Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
observational
U
مبنی بر مشاهده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
presentment
U
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
a posteriori
U
مبنی بر تجربه و مشاهده
Other Matches
seeing
U
مشاهده
observation
U
مشاهده
observations
U
مشاهده
observantion
U
مشاهده
course line shot
U
مشاهده در خط
denoting
U
مبنی بر
bassedon or basedupon
U
مبنی بر
expressive of
U
مبنی بر
nonary
U
مبنی بر عد د نه
based
U
مبنی
based on
U
مبنی بر
reposing upon
U
مبنی بر
observed
U
مشاهده کردن
apperceive
U
مشاهده کردن
observe
U
مشاهده کردن
observability
U
مشاهده پذیری
beholds
U
مشاهده کردن
beholding
U
مشاهده کردن
naturalistic observation
U
مشاهده طبیعی
observes
U
مشاهده کردن
faculty of observation
U
قوه مشاهده
animadversion
U
مراقبت مشاهده
beheld
U
مشاهده شده
beheld
U
مشاهده کرده
perceiving
U
مشاهده کردن
unseen
U
مشاهده نشده
perceived
U
مشاهده کردن
perceives
U
مشاهده کردن
observing
U
مشاهده کردن
objectives
U
قابل مشاهده
observation error
U
خطای مشاهده
twing
U
مشاهده کردن
perceptivity
U
قوه مشاهده
objective
U
قابل مشاهده
perceive
U
مشاهده کردن
behold
U
مشاهده کردن
see
U
مشاهده کردن
observational techniques
U
فنون مشاهده
ovservation
U
قوه مشاهده
observers
U
مشاهده کننده
observer
U
مشاهده کننده
sees
U
مشاهده کردن
irreverential
U
مبنی بر بی حرمتی
condolatory
U
مبنی برهمدردی
deprecative
U
مبنی بربیمیلی
castigatory
U
مبنی برتنبیه
visitorial
U
مبنی بر سرکشی
polytheeistic
U
مبنی بر شرک
abstentious
U
مبنی برپرهیزکاری
licentious
U
مبنی بر هرزگی
ill-advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
ill advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
prophetic
U
مبنی بر پیشگویی
geomantic
U
مبنی بر رمل
dualistic
U
مبنی برخداشناس
empiric
U
مبنی بر تجربه
equivocatory
U
مبنی برایهام
sophistic
U
مبنی بر مغالطه
misogynic
U
مبنی بربیزاری از زن
revocatory
U
مبنی بر فسخ
monometallic
U
مبنی بر یک فلز
purposive
U
مبنی برمنظور
polytheistic
U
مبنی بر شرک
paraphrastic
U
مبنی برتفسیر
octonary
U
مبنی برهشت
suppositional
U
مبنی بر فرض
theorematic
U
مبنی بر قاعده
euphuistic
U
مبنی برتصنع
usurious
U
مبنی بررباخواری
fratricidal
U
مبنی بربرادرکشی
to the effect that
U
مبنی براینکه
impostrous
U
مبنی بر شیادی
inversive
U
مبنی بر قلب
matricidal
U
مبنی بر مادرکشی
mediatorial
U
مبنی بر میانجیگری
octonal
U
مبنی برهشت
egotistic
U
مبنی بر خودپسندی
selectively
U
مبنی بر انتخاب
selective
U
مبنی بر انتخاب
heretical
U
مبنی برفساد
investigative
U
مبنی بر رسیدگی
causal
U
مبنی بر سبب
perceptions
U
مشاهده قوه ادراک
history
U
صفحاتی که مشاهده شده
sight the anchor
U
مشاهده کردن لنگر
perceivable
U
مشاهده کردنی دیدنی
histories
U
صفحاتی که مشاهده شده
spot
U
مشاهده کردن گلوله ها
participant observer
U
مشاهده گر شرکت کننده
participant observation
U
مشاهده توام با مشارکت
spots
U
مشاهده کردن گلوله ها
perception of an object
U
مشاهده یا دیدن چیزی
imperceptible
U
غیر قابل مشاهده
ovservation
U
مشاهده رصد کردن
observed frequency
U
بسامد مشاهده شده
observed score
U
نمره مشاهده شده
perceptiveness
U
بینایی قوه مشاهده
perception
U
مشاهده قوه ادراک
observable quantity
U
کمیت مشاهده پذیر
indiscernibly
U
بطور غیرقابل مشاهده
observational error
U
خطای مشاهده
[ریاضی]
imperceptibly
U
بطور غیرقابل مشاهده
empirically
U
از روی مشاهده و تجربه
precrastinative
U
مبنی بر مسامحه یا تعلل
procrastinatory
U
مبنی برمسامحه یاتعلل
acclamatory
U
مبنی برهلهله و تحسین
rationalistic
U
مبنی براصالت عقل
rationalistic
U
مبنی براستدلال عقلی
sensuously
U
مبنی بر لذات جسمانی
irrepentant
U
مبنی بر عدم پشیمانی
documentary
U
مبنی بر مدرک یا سند
insinuative
U
مبنی بر خود شیرینی
in perspective
U
مبنی براصول منافرومرایا
illusional
U
مبنی باشتباه بینائی
documentaries
U
مبنی بر مدرک یا سند
negatory
U
مبنی بر نفی یا انکار
naturalistic
U
مبنی بر طبیعت بازی
papistic
U
مبنی برپاپ پرستی
sensuous
U
مبنی بر لذات جسمانی
deliberative
U
