English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lancination U مجروح سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
injured U مجروح
wounded U مجروح
ulcerous U مجروح
critically wounded U شدیدا مجروح
critically wounded U مجروح خطرناک
lacerable U مجروح شدنی
bowline on the bight U گره مجروح کش
wound U مجروح کردن
wounding U مجروح کردن
lacerated U قلب مجروح
wounds U مجروح کردن
lacerate U مجروح کردن ازردن
lacerates U مجروح کردن ازردن
lacerating U مجروح کردن ازردن
wound U جریحه مجروح کردن
wounds U جریحه مجروح کردن
wounding U جریحه مجروح کردن
frets U جویدن مجروح کردن
fret U جویدن مجروح کردن
There are people injured. چند نفر مجروح شده اند.
Many people were hurt when the boiler exploded. U وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
spike U ضربه زدن یا مجروح کردن کسی با میخ ته کفش
calk U : سرخوردن روی یخ بانعل یالگد اسب مجروح شدن
year and day U مدتی که اگر مجروح ضمن ان بمیردموضوع قتل عمد تلقی میشود
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
pavement U کف سازی
compaction U تو پر سازی
flection U خم سازی
deflexion U خم سازی
repk lection U پر سازی
individualization U تک سازی
individualised U تک سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
bridgework U پل سازی
pavements U کف سازی
individualized U تک سازی
flooring U کف سازی
truncation U بی سر سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
individuation U تک سازی
stylization U مد سازی
idolization U بت سازی
local anasthesia U سر سازی
padding U له سازی
bridge building U پل سازی
synchronizing U همزمان سازی
illuminations U روشن سازی
illumination U روشن سازی
metabolic U سوخت و سازی
modulation U سوار سازی
sterilization U سترون سازی
integration U مجتمع سازی
secretion U پنهان سازی
cooling U خنک سازی
substructures U زیر سازی
detection U نمایان سازی
substructure U زیر سازی
brewing U ابجو سازی
rustication U دهاتی سازی
mimicry U شکلک سازی
afforestation U جنگل سازی
reclamation U اباد سازی
bedding U ثابت سازی
prefabrication U پیش سازی
miniaturization U کوچک سازی
detection U اشکار سازی
equating U هم ارز سازی
precipitousness work U خلاصه سازی
simplifies U ساده سازی
simplify U ساده سازی
simplifying U ساده سازی
disclosure U فاش سازی
doping U ناخالص سازی
disclosures U فاش سازی
bedding U محکم سازی
overturn U واژگون سازی
sculptures U پیکره سازی
evacuation U تهی سازی
negation U خنثی سازی
idealises U دلخواه سازی
braziers U برنج سازی
brazier U برنج سازی
shipbuilding U کشتی سازی
regionalism U منطقه سازی
coaching U اماده سازی
renewal U تازه سازی
idealised U دلخواه سازی
sculptures U مجسمه سازی
sculpture U پیکره سازی
sculpture U مجسمه سازی
refreshingly U دوباره سازی
refreshing U دوباره سازی
reconstructions U دوباره سازی
reconstruction U دوباره سازی
renewals U تازه سازی
flooding U غرقه سازی
intriguing U زمینه سازی
intrigues U زمینه سازی
stacking U پشته سازی
refrigeration U سرد سازی
preformation U پیش سازی
modernization U نوین سازی
procurance U فراهم سازی
conditioning U شایسته سازی
tuning U میزان سازی
overturns U واژگون سازی
latticework U شبکه سازی
idealizing U دلخواه سازی
intrigue U زمینه سازی
modeling U نمونه سازی
scenery U صحنه سازی
idealising U دلخواه سازی
histrionics U صحنه سازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
idealize U دلخواه سازی
idealized U دلخواه سازی
idealizes U دلخواه سازی
overturned U واژگون سازی
displacement U جانشین سازی
sheet metal work U حلبی سازی
simulations U همانند سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
series production U سری سازی
separatism U جدا سازی
packing U فشرده سازی
sanguification U خون سازی
saponification U صابون سازی
scenography U مجلس سازی
scorification U تفاله سازی
wording U عبارت سازی
sedimentation U رسوب سازی
segmentation U قطعه سازی
oscillations U نوسان سازی
oscillation U نوسان سازی
resolving U برطرف سازی
sensitization U حساس سازی
forgery U صورت سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgeries U سند سازی
solidification U سفت سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
stripping U برهنه سازی
soilure U الوده سازی
soapmaking U صابون سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
ship building U کشتی سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
simplifcation U ساده سازی
sinter U کلوخه سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
roofing U سقف سازی
implementation U پیاده سازی
spoliation U تباه سازی
bedding U کف سازی بسترسازی
rarafaction U رقیق سازی
strangling U خفه سازی
rarafaction U لطیف سازی
re construction U دوباره سازی
rearrngement U پس وپیش سازی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com