English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
threshing machine U ماشین غله پوست کنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slater U ماشین یا تیغه تراش پوست خام
thrasher U از پوست دراورنده ماشین غله پاک کنی
Other Matches
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
bark U پوست
tegmentum U پوست
peeling U پوست
husks U پوست
dermatalgia U پوست
barking U پوست
husk U پوست
glume U پوست
barked U پوست
flayer U پوست کن
barks U پوست
tunc U پوست
cuticle U پوست
swanskin U پوست قو
peels U پوست
skinless U بی پوست
cortices U پوست
cortex U پوست
dermis U پوست
stripper U پوست کن
hulls U پوست
hull U پوست
tegmen U پوست
crustal U پوست
skinner U پوست کن
encrustation U پوست
encrustations U پوست
peel پوست
goatskins U پوست بز
rind U پوست
skinned U پوست
parer U پوست کن
neurilemma or lema U پوست پی
strippers U پوست کن
skin U پوست
goatskin U پوست بز
goat U پوست بز
rinds U پوست
shale U پوست
integument U پوست
shelling U پوست
peltry U پوست
goats U پوست بز
scalp U پوست سر
hides U پوست
skinning U پوست
shell U پوست
hide U پوست
shells U پوست
skins U پوست
dermatographia U پوست نگاری
dermoidal U پوست مانند
melanotic U سیاه پوست
dermotropic U متمایل به پوست
dermatopathy U ناخوشی پوست
maces U پوست جوز
corticated U پوست دار
dermotropic U پوست گرای
desquamate U پوست ریختن
crocodile U پوست سوسمار
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U پوست مانند
dermatology U پوست شناسی
dermatosis U اماس پوست
dermatozoa U انگلهای پوست
oxhide U پوست گاو
sheepskin U پوست گوسفند
onionskin U پوست پیاز
dry bones U پوست واستخوان
dermatography U شرح پوست
negress U زن سیاه پوست
molt U پوست اندازی
parchmenty U پوست مانند
mesoderm U میان پوست
dermatoid U پوست مانند
dermoid U شبیه پوست
mace U پوست جوز
crocodiles U پوست سوسمار
husked U پوست کنده
peelers U پوست کننده
excoriate U پوست کندن از
ethiopian U سیاه پوست
ethiope U سیاه پوست
erythema U التهاب پوست
webbed U پوست دار
shelled U پوست دار
excoriation U پوست رفتگی
excorticate U پوست کندن
unhusk U پوست کندن
hard shell U سخت پوست
glumaceous U پوست دار
flense U پوست کندن
flench U پوست کندن
hardshell U سخت پوست
fellmonger U دلال پوست
exuviate U پوست انداختن
hulled U پوست کنده
entoderm U درون پوست
endoderm U درون پوست
moleskin U پوست کورموش
drum head U پوست طبل
kid skin U پوست بزغاله
kipskin U دسته پوست
malacodermous U نرم پوست
malicorium U پوست انار
melanic U سیاه پوست
bearskins U پوست خرس
drumhead U پوست طبل
parchment U کاغذ پوست
ecdysis U پوست اندازی
peeler U پوست کننده
fellmonger U پوست فروش
egg shell U پوست تخم
ectorderm U برون پوست
ecdysis U پوست ریختن
hypodermis U پوست زیرین
impassiveness U پوست کلفتی
in plain english U پوست کنده
bearskin U پوست خرس
taxidermy U پوست ارایی
buckskins U پوست اهو
fret U پوست را بردن
frets U پوست را بردن
skinned U پوست پوستی
skin U پوست پوستی
beavers U پوست سگ ابی
beaver U پوست سگ ابی
flay U پوست کندن از
flayed U پوست کندن از
flaying U پوست کندن از
flays U پوست کندن از
skinning U پوست پوستی
skins U پوست پوستی
slough U پوست مار
slough U پوست سبوس
pelt U پوست خام
pelt U پوست کندن
pelted U پوست خام
pelted U پوست کندن
pelts U پوست خام
pelts U پوست کندن
chafing U پوست رفتگی
chafes U پوست رفتگی
chafe U پوست رفتگی
rind U پوست کندن
rinds U پوست کندن
scalp U پوست کندن از سر
scalp U پوست سر بامو
scalp U پوست فرق سر
scrotums U پوست بیضه
scrotum U پوست بیضه
scrota U پوست بیضه
scabs U پوست زخم
scab U پوست زخم
moulting U پوست اندازی
mantles U پوست روکش
mantle U پوست روکش
scalps U پوست فرق سر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com