مبنی بر تامل و مشاوره
orthoepic
U
مبنی بر درست خوانی
individualistic
U
مبنی بر استقلال تکی
sentimental
U
مبنی بر احساسات یا عقیده
skepsisŠskepticŠetc
U
فلسفه مبنی برتردید
phonologic
U
مبنی بر صدا شناسی
oblatory
U
مبنی بر نذر یا هدیه
polygamic
U
مبنی بر تعدد ازواج
inquisitorial
U
مبنی بربازجویی زیاد
negotiatory
U
مبنی بر معامله یا گفتگو
resumptive
U
مبنی برادامه یاتجدید
appreciatively
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
censorial
U
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
cavilling
U
مبنی برخرده گیری
documental
U
مبنی برمدرک یاسند
well intentioned
U
مبنی بر نیت خوب
investigatory
U
تحقیقی مبنی بر رسیدگی
appreciative
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
compatriotic
U
مبنی برهم میهنی
commutative
U
مبنی بر تبدیل یامبادله
pantheistic
U
مبنی بر وحدت وجود
historic
U
معروف مبنی بر تاریخ
elenctic
U
مبنی برتکذیب منطقی
retrocessive
U
مبنی برواگذاری ثانوی
egoistic
U
مبنی بر اثصول خودپرستی
rose coloured
U
مبنی برخوش بینی
royalistic
U
مبنی برسلطنت خواهی
scepsis
U
فلسفه مبنی برتردید
identified
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
review
U
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
imperceptibility
U
غیر قابل مشاهده بودن
reviewing
U
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
identifies
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
reviews
U
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
identifying
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
identify
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
reviewed
U
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
imperialistic
U
مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
intuitive
U
مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
atheistical
U
مبنی برانکار هستی خدا
evidentiary
U
مبنی برمدرک مدرک دار
slaughterous
U
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
pre-emptive
U
عمل مبنی بر اخذ شفعه
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
associational
U
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
renunciatory
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
renunciative
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
euphonical
U
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
abjuratory
U
پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
humoristic
U
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
iconoclastic
U
مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
ritualistic
U
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
see for oneself
U
از نزدیک مشاهده کردن بچشم خود دیدن
revisional
U
مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
prefectorial
U
مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
empircism
U
روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
plebiscitary
U
وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
catechetical
U
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
communalistic
U
مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
traditinal
U
مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
confucion symbols
U
علاپم کنفسیون که صرفا در فرش چین مشاهده می شود
prefectoral
U
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
radicalism
U
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
periscopes
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope
U
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
incidental images
U
تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
autonomy
U
خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
monroe doctrine
U
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
homosphere
U
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
machiavelian
U
مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
hidden
U
پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com