Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
U.S.A.F
U
مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
USA
U
مخفف ایالات متحده امریکا
federal reserve system
U
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
RAF
U
مخفف نیروی هوایی پادشاهی
united states
U
ایالات متحده
united states attorney
U
دادستان کل ایالات متحده
United States of America
U
ایالات متحده امریکا
USA
U
ارتش ایالات متحده
ole glory
U
پرچم ایالات متحده
stars and bars
U
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
north-eastern
U
وابسته به شمال شرق ایالات متحده
department of state
U
وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
girl scout
U
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
girl scouts
U
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
f.b.i
U
یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
Central Intelligence Agency
U
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
republican party
U
یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
The passenger was admitted into the USA.
U
به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
Uncle Sam
U
لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
liberty party
U
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
national crime information center
U
شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
new deal
U
روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
member banks
U
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
Ivy League
U
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
U
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
democratic party
U
یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air force personnel with the army
U
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
point four
U
چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
unified command
U
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
air force
U
نیروی هوایی
air forces
U
نیروی هوایی
fly boy
U
عضو نیروی هوایی
air police
U
دژبان نیروی هوایی
airmen
U
سرباز نیروی هوایی
tactical air force
U
نیروی هوایی تاکتیکی
air command
U
فرماندهی نیروی هوایی
air force base
U
پایگاه نیروی هوایی
airman
U
سرباز نیروی هوایی
airman
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen
U
پرسنل نیروی هوایی هوانورد
flight surgeon
U
افسر پزشک نیروی هوایی
tactical air commander
U
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
airman basic
U
سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
tactical air command center
U
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
reflex force
U
نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
mike
U
مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mikes
U
مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
tactical air
U
نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school
U
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
torque
U
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut
U
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f
U
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
the united kingdom
U
سلطنت متحده
federal council
U
مجلس متحده
federal government
U
حکومت متحده
expeditionary
U
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
lord lieutenant
U
نماینده پادشاه در ایالات
confederacies
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacy
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
the united states of america
U
ایالات یا کشورهای متحدامریکا
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
federal authorities
U
قدرت دولت متحده
United Kingdom
U
کشور متحده پادشاهی
United Arab Emirates
U
امارات متحده عربی
united arab republic
U
جمهوری متحده عربی
federal council
U
مجلس دولت متحده
interstate commerce commission
U
کمیسیون تجارت بین ایالات
state hood
U
حالت وشرایط ایالات امریکا
electromotive force
U
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
federal constitution
U
قانون اساسی دولت متحده
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
texas
U
استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
Midwestern
U
وابسته به ایالتهای میانی ایالت متحده
statehood
U
یکی از ایالتهای متحده شدن یا بودن
virginia
U
نام یکی از ایالات اتازونی توتون ویرژینی
sherman anti trust act
U
قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
illinois
U
استان >ایلی نویز< در ایالت متحده امریکا
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy
U
نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
threat force
U
نیروی دشمن نیروی مخالف
first class cricket
U
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
army aircraft
U
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
pl
U
مخفف جا
D.I.Y
U
مخفف!yourself it Do
grammalogue
U
مخفف
ft
U
مخفف پا
mitigative
U
مخفف
shorthand symbol
U
مخفف
wouldn't
U
مخفف not would
aren't
U
مخفف not are
e'er
U
مخفف ever
who'll
U
مخفف shall who
who're
U
مخفف are who
who's
U
مخفف is who
logogram
U
مخفف
wasn't
U
مخفف not was
obj
U
مخفف شی
o'
U
مخفف of
token
[symbol, abbreviation]
U
مخفف
abbreviations
U
مخفف ها
acronyms
U
مخفف
acronym
U
مخفف
what's
U
مخفف is what
didn't
U
مخفف not did
abbreviation
U
مخفف
abbreviated
U
مخفف
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
yr
U
مخفف سال
BS
U
مخفف ترازنامه
gm
U
مخفف گرم
yrs
U
مخفف سالها
gms
U
مخفف گرم
kg
U
مخفف بشکه
fem
U
مخفف مونث
quins
U
مخفف quintuplet
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com