English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ungrammatical U مخالف ایین دستور نادرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semantics U خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one U که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
skips U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
modifiers U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifier U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skipped U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
pipe U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
piped U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
fetch U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetches U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
effective U دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branch U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
discrimination instruction U دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction U دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
branches U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
one plus one address U قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
immediate U دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
ordinances U ایین
they act after their kind U به ایین
ordinance U ایین
religions U ایین
observandum U ایین
ordinace U ایین
ethic U ایین
religion U ایین
ceremony U ایین
celebrating U ایین
doctrine U ایین
celebrates U ایین
doctrines U ایین
ceremonies U ایین
celebrate U ایین
prosodiacal U ایین عروضی
heathenism U ایین کفار
stoicism U ایین رواقی
functions U ایین رسمی
functioned U ایین رسمی
kantianism U ایین کانت
prosodial U ایین عروضی
parseeism U ایین زرتشتی
orthodox U درست ایین
ceremonially U رسمابا ایین
epicurianism U ایین اپیکور
Taoism U ایین تائو
Judaism U ایین یهود
cults U ایین دینی
jacobinism U ایین جاکوبین ها
function U ایین رسمی
magianism U ایین مجوس
apostasy U ترک ایین
brahmanism U ایین برهمنی
bylaw U ایین نامه
brahminism U ایین برهمایی
sacrament U ایین دینی
sacraments U ایین دینی
nuptial ceremonies U ایین عروسی
byelaw U ایین نامه
by low U ایین نامه
method U ایین شیوه
methods U ایین شیوه
monism U ایین وحدت
control of access ایین ورودی ها
doctrinaire U ایین گرای
christianism U ایین مسیحیت
bylaws U ایین نامه
monkery U ایین رهبانیت
agnosticism U ایین لاادری
cult U ایین دینی
manual U ایین نامه
regulation U ایین نامه
code of practice U ایین نامه
etiquette U ایین معاشرت
Hinduism U ایین هندو
zoroastrianism U ایین زرتشت
code of practice U ایین کار
bye-laws U ایین نامه
liturgies U ایین نماز
to unveil a statue U ایین گشایش
ordinances U ایین نامه
liturgy U ایین نماز
shintoism U ایین شینتو
interment U ایین تدفین
ritual U ایین پرستش
codes of practice U ایین نامه
pythogoreanism U ایین فیثاغورث
monumentally U به ایین یادگاری
by-law U ایین نامه
by-laws U ایین نامه
bye-law U ایین نامه
Buddhism U ایین بودا
voodooism U ایین وودو
codes of practice U ایین کار
procedure U ایین دادرسی
ordinance U ایین نامه
burial service U ایین بخاک سپاری
code of procedure U قانون ایین دادرسی
ritually U برحسب ایین وشعائر
liturgist U عالم در ایین نماز
liturgiology U دانش ایین نمازliturgist
conventionalization U توافق با ایین و رسوم
conventionalization U هم رنگی با ایین و رسوم
he has no manners U ایین معاشرت نمیداند
obsequies U ایین تشیع جنازه
pantheism U ایین وحدت وجود
by law U طبق ایین نامه
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
draft regulation U طرح ایین نامه
shrift U ایین توبه وبخشش
phallic cuit U ایین قضیب پرستی
housel U ایین عشاء ربانی
rules for forming plurals U ایین جمع بندی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
Protestantism U اصول ایین پروتستانت
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
exequies U ایین خاک سپاری
punishment book U ایین نامه انضباطی
supply manuals U ایین نامههای تدارکاتی
pacifism U ایین احتراز ازجنگ
pacificism U ایین احتراز ازجنگ
executive by law U ایین نامه اجرایی
funreal rites U ایین تشییع جنازه
false U نادرست
inexact U نادرست
unsafe U نادرست
inaccurate U نادرست
imprecise U نادرست
infirmly U نادرست
inconsequent U نادرست
inconsecutive U نادرست
erroneous U نادرست
false code U کد نادرست
false <adj.> U نادرست
amiss U نادرست
out of order U نادرست
dishonest U نادرست
impure U نادرست
foulest U نادرست
sinister U کج نادرست
phoneys U نادرست
trumped up U نادرست
phony U نادرست
trumped-up U نادرست
out of trim U نادرست
crooked U نادرست
out of a U نادرست
spurious U نادرست
unfairly U نادرست
unfair U نادرست
wrongful U نادرست
fouls U نادرست
in error <adj.> U نادرست
phonies U نادرست
foul U نادرست
phoney U نادرست
fouled U نادرست
fouler U نادرست
hardshell U سخت در رعایت ایین دینی
puritanism U ایین پاک دینان مسیحخی
heraldry U ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
innovates U ایین تازهای ابتکار کردن
solemnity U ایین تشریفات مراسم سنگین
Holy Communion U ایین عشای ربانی مسیحیان
innovate U ایین تازهای ابتکار کردن
innovated U ایین تازهای ابتکار کردن
innovating U ایین تازهای ابتکار کردن
grammatically U مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
conventionality U مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com