Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
black coffee
U
قهوه سیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
karakul
U
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
Other Matches
basalt
U
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
U
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape
U
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
bold face
U
طرح سیاه حرف سیاه
sable
U
رنگ سیاه لباس سیاه
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
ethiops
U
سیاب سیاه جیوه سیاه
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
sables
U
رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat
U
گندم سیاه یا زنگ سیاه
coffee berry
U
بن قهوه
coffee
قهوه
coffees
U
قهوه
Brown
قهوه ای
coffeebean
U
بن قهوه
coffee pots
U
قهوه ساز
coffee pots
U
قوری قهوه
coffee
U
درخت قهوه
black coffee
U
قهوه بی شیر
coffees
U
درخت قهوه
coffeebean
U
دانه قهوه
percolator
U
قهوه جوش
percolators
U
قهوه جوش
coffeepot
U
قهوه جوش
coffeehouse
U
قهوه خانه
coffeebean
U
حبه قهوه
coffee tree
U
درخت قهوه
coffee shop
U
قهوه خانه
coffee house
U
قهوه خانه
tea house
U
قهوه خانه
tea tray
U
سینی قهوه
teahouse
U
قهوه خانه
mocha
U
قهوه مکا
coffee grounds
U
تفاله قهوه
coffee berry
U
دانه قهوه
coffee mills
U
قهوه خرد کن
coffee pots
U
قهوه جوش
coffee pots
U
کتری قهوه
coffeepot
U
قهوه ریز
black coffee
U
قهوه تلخ
coffee and milk
U
شیر قهوه
coffee and milk
U
قهوه و شیر
white coffee
U
قهوه با شیر
iced coffee
U
قهوه سرد
coffee roaster
U
قهوه بوده
tea shop
U
نهارخوری قهوه خانه
dark brown
U
رنگ قهوه ای تیره
coffee roaster
U
اسباب بودادن قهوه
tea shops
U
نهارخوری قهوه خانه
Sienna
<adj.>
<noun>
U
رنگ قهوه ای سوخته
durian
U
درخت قهوه سودانی
to pulp coffee beans
U
دانههای قهوه را مغز کن
demitasse
U
فنجان قهوه خوری
black coffee
U
قهوه بدون شیر
suntan
U
قهوه مایل بسرخ
suntans
U
قهوه مایل بسرخ
decaffeined coffee
U
قهوه بدون کافئین
umber
قهوه ای مایل به زرد
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
black body radiation
U
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
brownstone
U
[ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
To color a room brown.
U
اتاقی را رنگ قهوه ای زدن
Rosewood
U
رنگی میان بنفش و قهوه ای
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
rust
U
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
Tan
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و کرم
ocher
<adj.>
<noun>
U
رنگی میان قهوه ای و زرد
kolanut
U
مغز تلخ قهوه سودانی
cybercafe
U
نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
I could do with a cup of coffee.
U
از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
espressos
U
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
espresso
U
نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
This tie tones in with a brown jacket(coat).
U
این کروات با کت قهوه ای جور می آید
The coffee is piping hot.
U
این قهوه خیلی داغ است
Two coffees please .
U
لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
U
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
kola
U
مغز قهوه سودانی درخت کولا
estaminet
U
قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
irish coffee
U
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
pulper
U
اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
Would you care for a cup of coffee?
U
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
coffee breaks
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
kratom
U
[درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
sooty
U
سیاه
bog
U
سیاه اب
bogs
U
سیاه اب
marshes
U
سیاه اب
marsh
U
سیاه اب
pitch dark
U
سیاه
pitchy
U
سیاه
dogwood
U
سیاه ال
sad coloured
U
سیاه
jet-black
U
سیاه سیاه
night black
U
سیاه
grimy
U
سیاه
ebon
U
سیاه
black
U
سیاه
blacked
U
سیاه
glaucoma
U
اب سیاه
blacks
U
سیاه
jetties
U
سیاه
blacker
U
سیاه
jetty
U
سیاه
Negroes
U
سیاه
blackest
U
سیاه
swamps
U
سیاه اب
swamp
U
سیاه اب
quagmires
U
سیاه اب
swamping
U
سیاه اب
swamped
U
سیاه اب
mossy
U
سیاه اب
Negro
U
سیاه
quagmire
U
سیاه اب
tea leaf
U
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
in mourning
U
کثیف سیاه
fuel oil
U
نفت سیاه
negrillo
U
کوتوله سیاه
heathbird
U
باقرقره سیاه
mammy
U
دده سیاه
lampblack
U
سیاه یکدست
humus
U
سیاه خاک
in mourning
U
سیاه پوش
negro slave
U
غلام سیاه
blacker
U
سیاه شده
blacker
U
سیاه رنگ
kibitka
U
سیاه چادرنمدی
iron mould
U
سیاه کردن
blacker
U
سیاه رنگی
melanite
U
لعل سیاه
nigritian
U
سیاه افریقایی
nigrify
U
سیاه کردن
nigrescent
U
سیاه شونده
nigrescence
U
سیاه شدگی
pertussis
U
سیاه سرفه
nigella seed
U
زیر سیاه
nigella seed
U
سیاه دانه
niello
U
مینای سیاه
blacked
U
سیاه کردن
niello
U
سیاه قلم
niellist
U
سیاه قلم
negrophilism
U
سیاه دوستی
negrophil
U
سیاه دوست
negress
U
زن سیاه پوست
melanuria
U
پیشاب سیاه
melanotic
U
سیاه پوست
oubliette
U
سیاه چال
blacker
U
سیاه کردن
blacks
U
سیاه کردن
whooping cough
U
سیاه سرفه
mole
U
خال سیاه
moles
U
خال سیاه
raven
U
کلاغ سیاه
ravens
U
کلاغ سیاه
chiaroscurist
U
سیاه قلمکار
charbon
U
سیاه زخم
saracen corn
U
گندم سیاه
french wheat
U
گندم سیاه
buck wheat
U
گندم سیاه
bone black
U
عاج سیاه
boldface
U
حروف سیاه
blackcock
U
باقرقره سیاه نر
blackcap
U
کاکل سیاه
hohlraum
U
جسم سیاه
blackbody
U
جسم سیاه
blacks
U
سیاه رنگی
blacks
U
سیاه رنگ
ethiops
U
مهجون سیاه
ethiopian
U
سیاه پوست
ethiope
U
سیاه پوست
eriochrome black
U
سیاه اریوکروم
blackest
U
سیاه شده
dunggeon
U
سیاه چال
doit
U
پول سیاه
blackest
U
سیاه رنگ
blackest
U
سیاه رنگی
darky
U
سیاه زنگی
dark coloured
U
سیاه رنگ
d.'s cow
U
سوسک سیاه
blackest
U
سیاه کردن
crowberry
U
سنگروی سیاه
Congo
U
یکجورچای سیاه
colly
U
سیاه کردن
blacks
U
سیاه شده
blackamoor
U
سیاه زنگی
melanic
U
سیاه پوست
black and blue
U
کبود و سیاه
jetties
U
:سیاه رنگ
jetty
U
:سیاه رنگ
Negro
U
سیاه پوست
Negroes
U
سیاه پوست
nigger
U
سیاه پوست
niggers
U
سیاه پوست
blackberries
U
توت سیاه
I was put to shame. I was shame-stricken.
U
رو سیاه شدم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com