Perdic | ما نیازمند پول هستیم به پول احتیاج داریم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 117 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	we are want of money U	ما نیازمند پول هستیم به پول احتیاج داریم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	we need servants U	ما نیازمند بنوکر هستیم مانوکرهایی میخواهیم
	disrepair U	احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر
	needier U	نیازمند
	neediest U	نیازمند
	needy U	نیازمند
	destitute U	نیازمند
	are U	هستیم
	jobless U	نیازمند به کار
	mesic U	نیازمند به رطوبت
	in bad repair U	نیازمند تعمیر
	clamant U	نیازمند برسیدگی
	out of repair U	نیازمند تعمیر
	needful U	نیازمند ناگزیر
	Where are we? U	ما کجا هستیم؟
	We are not on speaking terms . U	با هم قهر هستیم
	it goes without saying U	نیازمند بگفتن نیست
	it tells its own tale U	نیازمند به توضیح نیست
	wanted U	نیازمند بودن به نداشتن
	want U	نیازمند بودن به نداشتن
	We get along splendidly(fine) U	خیلی با هم جور هستیم
	gaff headed U	بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
	good wine needs no bush U	چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
	We are short of space here . U	اینجا جا کم داریم
	We are confronting a difficult problem. U	با مسأله مشکلی روبرو هستیم
	Our wish is your crmmand . U	مطیع فرمایشات شما هستیم
	We're all in the same boat. U	ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
	we are not on speaking terms U	با هم حرف نمیزنیم با هم قهر هستیم
	We are invited out tonight . U	امشب بیرون مهمانی هستیم
	we have a seedless type too U	یک رقم بی هسته هم داریم
	here is bread in plenty U	نان فراوان داریم
	we are in the same way U	ما هم همان حال را داریم
	We are thirty people not counting the children . U	بدون شمرن بچه ها سی نفر هستیم
	Are we on the right road for ... ?	آیا ما در جاده درستی برای ... هستیم؟
	We are pressed for money ( time ) . U	ازنظرمالی ( وقت ) تحت فشار هستیم
	casual poor U	کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
	We have plenty of time . U	خیلی وقت هست ( داریم )
	we make it a rule to U	قانون ما اینست که ...قانونی داریم که .....
	We are expecting guests for dinner . U	برای شام مهمان داریم
	We have a wedding ceremony comin off. U	جشن عروسی در پیش داریم
	We have a long journey before us . U	مسافرت طولانی در پیش داریم
	what is the score U	هر کدام چند بازی داریم
	we regret the error U	از اشتباهی که شده است تاسف داریم
	There is no hurry , there is plenty of time . U	عجله نکنید وقت زیاد داریم
	We have two books extra. U	دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
	we abhor a traitor U	از شخص خائن تنفر و بیم داریم
	You name it , weve got it. U	از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال را داریم ( همه چیز )
	We'll need 10 years at a [the] minimum. U	ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
	Carry the one [two] . U	یک [دو] در ذهن داریم. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
	In regard to the proposed changes I think we need more information. U	در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
	needing U	احتیاج
	requirement U	احتیاج
	necessity U	احتیاج
	lacks U	احتیاج
	lacked U	احتیاج
	lack U	احتیاج
	penury U	احتیاج
	need U	احتیاج
	need U	احتیاج
	necessitousness U	احتیاج
	demand U	احتیاج
	want U	احتیاج
	neediness U	احتیاج
	needed U	احتیاج
	redundant U	مازاد بر احتیاج
	u. need U	احتیاج مبرم
	demands U	نیاز احتیاج
	demand U	نیاز احتیاج
	urgent need U	احتیاج مبرم
	lackvt U	احتیاج داشتن
	overplus U	بیش از احتیاج
	superimposed U	مازاد بر احتیاج
	demanded U	نیاز احتیاج
	requirement U	تقاضا احتیاج
	requisite U	لازمه احتیاج
	answer U	جواب احتیاج را دادن
	answering U	جواب احتیاج را دادن
	needed U	نیازمندی در احتیاج داشتن
	answered U	جواب احتیاج را دادن
	needing U	نیازمندی در احتیاج داشتن
	answers U	جواب احتیاج را دادن
	call of nature <idiom> U	احتیاج به دستشویی داشتند
	to be in great request U	زیادمورد احتیاج بودن
	need U	نیازمندی در احتیاج داشتن
	needle point to say U	احتیاج بگفتن نیست
	to call for a U	احتیاج بدقت داشتن
	you're telling me <idiom> U	احتیاج نیست به من بگی
	hold U	بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
	holds U	بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
	serves U	رفع کردن براوردن احتیاج
	needed U	نیازمندی احتیاج لازم داشتن
	urgency of need U	حیاتی بودن احتیاج به اماد
	nonverbal U	بدون احتیاج باستفاده از زبان
	featherbed U	بیش ازمیزان احتیاج کارمندگرفتن
	served U	رفع کردن براوردن احتیاج
	needing U	نیازمندی احتیاج لازم داشتن
	to be in great request U	مورد احتیاج زیاد بودن
	serve U	رفع کردن براوردن احتیاج
	need U	نیازمندی احتیاج لازم داشتن
	cry out for <idiom> U	شدیدا به چیزی احتیاج داشتن
	i heed your help U	به مساعدت شما احتیاج دارم
	We are firm believers that party politics has no place in foreign policy. U	ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
	turn one's back on <idiom> U	کمک نکردن به کسی که احتیاج دارد
	no branch U	شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
	put up <idiom> U	توسعه پول یا چیزی که احتیاج است
	spoin bank U	محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
	ten year device	وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
	four freedoms U	دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
	labour intensive industry U	صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
	We have problems of our own. U	ما مشکلات خودمان را داریم. [وقت نداریم به مشکلات شما برسیم]
	cyclic item U	اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
	functionalism U	عقیده بر اینکه شکل وساختمان بایستی منطبق با احتیاج باشد اعتقادباستفاده عملی از شغل وپیشه
	satelloid U	ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
	plug compatible U	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
	fascism U	نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
	well there are actors and actors U	آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
	economic nationalism U	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد