Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
idyll
U
قصیده کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
idyl
U
قصیده کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
odes
U
قصیده
exemplum
U
قصیده
ode
U
قصیده
balladry
U
قصیده
elegize
U
قصیده نوشتن
elegiast
U
قصیده نویس
odist
U
قصیده نویس
idyllist
U
قصیده نویس
ballade
U
قصیده مسمط مستزاد
epode
U
بخش سوم غزل یا قصیده ورد
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
concise
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
puny
U
قد کوتاه
scut
U
دم کوتاه
stockiest
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
little
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
pygmy
U
قد کوتاه
low
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
pigmy
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
short
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
down
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
shorten
U
کوتاه کردن
clipping
U
کوتاه کردن
playlet
U
نمایش کوتاه
abbreviating
U
کوتاه کردن
scurrying
U
مسابقه کوتاه
scurried
U
مسابقه کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
shorten
U
کوتاه تر کردن
shortened
U
کوتاه کردن
abbreviates
U
کوتاه کردن
piaffer
U
یورتمه کوتاه
lie down
U
استراحت کوتاه
novella
U
رمان کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
catnaps
U
چرت کوتاه
abbreviate
U
کوتاه کردن
one track
U
کوتاه فکر
short drop
U
دراپ کوتاه
stags
U
کوتاه کردن
short circuit
U
اتصال کوتاه
scutter
U
دو باگامهای کوتاه
catnapped
U
چرت کوتاه
stag
U
کوتاه کردن
lie-down
U
استراحت کوتاه
shortened
U
کوتاه تر کردن
briefest
U
کوتاه مختصر
truncates
U
کوتاه کردن
truncate
U
کوتاه کردن
formulate
U
کوتاه کردن
formulated
U
کوتاه کردن
razee
U
کوتاه کردن
formulates
U
کوتاه کردن
curtails
U
کوتاه کردن
curtailing
U
کوتاه کردن
formulating
U
کوتاه کردن
curtail
U
کوتاه کردن
short blast
U
بوق کوتاه
briefer
U
کوتاه مختصر
shortens
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه تر کردن
catnap
U
چرت کوتاه
short burst
U
رگبار کوتاه
short brittle
U
شکننده- کوتاه
truncating
U
کوتاه کردن
brief
U
کوتاه مختصر
short blast
U
سوت کوتاه
truncated
U
کوتاه کردن
briefed
U
کوتاه مختصر
curtailed
U
کوتاه کردن
coatee
U
دامن کوتاه
fubsy
U
کوتاه وکلفت
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
gnomical
U
کوتاه لب نویس
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
half timber
U
الوار کوتاه
abridge
U
کوتاه کردن
hare sighted
U
کوتاه بین
unabridged
U
کوتاه نشده
hide bound
U
کوتاه فکر
novelettes
U
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
short story
داستان کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
escopette
U
قرابینه کوتاه
escopet
U
قرابینه کوتاه
chiton
U
قبای کوتاه
chitchat
U
صحبت کوتاه
conte
U
داستان کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
correption
U
کوتاه کردن
cutty sark
U
دامن کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
detruncate
U
کوتاه کردن
detruncation
U
کوتاه شدگی
draw in
U
کوتاه شدن
by pass
U
اتصال کوتاه
bunny hop
U
پرش کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
easy term
U
کوتاه مدت
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
epigrammatical
U
کوتاه ونیشدار
basso relief
U
برجسته کوتاه
idyl
U
چکامه کوتاه
shortening
U
کوتاه شدگی
abbreviated
U
کوتاه شده
low
U
کوتاه دون
breeks
U
شلوار کوتاه
lop sided
U
کوتاه و بلند
aphorisms
U
سخن کوتاه
aphorism
U
سخن کوتاه
low frequency wave
U
موج کوتاه
mackinaw
U
کت کوتاه و سنگین
manakin
U
ادم کوتاه قد
manikin
U
ادم کوتاه قد
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
morello
U
گیلاس دم کوتاه
narrow minded
U
کوتاه نظر
novelet
U
داستان کوتاه
poop
U
صدای کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
short wave
U
موج کوتاه
idylls
U
چکامه کوتاه
idyll
U
چکامه کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
jog trot
U
یورتمه کوتاه
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
let us be brief
U
کوتاه کنیم
curt
U
کوتاه ومختصر
pygmy
U
ادم کوتاه قد
pygmies
U
ادم کوتاه قد
pigmies
U
ادم کوتاه قد
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
dwarf gallery
U
دالان کوتاه
chop
U
گام کوتاه
in the short run
U
در کوتاه مدت
chopped
U
گام کوتاه
drop in
<idiom>
U
دیدار کوتاه
To back down .
U
کوتاه آمدن
corner-brace
U
حایل کوتاه
brief description
U
شرح کوتاه
spud
U
چاقوی کوتاه
spuds
U
چاقوی کوتاه
tutus
U
دامن کوتاه
tutu
U
دامن کوتاه
short-lists
U
فهرست کوتاه
undersize
U
اندازه کوتاه
short run
U
مدت کوتاه
shear
U
کوتاه کردن
tunicle
U
لباس کوتاه
dogmatist
U
کوتاه فکر
truncation
U
کوتاه سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com