Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gas collector
U
لوله جمع کننده گاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
barrel reflector
U
منعکس کننده لوله
barrel reflector
U
منعکس کننده وضع داخل لوله
burster tube
U
لوله منفجر کننده
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
reducing pipe
U
لوله احیاء کننده
utilidor
U
لوله عایق کننده
Other Matches
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
hosed
U
لوله
bore
U
لوله
fire hose
U
لوله اب
hosepipe
U
لوله
cannon
U
لوله
duct
U
لوله اب
hosing
U
لوله
pipeline
U
خط لوله
hoses
U
لوله
pipelines
U
خط لوله
tube cutter
U
لوله بر
hickey
U
لوله خم کن
cannons
U
لوله
plumbers
U
لوله کش
pipe layer
U
لوله کش
pipe fitter
U
لوله کش
pipe cutter
U
لوله بر
nose
U
سر لوله
stave
U
لوله اب
valve
U
لوله
valves
U
لوله
chimney
U
لوله
chimneys
U
لوله
pipe line
U
خط لوله
noses
U
سر لوله
plumber
U
لوله کش
bores
U
لوله
hose
U
لوله
water pipe
U
لوله اب
clipped
U
لوله
discharge head
U
سر لوله
clippings
U
لوله
piped
U
لوله
tubes
U
لوله
clips
U
لوله
clip
U
لوله
spouts
U
لوله
spouted
U
لوله
conduit
U
لوله
rouleau
U
لوله
spout
U
لوله
nozzle
U
سر لوله اب
spouting
U
لوله
nozzles
U
سر لوله اب
conduits
U
لوله
ductile
U
لوله شو
rolled
U
لوله
pipe
U
لوله
rolls
U
لوله
blast pipe
U
لوله دم
sequacious
U
لوله شو
blast main
U
لوله دم
cylinder
U
لوله
roll
U
لوله
cylinders
U
لوله
tubulation
U
لوله
tube
U
لوله
drain pipe
U
لوله
downtake
U
لوله
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
reducer
U
لوله مبدل
metal conduit
U
لوله حفاظ
steering column tube
U
لوله فرمان
piping
U
لوله کشی
oil pipeline
U
لوله نفت
windpipe
U
لوله هوا
stoneware pipe
U
لوله سرامیکی
reducer
U
لوله رابط
piping
U
لوله گذاری
steel pipe
U
لوله فولادی
soldering blowpipe
U
لوله لحیمکاری
monkey wrench
U
اچار لوله
weephole
U
لوله جداری
exhausts
U
لوله اگزوز
pipe cleaner
U
لوله پاک کن
pump dale
U
لوله تلمبه
exhaust
U
لوله اگزوز
wind pipe
U
لوله هواکش
observation pipe
U
لوله پیزومتر
oil p
U
لوله نفت
wind pipe
U
لوله هوا
well lining hoop
U
لوله چاه اب
main sewer
U
لوله اصلی
flanges
U
پیوند لوله
hoses
U
لوله خرطومی
flange
U
پیوند لوله
sewer pipe
U
لوله فاضلاب
tube
U
لوله دارکردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com