Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
king of arms
U
متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cess
U
تشخیص وتعیین مالیات
heraldry
U
ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
hatchment
U
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
majordomo
U
متصدی امور خانوادگی
major-domos
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
aiming field
U
نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
necrologist
U
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
U
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
heraldry
U
نجباوعلائم نجابت خانوادگی نشان نجابت خانوادگی
taximan
U
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
micr
U
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
recognition
U
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exception
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions
U
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
piped
U
نشانهای
pipe
U
نشانهای
the peculiarities of mammals
U
نشانهای اختصاصی پستانداران
relational database management system
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
pontificalia
U
جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
operator
U
نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
operators
U
نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
domestic
U
خانوادگی
familial
U
خانوادگی
flags
U
نشانهای که محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
flag
U
نشانهای که محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
family names
U
اسم خانوادگی
family name
U
نام خانوادگی
family name
U
اسم خانوادگی
family farm
U
مزرعه خانوادگی
family names
U
نام خانوادگی
nobility
U
اصالت خانوادگی
blazon
U
نشان خانوادگی
clannishness
U
هواداری خانوادگی
homophyly
U
شباهت خانوادگی
washerwoman
U
زن رختشوی خانوادگی
household system
U
نظام خانوادگی
family industry
U
صنعت خانوادگی
family asset
U
دارائی خانوادگی
surname
U
نام خانوادگی
family allowances
U
مقرری خانوادگی
removed
U
فاصله خانوادگی
domestic problem
U
مساله خانوادگی
emblazonry
U
نشان خانوادگی
surnames
U
نام خانوادگی
patronymic
U
نام خانوادگی
family background
U
پیشینه خانوادگی
noughts and crosses
U
یکجور دوز بازی که نشانهای صفرو چلیپادران بکارمیرود
symbolically
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
quantifier
U
علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
symbolic
U
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
vendetta
U
دشمنی خونی خانوادگی
family neurosis
U
روان رنجوری خانوادگی
vendettas
U
دشمنی خونی خانوادگی
domestically
U
بطور خانوادگی و اهلی
coat armour
U
زره ونشانهای خانوادگی
identification
U
تشخیص تشخیص دادن
role indicator
U
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
prompt
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
PRN
U
نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
prompts
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompted
U
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
blazonry
U
علامت یانشان نجابت خانوادگی
maiden name
U
نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
maiden names
U
نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
tied down
<idiom>
U
مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
emblazon
U
بانشانهای نجابت خانوادگی اراستن
scutcheon
U
سپر سپرحاوی نشان خانوادگی
highbred
U
دارای تربیت یانجابت خانوادگی
hestia
U
الهه اجاق خانوادگی وشهرها
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
benchmarks
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
benchmark
U
نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
check
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
symbolically
U
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
symbolic
U
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
trashcan
U
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند
checks
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checked
U
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
trashcans
U
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند
blood feud
U
کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
He cant be tied down to family life.
