English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impolitic U مخالف رویه صحیح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
Hear hear! U صحیح است ! صحیح است ! درمقام تأیید وتصدیق )
rational number U عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
procedure U رویه
irregular U بی رویه
upper U رویه
uppers U رویه
surfaced U رویه
surfaces U رویه
policies U رویه
these t. were not U رویه
outsides U رویه
immethodical U بی رویه
tenors U رویه
outside U رویه
metier U رویه
metiers U رویه
mTtiers U رویه
praxis U رویه
ism U رویه
facings U رویه
practice U رویه
encrustations U رویه
upper crust U رویه
comportment U رویه
policy U رویه
tactics U رویه
facing U رویه
insteps U رویه
facet U رویه
surface U رویه
vamp U رویه
water surface U رویه اب
instep U رویه
tenor U رویه
encrustation U رویه
facets U رویه
procedure oriented U رویه گرا
scheme of life U رویه زندگی
the policy of the government U رویه دولت
systems U قاعده رویه
tack U پونز رویه
tacked U پونز رویه
single sided disk U دیسک یک رویه
tacking U پونز رویه
tacks U پونز رویه
surfaced U رویه دادن
system U قاعده رویه
sandals U کفش بی رویه
sandal U کفش بی رویه
surface U رویه دادن
encrustation U رویه بندی
plane U رویه هموار
surfaced U رویه فاهر
encrustations U رویه بندی
surface-to-air U رویه به هوا
surfaces U رویه دادن
planing U رویه هموار
planes U رویه هموار
planed U رویه هموار
surfaces U رویه فاهر
triacontahedral U سی رویه سی طرفی
top milk U رویه شیر
surface U رویه فاهر
dummy module U رویه ساختگی
line U حدود رویه
lines U حدود رویه
ostrich policy U رویه کبک
pentahedral U پنج رویه
pillow case U رویه بالش
planimeter U رویه پیما
schemes U ترتیب رویه
schemed U ترتیب رویه
scheme U ترتیب رویه
cross section U رویه برش
procedure declaration U اعلان رویه
judicial precedent U رویه قضایی
ism U اعتقاد رویه
in stream procedure U رویه با مسیل
control procedure U رویه کنترل
exfoliation U رویه سابی
facet theory U نظریه رویه ها
finishing coat U اندود رویه
flippy U فلاپی دو رویه
code page U رویه رمز
card face U رویه کارت
cant U رویه اریب
hard soil U رویه محکم
impolicy U رویه غلط
pure procedure U رویه جامع
cover U رویه لفاف
road surface U رویه راه
top U رویه عالی
smooth surface U رویه صاف
practice U رویه پیشه
precedents U رویه قضایی
coverings U رویه لفاف
precedent U رویه قضایی
covers U رویه لفاف
recursive procedure U رویه بازگشتی
rubbed surface U رویه صاف
recovery procedure U رویه ترمیمی
rough surface U رویه زبر
revamped U دوباره رویه انداختن
revamping U دوباره رویه انداختن
irregular act U عمل خلاف رویه
international practice U رویه بین المللی
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
bristle U رویه تجاوزکارانه داشتن
binder course U قشر زیرین رویه
revamps U دوباره رویه انداختن
overgrown U دارای رشد بی رویه
bristled U رویه تجاوزکارانه داشتن
procedure oriented language U زبان رویه گرا
slope weir U بندسرریز با رویه شیبدار
revamp U دوباره رویه انداختن
procedure U رویه طریقه فرایند
slope weir U شادروان با رویه شیبدار
low key posture U رویه محافظه کارانه
to explain oneself U رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack U تغییر رویه دادن
surface treatment U عملیات سطح رویه
new departure U اغاز رویه تازه
tambour U رویه یادیواره متحرک چوبی
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
flippy diskette U دیسکت با دو رویه قابل ضبط
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
the old p should be continued U رویه پیش بایدادامه یابد
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
frosting U رویه خامهای کیک یا شیرینی
one time tape U نوار یک رویه کلید رمز
one time pad U صفحات کلید رمز یک رویه
to change one's course U خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
to take a course U رویه ایی را اتخاذ کردن
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
to pull in U دست از کار یا رویه خودکشیدن
resurfacing U شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
spas U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spa U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer U صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
Quite [so] ! U صحیح!
corrects U صحیح
valid U صحیح
exacts U صحیح
right U صحیح
exacted U صحیح
integral U صحیح
exact U صحیح
integers U صحیح
righted U صحیح
proper U صحیح
all right U صحیح
true <adj.> U صحیح
real <adj.> U صحیح
proper <adj.> U صحیح
exact <adj.> U صحیح
good U صحیح
righting U صحیح
authentic U صحیح
well advised U صحیح
correcting U صحیح
in order U صحیح
correct U صحیح
simon pure U صحیح
i see U ها! صحیح !
fea U صحیح
judiciously U صحیح
accurate U صحیح
authentical U صحیح
indecorous U نا صحیح
correct <adj.> U صحیح
accurate [correct] <adj.> U صحیح
integer U صحیح
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
that is right U صحیح است
rightfully <adv.> U بصورت صحیح
righting U به طور صحیح حق
truer U خالصانه صحیح
integer U عدد صحیح
aright <adv.> U بصورت صحیح
correctly <adv.> U بصورت صحیح
right you are U صحیح است
rightly <adv.> U بصورت صحیح
aright <adv.> U بطور صحیح
duly <adv.> U بصورت صحیح
correctly <adv.> U بطور صحیح
duly <adv.> U بطور صحیح
truest U خالصانه صحیح
rightly <adv.> U بطور صحیح
properly <adv.> U بصورت صحیح
whole numbers U عدد صحیح
rightly U بطور صحیح
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com