Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parts list
U
لیست قطعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloging
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogs
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogue
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
Other Matches
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
moderated list
U
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
subscribing
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list
U
لیست مدور لیست حلقوی
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
dictionary
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
smithereens
U
قطعات
cable accessory
U
قطعات کابل
common parts
U
قطعات عمومی
parts list
U
فهرست قطعات
component drawing
U
رسم قطعات
flinders
U
قطعات شکسته
common items
U
قطعات عمومی
chosen fragments
U
قطعات منتخبه
main members
U
قطعات اصلی
chrestomathy
U
قطعات منتخب
chrestomathy
U
قطعات برگزیده
bill of material
U
صورت قطعات
common hardware
U
قطعات عمومی
chosen fragments
U
قطعات گزیده
staff section
U
قطعات سمبه
shatter
U
قطعات شکسته
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
parts
U
قطعات یدکی
end product
U
مجموعه قطعات
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
spare parts
U
قطعات یدکی
web stiffeners
U
قطعات تقویتی
parts peculiar
U
قطعات اختصاصی
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
shell fragments
U
قطعات گلوله
repair parts
U
قطعات یدکی
analecta
U
قطعات ادبی
shatters
U
قطعات شکسته
fragments
U
قطعات متلاشی خردکردن
fragment
U
قطعات متلاشی خردکردن
nomenclature
U
نام گذاری قطعات
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
assembles
U
سوار کردن قطعات
common parts
U
قطعات یدکی عمومی
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
assemble
U
سوار کردن قطعات
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
assembled
U
سوار کردن قطعات
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
renovation
U
تجدید قطعات کردن
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
fragmenting
U
قطعات متلاشی خردکردن
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
shards
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
shard
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
quadrat
U
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
weldment
U
قطعات بهم جوش خورده
wiggly block test
U
ازمون قطعات موج دار
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
boss
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
clapboard
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboards
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
bossed
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossing
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
bosses
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
sand casting
U
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
piece mark
U
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditions
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
reconditioned
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
dice
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
foldboat
U
قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
vapor degreasing
U
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
dicing
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
backlash
U
خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
Theres many a good tune played on an old fiddle.
<proverb>
U
یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
fishplate
U
قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
cirrocumulus
U
قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
images
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
image
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
tessera
U
قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
tabled
U
لیست
table
U
لیست
tables
U
لیست
tabling
U
لیست
list
U
لیست
track bolt
U
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
listings
U
لیست گیری
trig list
U
لیست مثلثاتی
listing
U
لیست گیری
list
U
لیست گرفتن
sequential list
U
لیست ترتیبی
sublist
U
زیر لیست
symmetric list
U
لیست متقارن
source listing
U
لیست منبع
target list
U
لیست اماجها
target list
U
لیست هدفها
wage bill
U
لیست حقوق
inventory
U
لیست موجودی
action
U
لیست امکانات
actions
U
لیست امکانات
promotion list
U
لیست ترفیعات
check lists
U
لیست مرجع
chained list
U
لیست زنجیری
chained list
U
لیست زنجیرهای
list processing
U
لیست پردازی
roll of honour
U
لیست افتخار
rolls of honour
U
لیست افتخار
waiting list
U
لیست انتظار
waiting lists
U
لیست انتظار
payroll
U
لیست حقوق
circular list
U
لیست دایرهای
dense list
U
لیست متراکم
registers
U
لیست یا فهرست
registering
U
لیست یا فهرست
register
U
لیست یا فهرست
linked list
U
لیست پیوسته
linear list
U
لیست خطی
list of targets
U
لیست اماجها
list of targets
U
لیست هدفها
list processing
U
پردازش لیست
black list
U
لیست سیاه
list structure
U
ساختار لیست
linked list
U
لیست پیوندی
two way list
U
لیست دو طرفه
parts list
U
لیست اجزاء
price list
U
لیست قیمت
program listing
U
لیست برنامه
pay roll
U
لیست حقوق
money list
U
لیست حقوق
load manifest
U
لیست بارها
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
indexed list
U
لیست شاخص دار
pushdown list
U
لیست پایین فشردنی
pay order
U
لیست پرداخت حقوق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com