Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
service rating
U
تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarted
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT
U
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
personnel services
U
خدمات پرسنلی
personnel section
U
قسمت پرسنلی
personnel monitoring
U
بازدید پرسنلی
soundex code
U
کد حقوقی پرسنلی
personnel status
U
وضعیت پرسنلی
assistant chief of staff, g
U
معاونت پرسنلی
personnel authorization
U
جدول پرسنلی مجاز
personnel authorization
U
سطح پرسنلی مجاز
personnel management
U
اداره کردن پرسنلی
service rating
U
طبقه بندی پرسنلی
personnel ceiling
U
سقف استعداد مجاز پرسنلی
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
profiled
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
army personnel system
U
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
profile
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiling
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
profiles
U
سیستم پرسنلی ذخیره انبوه کامپیوتر
army personnel center
U
مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
authorized strength of theater
U
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
command management system
U
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
transients
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transient
U
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
federal privacy act
U
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
army classification battery test
U
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
matronage
U
مدیریت
administration
U
مدیریت
directorates
U
مدیریت
generalship
U
مدیریت
managership
U
مدیریت
directorship
U
مدیریت
directorships
U
مدیریت
administrations
U
مدیریت
directorate
U
مدیریت
administratorship
U
مدیریت
stage direction
U
مدیریت
leadership
U
مدیریت
superintendence
U
مدیریت
managements
U
مدیریت
management
U
مدیریت
menage
U
مدیریت
conductorship
U
مدیریت
configuration management
U
مدیریت پیکربندی
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
operational management
U
مدیریت عملیاتی
materiel management
U
مدیریت اماد
materiel management
U
مدیریت اقلام
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
materials management
U
مدیریت مواد
memory management
U
مدیریت حافظه
career management
U
مدیریت مشاغل
maladministration
U
سوء مدیریت
facilities management
U
مدیریت امکانات
file management
U
مدیریت پرونده ها
file management
U
مدیریت پرونده
file management
U
مدیریت فایل
financial management
U
مدیریت مالی
foremanship
U
مدیریت سرکارگری
job management
U
مدیریت برنامه
inventory management
U
مدیریت موجودی
management expenses
U
مخارج مدیریت
educational administration
U
مدیریت اموزشی
demand management
U
مدیریت تقاضا
managerial economics
U
اقتصاد مدیریت
management system
U
سیستم مدیریت
interlocking directorate
U
مدیریت واحد
concurrency management
U
مدیریت همزمانی
management science
U
علم مدیریت
management report
U
گزارش مدیریت
data management
U
مدیریت داده ها
management graphics
U
مدیریت گرافیک
industrial management
U
مدیریت صنعتی
system mangement
U
مدیریت سیستم
record management
U
مدیریت مدارک
record management
U
مدیریت رکوردها
task management
U
مدیریت وفیفه
task management
U
مدیریت کار
resource management
U
مدیریت منبع
run the show
U
مدیریت کردن
scientific management
U
مدیریت علمی
directorates
U
مقام مدیریت
directorate
U
مقام مدیریت
supply management
U
مدیریت عرضه
trusted
U
مدیریت امانی
trusts
U
مدیریت امانی
superintendence
U
ریاست مدیریت
superintendency
U
ریاست مدیریت
pyramiding
U
مدیریت واحد
setup
<idiom>
U
مدیریت داشتن
postal directory
U
مدیریت پست
production management
U
مدیریت تولید
trust
U
مدیریت امانی
materiel cognizance
U
مدیریت کالاها
personnel management
U
مدیریت استخدام
management information system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
data processing management
U
مدیریت پردازش داده
data management system
U
سیستم مدیریت داده ها
intendancy
U
مدیریت حوزه مباشرت
data management programs
U
برنامههای مدیریت داده ها
database management
U
مدیریت پایگاه داده ها
flows
U
مدیریت جریان داده
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
file management program
U
برنامه مدیریت فایل
top level management
U
مدیریت سطح بالا
lower level management
U
مدیریت سطح پایین
dm
U
مدیریت داده هاanagement
flow
U
مدیریت جریان داده
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
information management system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
information resource management
U
مدیریت منبع اطلاعات
flowed
U
مدیریت جریان داده
data base management
U
مدیریت پایگاه داده
middle level management
U
مدیریت سطح متوسط
framework
U
مدیریت پایگاه داده
frameworks
U
مدیریت پایگاه داده
wildlife management
U
مدیریت حیات وحش
materiel cognizance
U
مدیریت تشخیص کالا
server
U
ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
project management system
U
سیستم مدیریت پروژه
project management program
U
برنامه مدیریت پروژه
memory management program
U
برنامه مدیریت حافظه
directed
U
مدیریت یا سازمان دهی
directs
U
مدیریت یا سازمان دهی
conveyancing
U
مدیریت از روی مهارت
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
data base management
U
مدیریت پایگاه داده ها
direct
U
مدیریت یا سازمان دهی
personal information manager
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
pim
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
managements
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
management
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
Internet
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
IAB
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
database management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
computer aided factory management
U
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
CMIS
U
سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
career management
U
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data processing management association
U
انجمن مدیریت پردازش داده
paged memory management
U
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
threes
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
mis-
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
table oriented database management progr
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
relational data menagement system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
record oriented database management
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
mis
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
rdbms
U
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
flat fuiile database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
three
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
administrators
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
ims
U
Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
processes
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
databases
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
hierarchical data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
database
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
administrator
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
NetView
U
معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
print
U
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
printed
U
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
dbase iii
U
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
prints
U
کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
smis
U
for Society Systems انجمن سیستمهای مدیریت اطلاعات Information anagement
dbms
U
Base Data سیستم مدیریت پایگاه داده System anagement
dynamic
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
device
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routinely
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
fetches
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
hdbms
U
DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
devices
U
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
fetch
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetched
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
dynamically
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
routines
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
user
U
پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
operated
U
بخشی از نرم افزار سیستم عامل که دیسک و مدیریت فایل را کنترل میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com