Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
figural
U
مجازی صورت وار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
demand
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Other Matches
inventory
U
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
locals
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
U
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
U
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
U
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
barrage jamming
U
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
U
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
implicit
U
مجازی
dummies
U
مجازی
allegoric
U
مجازی
dummy
U
مجازی
virtual
U
مجازی
optional contract
U
مجازی
tropologic
U
مجازی
figurative
U
مجازی
metaphorical
U
مجازی
allegorical
U
مجازی
translative
U
مجازی
trope
U
معنی مجازی
troplogy
U
تفسیر مجازی
virtual memory
U
حافظه مجازی
torpe
U
معنی مجازی
virtual particle
U
ذره مجازی
virtual quantum
U
کوانتوم مجازی
virtual storage
U
انباره مجازی
virtual stress
U
تنش مجازی
virtual storage
U
حافظه مجازی
virtual machine
U
دستگاه مجازی
troplogy
U
تعبیر مجازی
idiographic
U
مجازی مادی
image well
U
چاه مجازی
virtual cathode
U
کاتد مجازی
mean sun
U
افتان مجازی
artificial horizon
U
افق مجازی
virtual image
U
تصویر مجازی
virtual address
U
نشانی مجازی
virtual address
آدرس مجازی
virtual machine
U
ماشین مجازی
parctical entropy
U
انتروپی مجازی
virtual entropy
U
انتروپی مجازی
figurative sense
U
معنی مجازی
virtual table
U
جدول مجازی
transitive
U
رابطه مجازی
virtual computer
U
کامپیوتر مجازی
virtual focus
U
کانون مجازی
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
behind the stage
<adj.>
<adv.>
U
محرمانه
[اصطلاح مجازی]
behind the stage
<adj.>
<adv.>
U
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
impermissibility
U
غیر مجازی ممنوعیت
virtual work method
U
روش کار مجازی
smooth
<adj.>
U
روان
[اصطلاح مجازی]
to unfold
U
از آب در آمدن
[اصطلاح مجازی]
tropology
U
ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
haircut
U
بخشش بدهکای
[اصطلاح مجازی]
virtual storage access method
U
روش دستیابی انباره مجازی
whirligig of something
U
دوران دایمی
[اصطلاح مجازی]
to revisit something
U
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
to talk the same language
<idiom>
U
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
grapevine
U
سخن چینی
[اصطلاح مجازی]
to refresh something
U
چیزی را نو کردن
[اصطلاح مجازی]
virtual storage operating system
U
سیستم عامل حافظه مجازی
the virtual work method
U
روش اصل مجازی کار
to be on the same page
<idiom>
U
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
to smack of something
<idiom>
U
ضمنا فهماندن
[اصطلاح مجازی]
to smack of something
<idiom>
U
مطلبی را رساندن
[اصطلاح مجازی]
to float with the current
<idiom>
U
با جریان آب رفتن
[اصطلاح مجازی]
to smack of something
<idiom>
U
اشاره کردن
[اصطلاح مجازی]
house of cards
U
طرح پوشالی
[اصطلاح مجازی ]
shadow ROM
U
حافظه مجازی فقط خواندنی
to put somebody on the back burner
U
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
I'm starving
[to death]
.
U
از گرسنگی دارم میمیرم.
[اصطلاح مجازی]
He stands there like a duck in a thunder storm.
<idiom>
U
مانند خر در گل گیر کرده.
[اصطلاح مجازی]
to put the blame on somebody
U
تقصیر را سر کسی گذاشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
U
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
against the tide
<adv.>
U
مخالف نظام عمومی
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to bleed somebody
U
خون کسی را مکیدن
[اصطلاح مجازی]
to be in tune with somebody
U
هم آهنگ بودن با کسی
[اصطلاح مجازی]
When in Rome, do as the Romans do!
<idiom>
U
در رم مثل رمی ها باش .
