English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
karmathian U تیره اسلامی که قرمط نام درسده نهم میلادی تاسیس کرد
Chelsea carpet U فرش های با نقش لهستانی مربوط به قرن شانزدهم میلادی
circular carpet U قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
dragon design U طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
paduasoy U پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
superstitious uses U مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
pious fraud U حیلهای که به دستاویزمذهبی برای مقاصد پیک مذهبی بکسی بزنند
moss trooper U راهزن یا غارتگرمرزی درسده 71 مسیحی
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
semiquaver U نت یک شانزدهم
sixteenth U شانزدهم
semiquavers U نت یک شانزدهم
sixteenth note U نت یک شانزدهم
cinquecento U قرن شانزدهم
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
satyagraha U اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
mohock U تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
P, p (P's, p's) U حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
pi U حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
dementia praecox U اصطلاح منسوخ برای اسکیزوفرنی
Cinquecento U [واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
holy cow ! [holy smoke !] <idiom> U اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
to work for peanuts <idiom> U برای چندرغازی کار کردن [اصطلاح]
to go the extra mile for someone <idiom> U [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
Holy moly! <idiom> U اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
to hog <idiom> U بی پروا برای خود گرفتن [اصطلاح]
to hog <idiom> U بی پروا برای خود قاپیدن [اصطلاح]
on-call service U آماده برای ترک در خدمت [اصطلاح رسمی]
to not give a smeg about something [British E] U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to go catting [to look for sexual partners] <idiom> U رفتن برای دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
to not give a shit about something U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
anno domini U میلادی
to not give a damn about something [somebody] U برای چیزی [کسی] اصلا مهم نباشد. [اصطلاح روزمره]
to pick up somebody [to find sexual partners] U بلند کردن کسی [زنی] [برای رابطه جنسی] [اصطلاح روزمره]
trecento U قرن چهاردهم میلادی
d. year U سال میلادی مسیحی
the christian era U مبدا تاریخ میلادی
carpet-bedding U [گلکاری به روش قرن نوزدهم میلادی]
minuet U رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
rococo U سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
popery U کلیسای کاتولیک رم
romanist U عضو کلیسای رم
minster U کلیسای بزرگ
Church of England U کلیسای انگلستان
kirk U کلیسای اسکاتلند
Coptic Church U کلیسای قبطی
cathedral U کلیسای جامع
cathedrals U کلیسای جامع
chapels U کلیسای کوچک
st peter's U کلیسای سن پیر
chapel U کلیسای کوچک
the orthodox church U کلیسای خاور
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
greek church U کلیسای شرقی
cross-doomed U کلیسای گنبددار
greek church U کلیسای خاور
cross-church U کلیسای صلیبی
cathedral style U [احیای سبک گوتیک در اوایل قرن نوزدهم میلادی]
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
laura U صومعه کلیسای شرقی
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
established church U کلیسای قانونی و شرعی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
Collegiate Gothic U [گوتیک غیرمذهبی در کالج کمبریج و آکسفورد در قرن نوزدهم میلادی]
uncial letters U حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
Gothic Revival U [سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
Hiberno-romanesque U [سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
julian calendar U تقومی که در سال 64 میلادی زمان ژولیوس سزار در روم تنظیم شده
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
theory of effective demand determination U نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
castle style U [نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
Hispano-Moresque U [سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
High Renaissance U [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
laced window U [مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
Dutch barn U [انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
Alcaraz U یکی از مراکز بافت فرش در اسپانیا مربوط به قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی با طرح های شبکه ای و بندی
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
desert U [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
Cinoiserie U [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
afro نوعی مدل مو در میان آفریقایی آمریکایی های دهه هفتاد میلادی که مو در آن به شکل دایره بزرگی اصلاح می شود.
chippy U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
bimbo U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
grunter [Australian E] U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman U زن زیبا ولی کم عقل و فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
to mount somebody U با کسی مقاربت جنسی کردن [اصطلاح رکیک] [اصطلاح روزمره]
to get one's comeuppance <idiom> U مزد عمل بد خود را گرفتن [اصطلاح مجازی] [اصطلاح روزمره]
to get caught up in something U در چیزی گیر کردن [افتادن] [گرفتار شدن] [اصطلاح روزمره] [اصطلاح مجازی]
churchgoer U مذهبی
churchgoers U مذهبی
churchly U مذهبی
religious U مذهبی
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U ببند اون گاله رو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Mund! <idiom> U ببند اون گاله رو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U ببند اون گاله رو! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
chess board rug U قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
holiday U تعطیل مذهبی
revival U جنبش مذهبی
sect U فرقه مذهبی
religious rites U شعائر مذهبی
sects U فرقه مذهبی
service book U کتب مذهبی
semireligious U نیمه مذهبی
religiose U مذهبی بودن
spirituality U روحیه مذهبی
religiosity U تعصب مذهبی
religionism U غیرت مذهبی
gurus U معلم مذهبی
guru U معلم مذهبی
revivals U جنبش مذهبی
religious tenets U عقاید مذهبی
holidays U تعطیل مذهبی
R.E U تحصیلات مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
neologize U مذهبی بودن
religious matters U مسائل مذهبی
ritual U تشریفات مذهبی
pastoral psychiatry U روانپزشکی مذهبی
dogmatism U تعصب مذهبی
tenet U متعقدات مذهبی
holy day U تعطیل مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
clergyman U عالم مذهبی
missionary U مبلغ مذهبی
clergymen U عالم مذهبی
devout U مذهبی عابد
converter U مبلغ مذهبی
pontifex U شورای مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
tootsie U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
goer U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
chippy U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
grunter [Australian E] U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
bimbo U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
Halt den Mund! <idiom> U دهنت رو ببند! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
bimbo U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U قدقد نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U قدقد نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt den Mund! <idiom> U قدقد نکن! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
Halt's Maul! [umgangssprachlich] <idiom> U دهنت رو ببند! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
goer U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
Halt den Rand! [umgangssprachlich] <idiom> U دهنت رو ببند! [اصطلاح روزمره] [اصطلاح رکیک]
grunter [Australian E] U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
painted woman U فاحشه [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
tootsie U زن سبک سر [اصطلاح روزمره] [ اصطلاح تحقیر آمیز]
crusading U جنگ مذهبی نهضت
synods U مجلس منافره مذهبی
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
swami U رهبر مذهبی هندی
tabu U منع یانهی مذهبی
revivalist U طرفدار احیای مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com