English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
casing U لوله محافظ
casings U لوله محافظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
channelling U لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
conduit U لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduits U لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
cable duct U لوله محافظ کابل برق
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
Other Matches
crash protected U دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorted U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector U محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escort U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
shields U بدنه محافظ دیواره محافظ
guard U صفحه محافظ روکش محافظ
shield U بدنه محافظ دیواره محافظ
guards U صفحه محافظ روکش محافظ
guarding U صفحه محافظ روکش محافظ
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
sockets U بست لوله دوراهی لوله
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
preservatives U محافظ
preserver U محافظ
protective U محافظ
guardians U محافظ
screen U محافظ
screened U محافظ
screening, screenings U محافظ
guardian U محافظ
screens U محافظ
preservative U محافظ
herder U محافظ
guarding U محافظ
guards U محافظ
keepers U محافظ
guard U محافظ
keeper U محافظ
shelterer U محافظ
heel cut U محافظ پاشنه پا
vizard U نقاب محافظ
protective contact U کنتاکت محافظ
jet blast deflector U توری محافظ
helmet U ماسک محافظ
bulwark U دیواره محافظ
pod U پوسته محافظ
bulwarks U دیواره محافظ
parried U محافظ باش
guard plank U تخته محافظ
parries U محافظ باش
parry U محافظ باش
parrying U محافظ باش
shielded plate U صفحه محافظ
frigates U ناو محافظ
frigate U ناو محافظ
guard U محافظ گارد
sustentacular U نگهدارنده محافظ
surveillant U محافظ بپا
goggles U عینک محافظ
helmets U ماسک محافظ
protective clothing U روپوش محافظ
preservative coating U روکش محافظ
guarding U محافظ گارد
guards U محافظ گارد
soil saving dam U سد محافظ خاک
protective switch U کلید محافظ
light shield U محافظ نور
line choking coil U پیچک محافظ
line choking coil U پیچک محافظ خط
protective reactor U راکتانس محافظ
squirrel cage U قفسه محافظ
protective earthing U زمین محافظ
mouthguard U محافظ دندان
protect fuse U فیوز محافظ
banch wall U دیواره محافظ
pods U پوسته محافظ
face guard U ماسک محافظ
protective cover U روکش محافظ
cowling U روپوش محافظ
fender curbs U جدول محافظ
keeper [protector] [presever] U نگاهدار [محافظ ]
controlled atmosphere U گاز محافظ
backing material U مواد محافظ
conservator U نگهدارنده محافظ
escort guard U گارد محافظ
thoracopods U قفسه محافظ
exposure suit U لباس محافظ
loricate U دارای پوسته محافظ
coquille U محافظ دست شمشیرباز
tutelary U دارای محافظ وحامی
face mask U ماسک محافظ صورت
protection hood U کلاهک یا روپوش محافظ
protective gas welding U جوشکاری با گاز محافظ
on guard U بحالت محافظ باش
escort of the color U گارد محافظ پرچم
shell U عامل محافظ حفاظ
shelling U عامل محافظ حفاظ
radiator grille U شبکه محافظ رادیاتور
shells U عامل محافظ حفاظ
hood U پوشش محافظ چیزی
hoods U پوشش محافظ چیزی
bent U محافظ قالب بتن
escort of the standard U گارد محافظ پرچم
protective layer U لایه یا روکش محافظ
packing U ماده محافظ کالاها.
bib U محافظ گلوی شمشیرباز
facing U روکش محافظ دیوار
shields U حفاظ پوشش محافظ
fire curtain U پرده محافظ اتش
shield U حفاظ پوشش محافظ
windshield U شیشه محافظ باد
sconce U پرده یاپوشش محافظ
windshields U شیشه محافظ باد
protective coat U لایه یا قشر محافظ
bibs U محافظ گلوی شمشیرباز
facings U روکش محافظ دیوار
bracer U محافظ بازوی کمانگیر
brazing atmosphere U گاز محافظ جوش
leathers U لباس چرمی محافظ
handshield U سپر محافظ جوشکاری
wardress U نگهبان و محافظ زن در زندان
glacis U حصاریا مانع محافظ
chain case U جعبه محافظ زنجیر
lifeguard U نجات غریق محافظ شخصی
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
escort ship U ناو محافظ کاروان دریایی
dustcover U پوشش محافظ برای یک ماشین
voltage surge protector U محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
eave U [محافظ روی پشت بام]
enclosures U پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosure U پوشش محافظ برای وسیلهای
fault tension protective switch U کلید محافظ ولتاژ عیب
fault current protective switch U کلید محافظ جریان خطا
scattershield U پوشش محافظ کلاچ و پدال
concierges U پلیس محافظ درب ورودی
concierge U پلیس محافظ درب ورودی
lifeguards U نجات غریق محافظ شخصی
radiator shutter U پنجره فلزی محافظ رادیاتور
armguard U قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
slipped U محل توپگیر پشت محافظ میله
slips U محل توپگیر پشت محافظ میله
gear guard U جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
case U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
write protect notch U شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
household troops U هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
plastron U محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
slip U محل توپگیر پشت محافظ میله
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
radome U پوشش محافظ روی رادار یاانتن
shells U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding U جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
surcharged wall U دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
shell U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
fence U روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
periodontics U مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
long spot U موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
chest protector U لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
universal receiver U گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
rack U سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racks U سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racked U سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracks U سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked U سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
burladero U دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
snick U توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
resisted U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting U ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
optical U شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
racks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
racked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
lohmannizing U غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
guard assembly U الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
totems U روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com