Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
odyssey
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
Other Matches
iliad
U
داستان حماسی منسوب به هومر
ulysses
U
اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
Symbol font
U
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
peripheral
U
قطعه خارجی پردازنده مرکزی که حاوی خصوصیات جانبی است
punches
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punch
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched
U
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
multimedia
U
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
hellenism
U
یونانی مابی اداب یونانی
grecism
U
طرز یونانی فرهنگ یونانی
duty with troops
U
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
fortuitous event
U
حادثه جبری حادثه تصادفی
bioastronautics
U
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
cartridges
U
که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
cartridge
U
که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
homeric
U
وابسته به هومر
MMX
U
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
combat developer
U
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat team
U
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
drum
U
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drummed
U
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
field services
U
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
epistle
U
نامه منظوم
epistles
U
نامه منظوم
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
Even homer somtimes nods.
<proverb>
U
یتى هومر هم بعضى اوقات اشتباه مى کرد.
lay
U
تخم گذاردن داستان منظوم
lays
U
تخم گذاردن داستان منظوم
combat orders
U
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combatcommand
U
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat power
U
نیروی رزمی استعداد رزمی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
hellenize
U
یونانی کردن یونانی ماب کردن
combat air patrol
U
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
rich in
U
پر از شاعر
scop
U
شاعر
poet
U
شاعر
poets
U
شاعر
bard
U
شاعر
bards
U
شاعر
EDO memory
U
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
poet laureate
U
شاعر برجسته
horatian
U
شاعر لاتین
bard
U
شاعر و اوازخوان
bards
U
شاعر و اوازخوان
laureatel
U
شاعر برجسته
productive of poets
U
شاعر پرور
poematic
U
نظمی شاعر
minstrel
U
شاعر نقال
minstrels
U
شاعر نقال
budding poet
U
جوجه شاعر
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
relative
U
منسوب
of kin
U
منسوب
affined
U
منسوب
owing
U
منسوب
attributed
U
منسوب
sib
U
منسوب
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
homeric
U
شاعر نابینای یونان
mythopoet
U
شاعر افسانه نویس
verser
U
شاعر و سراینده نظم
verseman
U
شاعر وسراینده نظم
strategic
U
منسوب به strategy
dantesque
U
منسوب به دانته
aeolian
U
منسوب به ائولوس
ammino
U
منسوب به امونیاک
refers
U
منسوب داشتن
ecclesiastical
U
منسوب به کلیسا
consular
U
منسوب به کنسول
refer
U
منسوب داشتن
kin
U
خویشی منسوب
referred
U
منسوب داشتن
fairness
U
منسوب به پریان
sib
U
منسوب نسبی
relativization
U
منسوب کردن
orpheus
U
ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
sweet william
U
گل میخک شاعر حسن یوسف
amaranthine
U
منسوب به تاج خروس
agnatic
U
منسوب از طرف پدر
auctorial
U
منسوب به نویسنده یا مولف
astrophysical
U
منسوب به فیزیک نجومی
capitalistic
U
منسوب به سرمایه داری
detrital
U
منسوب به اوار سایشی
virgilian
U
به شیوه virgil شاعر نامی روم
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
shaken
U
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
envelopes
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope
U
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
autonomic
U
منسوب به دستگاه عصبی خودکار
in law
U
خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
adenoidal
U
منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
astrological
U
منسوب به علم ستاره شناسی
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
next of kin
U
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
minnesinger
U
شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
rimester
U
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
adenoid
U
شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
troubadours
U
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
troubadour
U
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
draconic
U
منسوب به اقشزخ قانون گذاراتنی در 621 پیش ازمیلاد
Dantesqua
U
[منسوب به دانته احیاگر سبک گوتیک در قرن نوزدهم]
Greek
U
یونانی
Greeks
U
یونانی
grecian
U
یونانی
pythagorean
U
یونانی
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
mastered
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
masters
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
grecism
U
اصطلاح یونانی
Greek architecture
U
معماری یونانی
key pattern
U
زنجیره یونانی
phihellenic
U
یونانی دوست
key pattern
U
زبانه یونانی
grecize
U
یونانی وارکردن
labyrinthine fret
U
نقش یونانی
greek gift
U
هدیه یونانی
graecism
U
فرهنگ یونانی
hellene
U
یونانی خالص
poison hemlock
U
شوکران یونانی
pyrrhonism
U
فلسفه یونانی
larchagaric
U
اگاریکون یونانی
graecism
U
اصطلاح یونانی
hellenization
U
یونانی شدن
greek text
U
متن یونانی
hellenism
U
اصطلاح یونانی
aphrodite
U
ونوس یونانی
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
crepidoma
U
سکو
[در ساختمان یونانی]
planform
U
قهرمان یونانی جنگ تروا
solon
U
سولن مقنن یونانی
he is of greek origin
U
اصلا یونانی است
grecize
U
یونانی ماب کردن
greed orthodox
U
کلیسای ارتدکس یونانی
he has small greek
U
کمی یونانی میداند
phi
U
حرف ف درالفبا یونانی
he is of greek origin
U
اصلش یونانی است
lambdoidal
U
حرف لام در یونانی
mu
U
نام حرف یونانی
acephalo
U
پیشوندیست یونانی بمعنی
adventurous
<adj.>
U
حادثه جو
outbreaks
U
حادثه
occurrence
U
حادثه
occurrences
U
حادثه
accident
حادثه
accident
U
حادثه
accidents
U
: حادثه
accidents
U
حادثه
occurence
U
حادثه
events
U
حادثه
outbreak
U
حادثه
disaster
U
حادثه بد
disasters
U
حادثه بد
event
U
حادثه
casualty
U
حادثه
casualties
U
حادثه
adventurers
U
حادثه جو
adventurer
U
حادثه جو
fortuity
U
حادثه
eventless
U
بی حادثه
adventuress
U
زن حادثه جو
adventures
U
حادثه
adventure
U
حادثه
phenomenon
U
حادثه
incidents
U
حادثه
incident
U
حادثه
uneventful
U
بی حادثه
epsilon
U
پنجمین حرف الفبای یونانی
hellenistic
U
وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
choragic
U
[مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
nu
U
سیزدهمین حرف الفبای یونانی
greco
U
پیشوند بمعنی یونان و یونانی
grecize
U
یونانی ماب یایونانی وارشدن
hippodrome
U
[میدان اسب دوانی یونانی]
zeus
U
زاوش رئیس خدایان یونانی
deltas
U
حرف چهارم زبان یونانی
tenuis
U
علامت مکث و وقفه در یونانی
mu
U
حرف دوازدهم الفبای یونانی
gamma
U
حرف سوم الفبای یونانی
delta
U
حرف چهارم زبان یونانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com