Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
taxation of costs
U
مالیات هزینه دادرسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
taxing master
U
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
Other Matches
costs
U
هزینه دادرسی
costs of proceedings
U
هزینه دادرسی
with costs
U
با هزینه دادرسی
with costs
U
بعلاوه هزینه دادرسی
bill of costs
U
صورت هزینه دادرسی
security for cost
U
تامین هزینه دادرسی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
summing up
U
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up
U
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
U
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
U
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
U
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise
U
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax
U
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
cost center
U
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation
U
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
lighterage
U
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
levied
U
مالیات بندی مالیات
levied
U
اخذ مالیات مالیات
levying
U
اخذ مالیات مالیات
levies
U
مالیات بندی مالیات
taxation
U
مالیات بندی مالیات
levies
U
اخذ مالیات مالیات
levy
U
مالیات بندی مالیات
levying
U
مالیات بندی مالیات
levy
U
اخذ مالیات مالیات
hearings
U
دادرسی
trials
U
دادرسی
justiceship
U
دادرسی
hearing
U
دادرسی
litigation
U
دادرسی
trial
U
دادرسی
justicing
U
دادرسی
legal procedure
U
دادرسی
new trial
U
اعاده دادرسی
judgments
U
دادرسی داوری
re trial
U
اعاده دادرسی
speedy trial
U
دادرسی فوری
summery proceedings
U
دادرسی اختصاری
judgments
U
دادرسی فتوی
judgements
U
دادرسی فتوی
judgement
U
دادرسی داوری
re hearing
U
اعاده دادرسی
public trial
U
دادرسی علنی
criminal proceedings
U
دادرسی جزائی
civil litigation
U
دادرسی مدنی
stay of proceedings
U
توقیف دادرسی
stay of proceedings
U
تعلیق دادرسی
judgement
U
دادرسی فتوی
prosecution team
U
تیم دادرسی
procedure
U
ایین دادرسی
judgment
U
داوری دادرسی
justiciable
U
قابل دادرسی
judgements
U
دادرسی داوری
hearings
U
استماع دادرسی
hearing
U
استماع دادرسی
military justice
U
دادرسی نظامی
costs
U
خسارت دادرسی
trial in presence of the parties
U
دادرسی حضوری
venue
U
محل دادرسی
venues
U
محل دادرسی
ex parte trial
U
دادرسی غیابی
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
principle of civil litigation
U
ایین دادرسی مدنی
law of criminal procedure
U
ائین دادرسی کیفری
code of procedure
U
قانون ایین دادرسی
oyer
U
تقاضای استماع یا دادرسی
rehearing
U
جلسه دادرسی مجدد
in camera proceedings
U
دادرسی غیر علنی
hearing incamera
U
دادرسی غیر علنی
law of civil procedure
U
ائین دادرسی مدنی
civil procedure
U
ایین دادرسی مدنی
to delay the proceedings
U
به تأخیر انداختن دادرسی
law of procedure
U
قانون ائین دادرسی
principle of criminal procedure
U
ایین دادرسی کیفری
economic of scale
U
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
inquisitorial procedure
U
دادرسی با شکنجه و سخت گیری
civil procedure code
U
قانون ایین دادرسی مدنی
criminal proceedure code
U
قانون ایین دادرسی کیفری
mistrial
U
دادرسی پوچ وبی نتیجه
judges
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judging
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judge
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
oyez
U
اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
judged
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
U
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
legal aid
U
معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
lyuch law
U
مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
producers burden of tax
U
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
the inquisition
U
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
procedendo
U
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
refresher
U
حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
summing up evidence
U
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
lord high stew of england
U
رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
to hear a case
U
دعوایی راگوش کردن درامری دادرسی کردن
wager of battle
U
نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
tithing
U
مالیات ده یک
sess
U
مالیات
Scot
U
مالیات
cess
U
مالیات
taxes
U
مالیات
taxation
U
مالیات
gabelle
U
مالیات
gabel
U
مالیات
taxed
U
مالیات
impost
U
مالیات
tax
U
مالیات
exemption from taxation
U
معافیت از مالیات
total tax load
U
کل بار مالیات
taxpayer
U
مالیات پرداز
excise tax
U
مالیات بر مصرف
leviable
U
وضع مالیات
wage tax
U
مالیات بر مزد
export tax
U
مالیات بر صادرات
excise taxes
U
مالیات بر فروش
neutral tax
U
مالیات بی طرف
neutral tax
U
مالیات خنثی
taxpayers
U
مالیات بده
taxpayers
U
مالیات دهنده
estate tax
U
مالیات مستغلات
estate tax
U
مالیات بر املاک
taxpayer
U
مالیات بده
after tax
U
پس از وضع مالیات
taxpayers
U
مالیات پرداز
taxpayer
U
مالیات دهنده
liable to tax
U
مشمول مالیات
levying of taxes
U
وضع مالیات
impost
U
مالیات بر واردات
poll tax
U
مالیات سرانه
Scot
U
مالیات بستن بر
incidence of taxation
U
انتقال مالیات
incidence of taxation
U
اثر مالیات
inheritance tax
U
مالیات بر ارث
death duties
U
مالیات بر ارث
ratepayer
U
مالیات دهنده
highway user tax
U
مالیات حق عبور
gift tax
U
مالیات برهبه
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
levy tax
U
وضع مالیات
free of tax
U
بدون مالیات
yield tax
U
مالیات بر عایدی
surtax
U
مالیات اضافی
surtax
U
اضافه مالیات
tax rate
U
نرخ مالیات
land tax
U
مالیات بر زمین
levier
U
مالیات وصول کن
ratepayers
U
مالیات دهنده
tax year
مالیات سالانه
leviable
U
مالیات بستنی
land tax
U
مالیات ارضی
land tax
U
مالیات زمین
gabel
U
مالیات نمک
gabelle
U
مالیات نمک
kiln tax
U
مالیات فخاری
death duty
U
مالیات بر ارث
regressive taxation
U
مالیات نزولی
proportional tax
U
مالیات تناسبی
property tax
U
مالیات دارایی
property tax
U
مالیات مستقلات
progressive taxation
U
مالیات تصاعدی
progressive tax
U
مالیات تصاعدی
mise
U
مالیات خرج
succession duties
U
مالیات برارث
profits tax
U
مالیات بر سود
profit tax
U
مالیات بر سود
death tax
U
مالیات بر ارث
per head tax
U
مالیات سرانه
tax base
U
ماخذ مالیات
proportional tax
U
مالیات نسبی
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
compulsory levies
U
مالیات اجباری
regressive taxation
U
مالیات کاهنده
rental tax
U
مالیات مستغلات
sale tax
U
مالیات بر فروش
sales tax
U
مالیات فروش
sales tax
U
مالیات بر فروش
regressive tax
U
مالیات نزولی
real estate tax
U
مالیات بر مستغلات
quint
U
مالیات پنج یک
proportional taxation
U
مالیات تناسبی
shift of a tax
U
انتقال مالیات
tax shifting
U
انتقال مالیات
single tax
U
مالیات انفرادی
single tax
U
مالیات واحد
tax cuts
U
کاهش مالیات
tax deduction
U
کاهش مالیات
capitation taxes
U
مالیات سرانه
tax in kind
U
مالیات جنسی
tax incidence
U
عارضه مالیات
tax increase
U
افزایش مالیات
burdensome tax
U
مالیات مزاحم
tax load
U
بار مالیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com