English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fishplate U قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
patch U وصله ناجور وصله کردن
patches U وصله ناجور وصله کردن
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
to put a patch on a garment U وصله بر جامهای دوختن جامهای را وصله کردن
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
pieces U وصله کردن
patches U وصله کردن
patch U وصله کردن
to p up U وصله کردن
clouting U وصله کردن
clouts U وصله کردن
clout U وصله کردن
pasting U وصله کردن
pastes U وصله کردن
piece U وصله کردن
pasted U وصله کردن
paste U وصله کردن
clouted U وصله کردن
cento U پارچه وصله وصله
revamps U وصله پینه کردن
clobbers U جامه وصله کردن
vamp U وصله تعمیر کردن
clobbering U جامه وصله کردن
revamping U وصله پینه کردن
patches U وصله دوزی کردن
patch U وصله دوزی کردن
clobbered U جامه وصله کردن
clobber U جامه وصله کردن
revamp U وصله پینه کردن
revamped U وصله پینه کردن
revamped U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamp U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamping U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamps U دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
vamp U وصله کردن سرهم بندی کردن
replaces U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing U عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
rig U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
rigs U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged U نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
assembled U سوار کردن قطعات
rebuild U نوسازی کردن قطعات
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
assemble U سوار کردن قطعات
assembles U سوار کردن قطعات
renovation U تجدید قطعات کردن
salvage U پیاده کردن کامل قطعات
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaging U پیاده کردن کامل قطعات
salvaged U پیاده کردن کامل قطعات
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvages U پیاده کردن کامل قطعات
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
to patch up U وصله کردن اصلاخ کردن
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
parcel U به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcels U به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
overhauling U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
rig in U باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
c clamp U گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
patching U وصله
spliced U وصله
patchy U وصله وصله
splice U وصله
patches U وصله
imps U وصله
splices U وصله
splicing U وصله
imp U وصله
fish plate U وصله
joint U وصله
patchier U وصله وصله
patchiest U وصله وصله
patch U وصله
patchiest U وصله دار
inset U دهانه وصله
insets U دهانه وصله
patchable U وصله بردار
field splice U وصله کارگاهی
pastes U درج وصله
patchery U وصله کاری
doubler U تخته وصله
patchwork U وصله دوزی
pasting U درج وصله
pasted U درج وصله
patchier U وصله دار
paste U درج وصله
splotch U نقطه وصله
patchiness U وصله داری
patchy U وصله دار
patched U وصله دار
column splice U وصله ستونها
copper tingle U وصله مسی
fish out of water <idiom> U طرف وصله ناجوراست
botching U وصله وپینه بدنما
botches U وصله وپینه بدنما
botch U وصله وپینه بدنما
botched U وصله وپینه بدنما
tinker U وصله کاری تعمیرکردن
mending U وصله پینه شدنی
fishplate U لبه گیر وصله
tinkers U وصله کاری تعمیرکردن
tinkerer U وصله زن حلبی ساز
tinkered U وصله کاری تعمیرکردن
tinkering U وصله کاری تعمیرکردن
smithereens U قطعات
end product U مجموعه قطعات
trilcgy U یا قطعات سه گانه
chosen fragments U قطعات منتخبه
chosen fragments U قطعات گزیده
shell fragments U قطعات گلوله
common hardware U قطعات عمومی
analecta U قطعات ادبی
common items U قطعات عمومی
common parts U قطعات عمومی
component drawing U رسم قطعات
web stiffeners U قطعات تقویتی
cable accessory U قطعات کابل
shatter U قطعات شکسته
shatters U قطعات شکسته
table of replaceable partes U فهرست قطعات
chrestomathy U قطعات برگزیده
parts list U لیست قطعات
chrestomathy U قطعات منتخب
staff section U قطعات سمبه
main members U قطعات اصلی
parts peculiar U قطعات اختصاصی
bill of material U صورت قطعات
flinders U قطعات شکسته
parts peculiar U قطعات مخصوص
parts list U فهرست قطعات
parts U قطعات یدکی
spare parts U قطعات یدکی
repair parts U قطعات یدکی
nomenclature U نام گذاری قطعات
cataloguing U لیست قطعات کاتالوگ
analects U قطعات ادبی منتخبات
common parts U قطعات یدکی عمومی
catalogues U لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
cataloging U لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
catalogs U لیست قطعات کاتالوگ
catalogue U لیست قطعات کاتالوگ
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
catalogued U لیست قطعات کاتالوگ
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
fragments U قطعات متلاشی خردکردن
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
fragmenting U قطعات متلاشی خردکردن
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
fragment U قطعات متلاشی خردکردن
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
bitty U متشکل از قطعات ریز
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
shard U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
shards U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
weldment U قطعات بهم جوش خورده
component change order U دستور تغییر قطعات یک وسیله
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com