U
پای بند زندگی خانوادگی نیست
ends
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end
U
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
bench mark
U
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
groups
U
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group
U
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
Recycle Bin
U
نشانهای روی صفحه نمایش ویندوزکه مانند محل نگهداری کاغذهای بیهوده است
scroll
U
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
scrolls
U
میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
pewage
U
پولی که بابت نشستن درجاهای خانوادگی یانیمکتهای چندنفری درکلیسامیدهند
suitcase
U
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
suitcases
U
نشانهای که حاوی نوشتار صفحه نمایش است و امکان نصب راحت نوشتارها روی سیستم را می دهند
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
selection
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
selections
U
نشانهای در میله ابزار که به کاربر امکان انتخاب یک ناحیه تصویر که بعداگ بریده , کپی یا پردازش میشود میدهد
delimiter
U
1-حرف یا نشانهای که به زبان یابرنامه شروع و پایان داده یا کورد یا اطلاع بیان میکند. 2-مرز بین دستور و آرگومان
wild card character
U
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
runners
U
متصدی
clerk
U
متصدی
warden
U
متصدی
in charge
U
متصدی
responsible
U
متصدی
runner
U
متصدی
vacant
U
بی متصدی
clerks
U
متصدی
user
U
متصدی
operators
U
متصدی ها
users
U
متصدی ها
operators
U
متصدی
quartermasters
U
متصدی
quartermaster
U
متصدی
operator
U
متصدی
incumbents
U
متصدی
operator
U
متصدی
incumbent
U
متصدی
auctioneer
U
متصدی حراج
operator
U
متصدی دستگاه
auctioneer
U
متصدی مزایده
groundskeeper
U
متصدی زمین
machine operator
U
متصدی ماشین
freshwater king
U
متصدی اب شیرین کن
receiver
U
متصدی دریافت
auctioneers
U
متصدی حراج
litter bearer
U
متصدی برانکارد
operators
U
متصدی دستگاه
operators
U
متصدی ماشین
receivers
U
متصدی دریافت
operator
U
متصدی ماشین
auctioneers
U
متصدی مزایده
infirmarian
U
متصدی بیمارستان
fitter
U
متصدی نصب
harbour master
U
متصدی بندر
fitters
U
متصدی نصب
acting
U
کفیل متصدی
yard man
U
متصدی محوطه
winch driver
U
متصدی دوار
adman
U
متصدی اعلانات
ammunition handler
U
متصدی مهمات
supplier
U
متصدی ملزومات
time keeper
U
متصدی اوقات
cataloger
U
متصدی کاتالوگ
cataloguer
U
متصدی کاتالوگ
signalman
U
متصدی علائم
salespeople
U
متصدی فروش
salesperson
U
متصدی فروش
officers
U
مامور متصدی
officer
U
مامور متصدی
turf accountants
U
متصدی شرطبندی
curators
U
نگهبان متصدی
curator
U
نگهبان متصدی
receptionist
U
متصدی پذیرش
salespersons
U
متصدی فروش
signal man
U
متصدی علائم
chartulary
U
متصدی بایگانی
radarman
U
متصدی رادار
radar operator
U
متصدی رادار
radar man
U
متصدی رادار
suppliers
U
متصدی ملزومات
unattended
U
بدون متصدی
rulings
U
رایج متصدی
ruling
U
رایج متصدی
operator console
U
پیشانه متصدی
radio operator
U
متصدی بی سیم
operator command
U
فرمان متصدی
radioman
U
متصدی بی سیم
turf accountant
متصدی شرط بندی
stevedores
U
متصدی بارگیری و تخلیه
stevedore
U
متصدی بارگیری و تخلیه
officer
U
متصدی ضابط عدلیه
forwarding agent
U
متصدی حمل ونقل
church warden
U
متصدی دارایی کلیسا
officers
U
متصدی ضابط عدلیه
liquidator
U
متصدی امورتصفیه شرکت
liquidators
U
متصدی امورتصفیه شرکت
data entry operator
U
متصدی داده دهی
boiler maker
U
متصدی دیگ بخار
heater
U
متصدی گرم کردن
heaters
U
متصدی گرم کردن
biddy
U
متصدی نظافت خانه
titular
U
متصدی دارای عنوانی
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
army postal clerk
U
متصدی پست ارتشی
forwarder
U
متصدی حمل و نقل
common carrier
U
متصدی حمل ونقل
contracting officer
U
افسر متصدی پیمان
fish warden
U
متصدی امور شیلات
orchardist
U
متصدی باغ میوه
plate layer
U
متصدی تعمیر خط اهن
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
oilking
U
متصدی سوخت و اب کشتی
liftman
U
اسانسورچی متصدی اسانسور
word processing operator
U
متصدی پردازش کلمه
watertender
U
متصدی مخازن اب ناو
mess treasurer
U
متصدی صندوق باشگاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com