[اصطلاح مجازی]
to refresh something
U
چیزی را باز نوساختن
[اصطلاح مجازی]
to talk the same language
<idiom>
U
به یک سبک فکر کردن
[اصطلاح مجازی]
to be on the same page
<idiom>
U
به یک سبک فکر کردن
[اصطلاح مجازی]
crusade
[against somebody or something]
U
مبارزه
[با کسی یا چیزی]
[اصطلاح مجازی]
to lie dormant
U
غیر فعال بودن
[اصطلاح مجازی]
house of cards
U
ساختمان سست بنیاد
[اصطلاح مجازی]
to approach one another
U
به هم نزدیک شدن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to sweeten something
U
چیزی را دلپسند کردن
[اصطلاح مجازی]
to turn one's back on somebody
U
از کسی دوری کردن
[اصطلاح مجازی]
to raise a stink
<idiom>
U
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to stir something up
<idiom>
U
چیزی را تحریک کردن
[اصطلاح مجازی]
to be in the same boat
<idiom>
U
درشرایطی مشابه بودن
[اصطلاح مجازی]
to create a sensation
<idiom>
U
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to rock the boat
<idiom>
U
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
haircut
U
صرف نظر از بدهکاری
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
U
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to be in the pouts
U
در گوشه ای نشستن و قهر کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to play with fire
U
با آتش بازی کردن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to kindle
U
با آتش بازی کردن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
U
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to have the pout
U
در گوشه ای نشستن و قهر کردن
[اصطلاح مجازی]
someone's hands are tied
<idiom>
U
دستهای کسی بسته بودن
[اصطلاح مجازی]
to swim against the tide
<idiom>
U
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
to strive against the stream
<idiom>
U
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
to buck the trend
<idiom>
U
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
smell danger
<idiom>
U
از خطری پیش آگاه شدن
[اصطلاح مجازی]
to go with the flow
<idiom>
U
در مسیر نظام عمومی رفتن
[اصطلاح مجازی]
to speak volumes
[for]
U
کاملأ واضح بیان کردن
[اصطلاح مجازی]
stacks
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
to make somebody's blood boil
<idiom>
U
خون کسی را به جوش آوردن
[اصطلاح مجازی]
to abscond
[from]
<idiom>
U
ناگهان ترک کردن
[در رفتن ]
[اصطلاح مجازی]
virtual
U
آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
to shunt somebody aside
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to push your luck
[British English]
to press your luck
[American English]
U
زیاده روی کردن
[شورکاری را در آوردن]
[اصطلاح مجازی]
vsos
U
System StorageOperating Virtual سیستم عامل حافظه مجازی
Pied Piper
U
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to goad somebody into something
U
کسی را به انجام کاری سیخک زدن
[اصطلاح مجازی]
rabble-rouser
U
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
to drown in paperwork
<idiom>
U
در کار کاغذ بازی غرق شدن
[اصطلاح مجازی]
to goad somebody doing something
U
کسی را به انجام کاری سیخک زدن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
U
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to roll one's eyes
<idiom>
U
نشان دادن بی میلی
[بی علاقگی]
به انجام کاری
[اصطلاح مجازی]
vsam
U
Access Storage Virtual روش دستیابی انباره مجازی ethod
how much does a vacation cost?
[American E]
[when amount is indeterminate]
<idiom>
U
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
to turn somebody's head
<idiom>
U
کسی را دیوانه وار عاشق خود کردن
[اصطلاح مجازی]
how much does a vacation cost?
[American E]
[when amount is indeterminate]
<idiom>
U
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
U
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
U
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
fetched
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetch
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetches
U
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
basic
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics
U
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
protecting
U
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects
U
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to upset the applecart
<idiom>
U
مشکل ایجاد کردن بویژه با بهم زدن برنامه کسی
[اصطلاح مجازی]
to sugar the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
protect
U
یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
to open a can of worms
<idiom>
U
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود
[اصطلاح مجازی]
to stir up a hornet's nest
<idiom>
U
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود
[اصطلاح مجازی]
to poke one's head into a hornets' nest
<idiom>
U
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود
[اصطلاح مجازی]
to get one's comeuppance
<idiom>
U
مزد عمل بد خود را گرفتن
[اصطلاح مجازی]
[اصطلاح روزمره]
paging
U
روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
shadow page
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow memory
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
to get caught up in something
U
در چیزی گیر کردن
[افتادن]
[گرفتار شدن]
[اصطلاح روزمره]
[اصطلاح مجازی]
demand paging
U
در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
thrashing
U
سربار مربوط به تعویض حافظه در سیستم حافظه مجازی
best fit
U
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
granularity
U
بخشی از حافظه در سیستم حافظه مجازی
permanent
U
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
thrashing
U
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
shapes
U
صورت
roster
U
صورت
file
U
صورت
shape
U
صورت
figuring
U
صورت
medals
U
صورت
figure
U
صورت
list
U
صورت
rosters
U
صورت
physiognomy
U
صورت
physiognomies
U
صورت
medal
U
صورت
facies
U
صورت
images
U
صورت
circumstantially
U
در صورت
listing
U
صورت
constellations
U
صورت
conformational isomers
U
هم صورت
coat card
U
صورت
slipped
U
صورت
listings
U
صورت
slips
U
صورت
conformer
U
هم صورت
image
U
صورت
face
U
صورت
faces
U
صورت
statements
U
صورت
statement
U
صورت
slip
U
صورت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com