English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
taxation of costs U مالیات هزینه دادرسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
taxing master U مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
Other Matches
costs U هزینه دادرسی
costs of proceedings U هزینه دادرسی
with costs U با هزینه دادرسی
with costs U بعلاوه هزینه دادرسی
bill of costs U صورت هزینه دادرسی
security for cost U تامین هزینه دادرسی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
summing up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
lighterage U هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
levied U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
hearings U دادرسی
trials U دادرسی
justiceship U دادرسی
hearing U دادرسی
litigation U دادرسی
trial U دادرسی
justicing U دادرسی
legal procedure U دادرسی
new trial U اعاده دادرسی
judgments U دادرسی داوری
re trial U اعاده دادرسی
speedy trial U دادرسی فوری
summery proceedings U دادرسی اختصاری
judgments U دادرسی فتوی
judgements U دادرسی فتوی
judgement U دادرسی داوری
re hearing U اعاده دادرسی
public trial U دادرسی علنی
criminal proceedings U دادرسی جزائی
civil litigation U دادرسی مدنی
stay of proceedings U توقیف دادرسی
stay of proceedings U تعلیق دادرسی
judgement U دادرسی فتوی
prosecution team U تیم دادرسی
procedure U ایین دادرسی
judgment U داوری دادرسی
justiciable U قابل دادرسی
judgements U دادرسی داوری
hearings U استماع دادرسی
hearing U استماع دادرسی
military justice U دادرسی نظامی
costs U خسارت دادرسی
trial in presence of the parties U دادرسی حضوری
venue U محل دادرسی
venues U محل دادرسی
ex parte trial U دادرسی غیابی
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
law of criminal procedure U ائین دادرسی کیفری
code of procedure U قانون ایین دادرسی
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
rehearing U جلسه دادرسی مجدد
in camera proceedings U دادرسی غیر علنی
hearing incamera U دادرسی غیر علنی
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
to delay the proceedings U به تأخیر انداختن دادرسی
law of procedure U قانون ائین دادرسی
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
economic of scale U کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
inquisitorial procedure U دادرسی با شکنجه و سخت گیری
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
criminal proceedure code U قانون ایین دادرسی کیفری
mistrial U دادرسی پوچ وبی نتیجه
judges U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judging U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judge U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
oyez U اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
judged U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
legal aid U معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
lyuch law U مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
the inquisition U دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
procedendo U حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
refresher U حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
summing up evidence U نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
lord high stew of england U رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
to hear a case U دعوایی راگوش کردن درامری دادرسی کردن
wager of battle U نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
tithing U مالیات ده یک
sess U مالیات
Scot U مالیات
cess U مالیات
taxes U مالیات
taxation U مالیات
gabelle U مالیات
gabel U مالیات
taxed U مالیات
impost U مالیات
tax U مالیات
exemption from taxation U معافیت از مالیات
total tax load U کل بار مالیات
taxpayer U مالیات پرداز
excise tax U مالیات بر مصرف
leviable U وضع مالیات
wage tax U مالیات بر مزد
export tax U مالیات بر صادرات
excise taxes U مالیات بر فروش
neutral tax U مالیات بی طرف
neutral tax U مالیات خنثی
taxpayers U مالیات بده
taxpayers U مالیات دهنده
estate tax U مالیات مستغلات
estate tax U مالیات بر املاک
taxpayer U مالیات بده
after tax U پس از وضع مالیات
taxpayers U مالیات پرداز
taxpayer U مالیات دهنده
liable to tax U مشمول مالیات
levying of taxes U وضع مالیات
impost U مالیات بر واردات
poll tax U مالیات سرانه
Scot U مالیات بستن بر
incidence of taxation U انتقال مالیات
incidence of taxation U اثر مالیات
inheritance tax U مالیات بر ارث
death duties U مالیات بر ارث
ratepayer U مالیات دهنده
highway user tax U مالیات حق عبور
gift tax U مالیات برهبه
wealth tax U مالیات بر ثروت
levy tax U وضع مالیات
free of tax U بدون مالیات
yield tax U مالیات بر عایدی
surtax U مالیات اضافی
surtax U اضافه مالیات
tax rate U نرخ مالیات
land tax U مالیات بر زمین
levier U مالیات وصول کن
ratepayers U مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
leviable U مالیات بستنی
land tax U مالیات ارضی
land tax U مالیات زمین
gabel U مالیات نمک
gabelle U مالیات نمک
kiln tax U مالیات فخاری
death duty U مالیات بر ارث
regressive taxation U مالیات نزولی
proportional tax U مالیات تناسبی
property tax U مالیات دارایی
property tax U مالیات مستقلات
progressive taxation U مالیات تصاعدی
progressive tax U مالیات تصاعدی
mise U مالیات خرج
succession duties U مالیات برارث
profits tax U مالیات بر سود
profit tax U مالیات بر سود
death tax U مالیات بر ارث
per head tax U مالیات سرانه
tax base U ماخذ مالیات
proportional tax U مالیات نسبی
commercial tax U مالیات بازرگانی
compulsory levies U مالیات اجباری
regressive taxation U مالیات کاهنده
rental tax U مالیات مستغلات
sale tax U مالیات بر فروش
sales tax U مالیات فروش
sales tax U مالیات بر فروش
regressive tax U مالیات نزولی
real estate tax U مالیات بر مستغلات
quint U مالیات پنج یک
proportional taxation U مالیات تناسبی
shift of a tax U انتقال مالیات
tax shifting U انتقال مالیات
single tax U مالیات انفرادی
single tax U مالیات واحد
tax cuts U کاهش مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
capitation taxes U مالیات سرانه
tax in kind U مالیات جنسی
tax incidence U عارضه مالیات
tax increase U افزایش مالیات
burdensome tax U مالیات مزاحم
tax load U بار مالیات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com