English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
devout U مذهبی عابد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
worshippers U عابد
worshipper U عابد
worshipers U عابد
tartuf U عابد ریاکار
tartufe U عابد ریاکار
votary U پارسا عابد
tartuffe U عابد ریاکار زهدفروش
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
churchgoers U مذهبی
religious U مذهبی
churchly U مذهبی
churchgoer U مذهبی
spirituality U روحیه مذهبی
gurus U معلم مذهبی
guru U معلم مذهبی
revivals U جنبش مذهبی
ritual U تشریفات مذهبی
revival U جنبش مذهبی
sects U فرقه مذهبی
sect U فرقه مذهبی
holiday U تعطیل مذهبی
pastoral psychiatry U روانپزشکی مذهبی
pontifex U شورای مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
religionism U غیرت مذهبی
religiose U مذهبی بودن
religiosity U تعصب مذهبی
religious matters U مسائل مذهبی
religious rites U شعائر مذهبی
religious tenets U عقاید مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
converter U مبلغ مذهبی
semireligious U نیمه مذهبی
neologize U مذهبی بودن
service book U کتب مذهبی
holidays U تعطیل مذهبی
R.E U تحصیلات مذهبی
dogmatism U تعصب مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
missionary U مبلغ مذهبی
holy day U تعطیل مذهبی
clergymen U عالم مذهبی
clergyman U عالم مذهبی
tenet U متعقدات مذهبی
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
swami U رهبر مذهبی هندی
cantor U اواز خوان مذهبی
dogmatics U مبحث شعائر مذهبی
pauli U اصول مذهبی پولس
rite U مراسم تشریفات مذهبی
priggism U تعصب سخت مذهبی
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
catechetic U وابسته به تعالیم مذهبی
hymnbook U کتاب سرود مذهبی
holyday U روز تعطیل مذهبی
taboos U منع یانهی مذهبی
Easter Sepulchre U تشریفات مذهبی تدفین
ecclesiogenic neurosis U روان رنجوری مذهبی
religious sentiments U احساسات وعقاید مذهبی
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
taboo U منع یانهی مذهبی
tabu U منع یانهی مذهبی
catechisms U پرسش نامه مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
catechism U پرسش نامه مذهبی
crusade U جنگ مذهبی نهضت
crusaded U جنگ مذهبی نهضت
crusades U جنگ مذهبی نهضت
traditor U خائن در امر مذهبی
crusading U جنگ مذهبی نهضت
psalm U سرود مذهبی خواندن
psalms U سرود مذهبی خواندن
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
wowser U مذهبی و خرده گیر
psalter U سرود مذهبی مزامیر
synods U مجلس منافره مذهبی
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
synod U مجلس منافره مذهبی
Religious (political) fanaticism U تعصبات مذهبی ( سیاسی )
revivalism U اصول بیداری مذهبی
revivalists U طرفدار احیای مذهبی
Mother Superiors U رئیس بنیاد مذهبی
revivalist U طرفدار احیای مذهبی
Mother Superior U رئیس بنیاد مذهبی
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
Scientology U ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
sisterhood U انجمن خیریه مذهبی نسوان
churches U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
church U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
dogmatize U تعصب مذهبی نشان دادن
indoctrinated U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
secular U دورهای غیر مذهبی دنیائی
indoctrinates U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
archdiocese U قلمرو مذهبی اسقف اعظم
indoctrinating U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
indoctrinate U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
vigilantism U پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
sacrilegious U مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
menology U سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
scholasticism U شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarages U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
druze U یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
vicarage U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
simoniac U خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
superstitious uses U مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
revealed religion U مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
Carthusian U [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
pious fraud U حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
canoness U زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
month's mind U ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
religionize U دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
lay rezder U عامی که اجاز دارد نمازیاایین مذهبی دیگر را اداره کند
Jesuits U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvah U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
Jesuit U عضو فرقه مذهبی بنام انجمن عیسی که بوسیله لایولا تاسیس شد
bar mitzvahs U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
deacons U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
voodooism U ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
deacon U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
puritan U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritans U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
Historicism U [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
sodalist U عضو دسته برادران مذهبی عضو متحد ویکرنگ
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
ritualist U ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
hymnal U کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
hymnals U کتاب سرودنامه مذهبی سرودنامه
religiosity U مجلس عبادت مجلس مذهبی
preached U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preach U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
preaches U وعظ کردن سخنرانی مذهبی کردن نصیحت کردن
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com