
stages theory of economic growth
U
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
layers
U
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layer
U
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
accelerators
U
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
RIFF
U
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
resource
U
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com