English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sang banshin U قسمتهای دست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
weed U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeded U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeding U برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
syntax U هم اهنگی قسمتهای مختلف
degradation U اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
services U قسمتهای اداری ادارات نظامی
modular U دارای قسمتهای کوچک
cannibalised U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing U پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
recondition U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditions U قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
pare U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pared U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pares U قسمتهای زائد چیزی را چیدن
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
thread U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
threads U برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
innards U قسمتهای داخلی
administrative services U قسمتهای اداری
adnexa U قسمتهای متصل بهم زائده
alate U دارای قسمتهای جناحی
anisometric U دارای قسمتهای غیر متقارن
armed services U قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
bowdlerization U حذف قسمتهای خارج از اخلاق
bowdlerize U قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
comparmentalize U به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
component forces U نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
FDISK U امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
field commands U قسمتهای رزمی
field services U قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
gambusia U ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
health services U خدمات بهداری قسمتهای بهداری
hop stop and jump U قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
in other sectors U در قسمتهای دیگر جبهه
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
lobar U واقع در قسمتهای ریه
lymphmatosis U ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
military services U قسمتهای نظامی
mullion U جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
munnion U جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
partite U منقسم به قسمتهای جدا جدا
principal parts U قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
professional service U تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
reserve components U قسمتهای احتیاط ارتش
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
signal services U قسمتهای مخابراتی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
weapon troops U قسمتهای ادوات
upgrading U به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com