English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
net tax revenue U مالیات منهای پرداختهای انتقالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transfer payments U پرداختهای انتقالی
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
minus U منهای
biquinary code U " منهای عدد + "
weanting U بدون بی منهای
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
Co U پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
co- U پیشوندی بمعنای 09 درجه منهای مقدار مذکور
annuity U پرداختهای سالانه
arrears U پرداختهای معوق
coupon payments U پرداختهای کوپنی
progress payments U پرداختهای پیشرفت کار
cash plans U طرح پرداختهای نقدی
remainder U عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
deferred payment credit U اعتبار برای پرداختهای معوق
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
transition U انتقالی
transitory U انتقالی
ceded U انتقالی
transitions U انتقالی
transitionary U انتقالی
transferential U انتقالی
transitive U انتقالی
transitional U انتقالی
transitional motion U حرکت انتقالی
transmission system U دستگاه انتقالی
transitory consumption U مصرف انتقالی
running fix U نقطه انتقالی
transmission system U سیستم انتقالی
revolution U حرکت انتقالی
translative U ترجمهای انتقالی
transfer earnings U درامدهای انتقالی
transfer reaction U واکنش انتقالی
transference resistance U مقاومت انتقالی
transit bearing U سمت انتقالی
transational symmerty U تقارن انتقالی
transitory income U درامد انتقالی
transfer functions U توابع انتقالی
transitory society U جامعه انتقالی
translation bearing U یاتاقان انتقالی
translational energy U انرژی انتقالی
translational lift U برای انتقالی
translational motion U حرکت انتقالی
translations U حرکت انتقالی
translation U حرکت انتقالی
transfer income U درامد انتقالی
deferred income U درامدهای انتقالی
ceded public domains U خالصجات انتقالی
deferred charges U هزینههای انتقالی
revolutions U حرکت انتقالی
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
transmission dynamometer U توان سنج انتقالی
transfer mold U قالب گیری انتقالی
transfer molding U قالب ریزی انتقالی
transfer molding U ریخته گری انتقالی
transition ranges U میدان تیر انتقالی
transfers U سند انتقال انتقالی
transfer U سند انتقال انتقالی
alienable U قابل فروش انتقالی
transferring U سند انتقال انتقالی
epochal psychosis U روان پریشی سنین انتقالی
Hypnagogia U تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
levies U اخذ مالیات مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
cess U مالیات
tax U مالیات
gabelle U مالیات
taxation U مالیات
gabel U مالیات
tithing U مالیات ده یک
impost U مالیات
taxes U مالیات
sess U مالیات
Scot U مالیات
taxed U مالیات
gabel U مالیات نمک
estate tax U مالیات مستغلات
estate tax U مالیات بر املاک
regressive taxation U مالیات کاهنده
property tax U مالیات دارایی
octroi U مالیات دم دروازه
property tax U مالیات مستقلات
free of tax U بدون مالیات
progressive taxation U مالیات تصاعدی
excise taxes U مالیات بر فروش
proportional tax U مالیات نسبی
proportional taxation U مالیات تناسبی
exemption from taxation U معافیت از مالیات
quint U مالیات پنج یک
proportional tax U مالیات تناسبی
excise tax U مالیات بر مصرف
real estate tax U مالیات بر مستغلات
export tax U مالیات بر صادرات
progressive tax U مالیات تصاعدی
inheritance tax U مالیات بر ارث
levier U مالیات وصول کن
kiln tax U مالیات فخاری
neutral tax U مالیات خنثی
neutral tax U مالیات بی طرف
land tax U مالیات ارضی
leviable U مالیات بستنی
mise U مالیات خرج
liable to tax U مشمول مالیات
levying of taxes U وضع مالیات
leviable U وضع مالیات
regressive tax U مالیات نزولی
land tax U مالیات بر زمین
gabelle U مالیات نمک
gift tax U مالیات برهبه
profits tax U مالیات بر سود
profit tax U مالیات بر سود
per head tax U مالیات سرانه
occupation tax U مالیات شغل
occupation tax U مالیات اصناف
nuisance tax U مالیات پردردسر
highway user tax U مالیات حق عبور
land tax U مالیات زمین
impost U مالیات بر واردات
incidence of taxation U انتقال مالیات
incidence of taxation U اثر مالیات
levy tax U وضع مالیات
regressive taxation U مالیات نزولی
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
taxless <adj.> U معاف از مالیات
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
rental tax U مالیات مستغلات
tax cuts U کاهش مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
tax effect U اثر مالیات
tax equation U معادله مالیات
tax exempt U معاف از مالیات
tax farmer U مستاجر مالیات
tax free U بخشوده از مالیات
tax free U معاف از مالیات
tax function U تابع مالیات
tax base U ماخذ مالیات
succession duties U مالیات برارث
sale tax U مالیات بر فروش
sales tax U مالیات فروش
sales tax U مالیات بر فروش
scatt U مالیات عوارض
shift of a tax U انتقال مالیات
tax shifting U انتقال مالیات
single tax U مالیات انفرادی
single tax U مالیات واحد
tax in kind U مالیات جنسی
tax incidence U عارضه مالیات
ratepayer U مالیات دهنده
ratepayers U مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
yield tax U مالیات بر عایدی
wealth tax U مالیات بر ثروت
tax increase U افزایش مالیات
tax load U بار مالیات
tax rate U نرخ مالیات
tax refund U بازپرداخت مالیات
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com