Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
split second
U
قسمتی از ثانیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
m
U
مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
fractional T
U
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
mflops
U
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
fibre distributed data interface II
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
second
U
ثانیه
seconded
U
ثانیه
seconds
U
ثانیه ها
second
U
ثانیه
seconds
U
ثانیه
seconding
U
ثانیه
msec
U
هزارم ثانیه
nanosecond
U
بیلیونیم ثانیه
nanosecond
U
یک میلیاردیوم ثانیه
microsecond
U
میکرو ثانیه
second-hand
U
ثانیه شمار
ns
U
یک بیلیونیم ثانیه
millisecond
U
یک هزارم ثانیه
per second per second
U
مجذور ثانیه
millisecond
U
میلی ثانیه
microsecond
U
یک میلیونیوم ثانیه
microsecond
U
میلیونیم ثانیه
milisecond
U
میلی ثانیه
Ms
U
یک هزارم ثانیه
revolution per second
U
دور در ثانیه
psec
U
یک تریلیونیم ثانیه
picosecond
U
تریلیونیم ثانیه
millisecond
U
هزارم ثانیه
micro-
U
یک میلیونیوم ثانیه
nanoseconde
U
میلیاردیم ثانیه
ampere second
U
امپر- ثانیه
character per second
U
دخشه در ثانیه
five second rule
U
قانون 5 ثانیه
centisecond
U
یکصدم ثانیه
watt second
U
وات- ثانیه
backcourt violation
U
خطای 01 ثانیه
usec
U
یک میلیونیم یک ثانیه
baud
U
علامت در ثانیه
bits per seconds
U
بیت در ثانیه
medium speed
U
بیت در ثانیه
cycles per second
U
دور در ثانیه
femtosecond
U
یک کوادریلیوم ثانیه
us
U
یک میلیونیم یک ثانیه
cycles per second
U
چرخه در ثانیه
inches per second
U
اینچ بر ثانیه
microsecond
U
یک میلیونیم ثانیه
in 0 seconds
U
در فرف ده ثانیه
hz
U
سیکل بر ثانیه
hertz
U
چرخه در ثانیه
hertz
U
یک سیکل در ثانیه
LPs
U
تعدادخطوط در ثانیه
characters per second
U
دخشه بر ثانیه
twentyfour second violation
U
خطای 42 ثانیه
cusec
U
یک فوت مکعب در ثانیه
million instructions per second
U
میلیون دستورالعمل در ثانیه
kilobaud
U
هزار بیت در ثانیه
cps
U
Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
kilohertz
U
هزار سیکل در یک ثانیه
Ms
U
یک هزارم ثانیه illiSecond
kilomegacycle
U
یک بیلیون چرخه در ثانیه
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
cps
U
دور بر ثانیه هرتز
ten second rule
U
قانون 01 ثانیه در بسکتبال
sweep hand
U
عقربه ثانیه شمار
ten second line
U
خط قانون 01 ثانیه دربسکتبال
three second violation
U
خطای 3 ثانیه در بسکتبال
twentyfour second rule
U
قانون 42 ثانیه در بسکتبال
three second rule
U
قانون 3 ثانیه در بسکتبال
centimeter gram second system
U
دستگاه سانتیمتر گرم ثانیه
mhz
U
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
kilo
U
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilos
U
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
AT Attachment
U
مگابایت دار ثانیه دارد
three
U
خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
threes
U
خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال
Advanced Technology Attachment
U
مگابایت دار ثانیه دارد
foot pound second system
U
دستگاه فوت پاوند ثانیه
portions
U
قسمتی
triplex
U
سه قسمتی
partite
U
قسمتی
triploidy
U
سه قسمتی
portion
U
قسمتی
gigahertz
U
فرکانس یک بیلیون دفعه دریک ثانیه
megaflop
U
یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
g flops
U
یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
low speed communications
U
ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
gigaflop
U
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
gigahertz
U
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
saddle bronc riding
U
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
partial
U
بخشی قسمتی
spirit
U
حمیت قسمتی
leg
U
قسمتی از مسابقه
legs
U
قسمتی از مسابقه
esprit de corps
U
حمیت قسمتی
esprit de corps
U
روحیه قسمتی
spirit de corps
U
حمیت قسمتی
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
another guess
U
قسمتی دیگر
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
spirit de corps
U
روحیه قسمتی
spiriting
U
حمیت قسمتی
pate
U
سر یا قسمتی از سرانسان
flat
U
قسمتی از یک عمارت
esprit
U
حمیت قسمتی
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
flattest
U
قسمتی از یک عمارت
sector
U
قسمتی ازجبهه
tripartition
U
سه قسمتی کردن
plank
U
قسمتی ازبرنامه
sectors
U
قسمتی ازجبهه
mhz
U
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
helmeted
U
دارای قسمتی که مانندخودباشد
rebates
U
پرداخت قسمتی از بدهی
rebate
U
پرداخت قسمتی از بدهی
part
[ial]
payment of a fine
U
پرداخت قسمتی از جریمه
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
aliquot part charge
U
خرج چند قسمتی
neck of the woods
<idiom>
U
ناحیه یا قسمتی از کشور
winging
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
expansion joint
U
اتصال چند قسمتی
lobotomy
U
برش قسمتی از مغز
creased
U
قسمتی از زمین کریکت
module
U
قسمتی از سفینه فضایی
modules
U
قسمتی از سفینه فضایی
creasing
U
قسمتی از زمین کریکت
ram's horn
U
قسمتی ازاستحکامات خندق
crease
U
قسمتی از زمین کریکت
creases
U
قسمتی از زمین کریکت
section charge
U
خرج چند قسمتی
fraction
U
کسر درصدی از قسمتی از
fractions
U
کسر درصدی از قسمتی از
lobotomies
U
برش قسمتی از مغز
march unit
U
قسمتی ازستون راهپیمایی
striking out pleading
U
حذف قسمتی از مدافعات
Kbps
U
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند
kilos
U
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
timed
U
زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
kilo
U
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند
clock
U
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
even time
U
دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه
T link
U
که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
time
U
زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
picocomputer
U
کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد
times
U
زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
clocks
U
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
barons
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
aliquot propelling charge
U
خرج پرتاب چند قسمتی
zaps
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
pneumonectomy
U
قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
lobectomy
U
برداشتن قسمتی ازیک عضو
displacement hull
U
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
freeboard
U
قسمتی از قایق که بیرون اب است
group rendezvous
U
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
baron
U
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zapping
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
zapped
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
hash mark
U
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
zap
U
پاک نمودن قسمتی از برنامه
fractional damage
U
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
necks
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck
U
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
nanocomputer
U
کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد
gals
U
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gal
U
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
rates
U
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
rate
U
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
horizontal
U
تعداد خط وطی در صفحه نمایش ویدیو که در ثانیه تنظیم میشود
baud rate
U
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
baud
U
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
faubourg
U
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
paleocene
U
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
open ice
U
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
gastrectomy
U
عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
fat bits
U
بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
saddleback
U
قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
table flap
U
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
cymric
U
وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
tail skid
U
قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
judea
U
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
lectionary
U
ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
crop
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
alethiology
U
قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
cropped
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
dairies
U
قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flush
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushes
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
contract termination
U
فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
flushing
U
خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
crops
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
bell a
U
شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه
refresh
U
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com