Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pressure casting
U
قطعه ریخته گری فشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compression molding
U
ریخته گری فشاری
press casting
U
ریخته گری فشاری
press cast process
U
فرایند ریخته گری فشاری
pressure die casting
U
ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure die casting machine
U
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
casting
U
قطعه ریخته گی
non ferrous casting
U
قطعه ریخته گی غیراهنی
compound compression
U
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
mis run casting
U
ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
ladle crane
U
جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
komi
U
فشاری
compressive
U
فشاری
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
pushed
U
ضربه فشاری
data compaction
U
داده فشاری
pression pipe
U
لوله فشاری
die cast
U
ریختن فشاری
push
U
ضربه فشاری
pressure butt welding
U
جوشکاری لب به لب فشاری
compression strength
U
استحکام فشاری
compression strength
U
تاب فشاری
snap fastener
U
دکمه فشاری
pushes
U
ضربه فشاری
compression strength
U
توان فشاری
pressure welding
U
جوشکاری فشاری
thumbs
U
دگمه فشاری
constrictor knot
U
گره فشاری
compressive yield point
U
حدجهمندگی فشاری
compressive load application
U
بار فشاری
compressive stress
U
تنش فشاری
pressure welding
U
جوش فشاری
achi komi
U
دفاع فشاری
compression stress
U
تنش فشاری
hard board
U
تخته فشاری
head pressure
U
ارتفاع فشاری
thrust bolt
U
پیچ فشاری
press key
تکمه فشاری
compressive stress
U
خستگی فشاری
push key
تکمه فشاری
pressboard
U
تخته فشاری
pressure sweeping
U
روبیدن فشاری
thumbing
U
دگمه فشاری
compression wave
U
موج فشاری
compression spring
U
فنر فشاری
pressure fraction
U
کسر فشاری
head
U
ارتفاع فشاری
compression flange
U
عضو فشاری
compression flange
U
سپر فشاری
thumb
U
دگمه فشاری
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
compression molding
U
قالبگیری فشاری
filterpress
U
پالونه فشاری
filter press
U
صافی فشاری
force feed oiler
U
روغندان فشاری
thumbed
U
دگمه فشاری
push shot
U
ضربه فشاری
force pump
U
تلمبه فشاری
pressure device
U
ماسوره فشاری
compression strength
U
مقاومت فشاری
push button
U
کلید فشاری
push button
U
دکمه فشاری
push button switch
U
تکمه فشاری
compression specimen
U
نمونه ازمایش فشاری
resistance pressure welding
U
جوشکاری فشاری مقاومتی
cold pressure welding
U
جوشکاری فشاری سرد
standard size whole brick
U
اجر فشاری معمولی
pressure weldable
U
قابل جوشکاری فشاری
compression riveter
U
دستگاه پرچ فشاری
cold pressed forging
U
اهنگری فشاری سرد
pressure weld
U
جوش دادن فشاری
pressure device
U
عامل فشاری مین
pressure lubrication
U
دستگاه روغنکاری فشاری
thrust hardness
U
درجه سختی فشاری
net push
U
ضربه فشاری از لب تور
brass pressure casting
U
برنج ریختگی فشاری
centralized oil shot system
U
روغنکاری متمرکز فشاری
compression test specimen
U
نمونه ازمون فشاری
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
compressive yield point
U
نقطه لهیدگی فشاری
firing pressure device
U
ماسوره فشاری مین
fumikumi
U
لگد فشاری به پایین
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج فشاری
press cutting
برش دهنده فشاری
fritter
U
قطعه قطعه کردن
fritters
U
قطعه قطعه کردن
mainland
U
قطعه اصلی قطعه
fragmentation
U
قطعه قطعه شدن
fragments
U
قطعه قطعه کردن
fragmenting
U
قطعه قطعه کردن
sectional
U
قطعه قطعه بخشی
fragment
U
قطعه قطعه کردن
segment
U
قطعه قطعه کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن
molten metal pressure welding
U
روش جوشکاری ذوبی-فشاری
alumino thermit pressure welding
U
جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
tobi komi
U
ضربه فشاری پا در حال پرش
superincumbent
U
دارای فشار زیاد فشاری
pitometer log
U
سرعت سنج فشاری پیتومتری
pieze
U
واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری حرارتی
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
drag in
<idiom>
U
پا فشاری روی موضوع دیگری
bend
U
خمش فشاری انحنای لوله زانویی
rolling press
U
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
founders
U
ریخته گر
foundry man
U
ریخته گر
metal founder
U
ریخته گر
foundering
U
ریخته گر
hot topping
U
ریخته گی
foundered
U
ریخته گر
disorganized
U
در هم ریخته
moulder
U
ریخته گر
founder
U
ریخته گر
caster
U
ریخته گر
besprent
U
ریخته
cast copper
U
مس ریخته گی
casting
U
ریخته گی
brass founder
U
ریخته گر
potted
U
در کوزه ریخته
casting
U
ریخته گری
founding
U
ریخته گری
investment foundry
U
ریخته گی بسته
iron foundry
U
ریخته گی اهن
wild and woolly
U
درهم ریخته
found
U
ریخته گری
moulding
U
ریخته گری
founds
U
ریخته گری
skin
U
پوسته ریخته گی
skinning
U
پوسته ریخته گی
molten
U
ریخته ریختگی
precast
U
پیش ریخته
foundry
U
ریخته گری
cast crystal
U
بلور ریخته
chuted concrete
U
بتن ریخته گی
cast steel
U
فولاد ریخته گی
cast glass
U
شیشه ریخته گی
cast metal
U
فلز ریخته گی
skins
U
پوسته ریخته گی
skinned
U
پوسته ریخته گی
group casting
U
ریخته گری
sheet asphalt
U
اسفالت ریخته
cast concrete
U
بتن ریخته گی
investment castings
U
ریخته گی بسته
foundries
U
ریخته گری
castellated nut
U
مهره ریخته گی
drill press
U
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
metal casting
U
ریخته گری فلز
plaster cast
U
ریخته گری گچی
molds
U
قالب ریخته گری
litters
U
زایمان ریخته وپاشیده
littering
U
زایمان ریخته وپاشیده
plaster casts
U
ریخته گری گچی
littered
U
زایمان ریخته وپاشیده
mold
U
قالب ریخته گری
mis run casting
U
ریخته گری غلط
machinery castings
U
ریخته گری ماشینی
metal foundry
U
ریخته گری فلزات
litter
U
زایمان ریخته وپاشیده
iron casting
U
ریخته گری اهن
mould
U
قالب ریخته گری
foundry pit
U
جهنم ریخته گری
foundry practice
U
تکنیک ریخته گری
foundry sand
U
ماسه ی ریخته گری
injection molding
U
ریخته گری تزریقی
fusion casting
U
ریخته گری ذوبی
ingot casting
U
ریخته گری شمش
molded
U
قالب ریخته گری
art casting
U
ریخته گری صنعتی
tumultuous
U
شلوغ بهم ریخته
group teaming
U
ریخته گری گروهی
group casting
U
ریخته گری گروهی
moulded
U
قالب ریخته گری
foundry cupola
U
کوپول ریخته گری
trumpeting
U
قیف ریخته گری
trumpet
U
قیف ریخته گری
foundry ladle
U
پاتیل ریخته گری
eruptive rock
U
سنگ بیرون ریخته
loam castings
U
ریخته گری شنی
bottom pure ladle
U
پاتیل ریخته گری
debris
U
اشغال روی هم ریخته
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
jakes
U
اشغال درهم ریخته
investment castings process
U
فرایند ریخته گی بسته
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com