Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rainbow
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
rainbows
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
rainbows
U
رنگین کمان
irises
U
رنگین کمان
iris
U
رنگین کمان
rainbow
U
رنگین کمان
sunbow
U
رنگین کمان
iridescency
U
نمایش رنگین کمان
iridescence
U
نمایش رنگین کمان
fogbow
U
رنگین کمان حاصل از مه
winterization
U
بصورت زمستانی در امدن
flock
U
بصورت گله ورمه در امدن
flocks
U
بصورت گله ورمه در امدن
flocking
U
بصورت گله ورمه در امدن
flocked
U
بصورت گله ورمه در امدن
butt joint
U
اتصال دو ورقه بصورت لب به لب و بدون روی هم امدن لبه ها
target bow
U
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
bows
U
کمان کمان هدفگیری
bow
U
کمان کمان هدفگیری
bowing
U
کمان کمان هدفگیری
bowed
U
کمان کمان هدفگیری
chromaticity
U
رنگین
colored
U
رنگین
chromosome
U
رنگین تن
chromosomes
U
رنگین تن
coloured
U
رنگین
chrom
U
رنگین حسی
colored smelling
U
رنگین بویی
colored hearing
U
رنگین شنوی
iridescent
U
رنگین کمانی
chromatism
U
رنگین شنوی
face
U
سطح رنگین هدف
chromatopsia
U
رنگین بینی مرضی
faces
U
سطح رنگین هدف
What is good enough for others should be good enough for you.
U
خونت که از بقیه رنگین تر نیست
smalto
U
خرده شیشه رنگین روی اجرموزاییک
picker
U
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
lightest
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lighted
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
terrtorialize
U
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
Hanbel
U
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
arch
U
کمان
spots
U
کمان
arch
U
: کمان
spot
U
کمان
arches
U
: کمان
sagittarii
U
کمان
arch-
U
: کمان
fiddle bow
U
کمان
bowstring
U
زه کمان
arcs
U
کمان
fiddlestick
U
کمان
arc
U
کمان
arches
U
کمان
arch-
U
کمان
bows
U
کمان
bowed
U
کمان
sagittarius
U
کمان
bowing
U
کمان
bow
U
کمان
crossbow
U
کمان صلیبی
to feel any one's pulse
U
کمان کردن
crossbow
U
کمان پولادی
face
U
شکم کمان
crossbow
U
کمان زنبورکی
swede saw
U
اره کمان
cross bow
U
گوله کمان
cross bow
U
کمان پولادی
cross bow
U
کمان زنبورکی
faces
U
شکم کمان
crossbows
U
کمان زنبورکی
cock feather
U
پر وصل به کمان
circular measure
U
اندازه کمان
crossbows
U
کمان پولادی
crossbows
U
کمان صلیبی
arches
U
چفت کمان
string picture
U
روزنه کمان
long bow
U
کمان دستی
straight bow
U
کمان راست
nock
U
جای زه کمان
archer
U
تیرانداز با کمان
archers
U
تیرانداز با کمان
arch
U
چفت کمان
handbow
U
کمان تیراندازی
arch-
U
چفت کمان
bows
U
کمان شکاری
to bend or draw the bow
U
کمان کشیدن
bows
U
تعظیم کمان
bow
U
تعظیم کمان
bare bow
U
کمان لخت
arch thrust
U
رانش کمان
arch of corti
U
کمان کورتی
atabalist
U
کمان زنبورکی
arblast
U
کمان زنبورکی
power hacksaw
U
کمان اره
bow
U
کمان شکاری
reflex arc
U
کمان بازتاب
bend
U
کمان خمش
bowed
U
تعظیم کمان
bowed
U
کمان شکاری
longbows
U
کمان بزرگ
bowing
U
تعظیم کمان
bowing
U
کمان شکاری
bowman
U
تیرانداز با کمان
cant
U
کج گرفتن کمان
swede saw
U
کمان اره
bowyer
U
کمان فروش
bowyer
U
کمان ساز
included angle of arch
U
دهانه کمان
stacked bow
U
کمان باریک
central angle of arch
U
دهانه کمان
saw frame
U
کمان اره
bowman
U
تیرانداز کمان کش
bow weight
U
وزن کمان
longbow
U
کمان بزرگ
bow and arrow
U
تیر و کمان
opalesce
U
مانندرنگین کمان
pomegrenate design
U
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
string fingers
U
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
anchor
U
کشیدن زه کمان تاصورت
anchors
U
کشیدن زه کمان تاصورت
nock
U
شکاف انتهای کمان
to bend or draw the bow
U
کمان را چله کردن
soundboard
U
کمان ویولن وتار
anchoring
U
کشیدن زه کمان تاصورت
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان سنگی
van
U
کمان سینه ناو
understrung
U
فاصله زه تا دستگیره کمان
vans
U
کمان سینه ناو
bow arm
U
بازویی که کمان را می گیرد
catapult
[British E]
U
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
rectification of a curve
U
طول کمان
[ریاضی]
arc length
U
طول کمان
[ریاضی]
frame
U
قاب چارچوب کمان
catapult
[British E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
bow hunter
U
شکارچی با تیر و کمان
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
sounding boards
U
کمان ویولن وتار
sounding board
U
کمان ویولن وتار
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
great circle route
U
کمان دایره عظیمه
frame of hachsaw
U
کمان اره چکی
bow hunting
U
شکار با تیر و کمان
bowstring
U
ریسمان دار زه کمان
crossbow man
U
کمانگیر با کمان صلیبی
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
serving
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
bellies
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
self
U
کمان یا تیر از یک تکه چوب
belly
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
backs
U
تنظیم بادبان پشت کمان
draw
U
تیر در چله کمان گذاشتن
draws
U
تیر در چله کمان گذاشتن
servings
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
circular grooving saw
U
کمان اره ویژه شیار
longbows
U
اغراق گویی کمان دستی
longbow
U
اغراق گویی کمان دستی
full draw
U
کشیدن زه کمان بطور کامل
fistmele
U
فاصله بین دسته کمان و زه
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
back
U
تنظیم بادبان پشت کمان
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
toxophilite
U
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
hunting bow
U
کمان بلند و سنگین برای شکار
longbow
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
bowsight
U
وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
longbows
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
double-bellid
U
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
bowsock
U
پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
timber hitch
U
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
subtense
U
خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
backed bow
U
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
lipping
U
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping
U
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
windage
U
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
kissing button
U
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
backing
U
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
clout shooting
U
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain
U
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
ensues
U
از پس امدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com