Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
locknut
U
قراردادن مهره دوم برای جلوگیری ازشل شدن مهره اول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
palnut
U
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
wire locking
U
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
axis
U
مهره دوم گردن مهره محوری
phillips nut
U
مهره یا سوراخ صلیبی مهره فیلیپس
battery
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
batteries
U
قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
vertebrate
U
مهره
vertebra
U
مهره
bead
U
مهره
invertebrate
U
بی مهره
vertebrates
U
مهره
nut
مهره
hot press
U
مهره
spineless
U
بی مهره
die
U
مهره
jetton
U
مهره
spondyl
U
مهره
burnisher
U
مهره
burnishing stone
U
مهره
screw nut
U
مهره
invertebral
U
بی مهره
weld bead
U
مهره جوش
vertebrae
U
مهره ها
beading
U
مهره مهره
to take eggs for money
U
خر مهره
beadings
U
مهره مهره
screw bolt
U
مهره
beads
U
مهره
slotted round nut
U
مهره شیاردار
bead maker
U
مهره ساز
vertebrate
U
استخوانهای مهره
castellated nut
U
مهره ریخته گی
taw
U
مهره بازی
fly nut
U
مهره خروسکی
spanners
U
مهره پیچ
bead
U
مهره فتیله
nut
U
اجیل مهره
beady
U
مهره دار
calender
U
مهره کشیدن
spanners
U
مهره گشا
spina bifida
U
مهره ترک
castle nut
U
مهره چاکدار
vertebrate
U
مهره دار
diesinking
U
مهره ساز
knurled nut
U
مهره اج دار
diamond knurled nut
U
مهره اج دار
vertebration
U
مهره بندی
vertebrata
U
مهره داران
vertebral column
U
ستون مهره
vertebral
U
استخوانهای مهره
vertebral
U
مهره فقره
bead
U
مهره ساختن
crown of arch
U
مهره طاق
beads
U
مهره فتیله
spinal column
U
ستون مهره ها
spinal columns
U
ستون مهره ها
beads
U
مهره ساختن
conduit coupling
U
مهره ماسوره
sleeves
U
مهره ماسوره
centrum
U
جسم مهره
vertebrates
U
استخوانهای مهره
vertebrates
U
مهره دار
acantha
U
مهره پشت
nuts and bolts
U
پیچ و مهره
field bolt
U
پیچ و مهره
polishing stone
U
سنگ مهره
driving sleeve
U
مهره ماسوره
thimblerigger
U
مهره باز
union
U
مهره ماسوره
unions
U
مهره ماسوره
check nut
U
مهره چاکدار
sleeve
U
مهره ماسوره
chess man
U
مهره شطرنج
spiny
U
مهره مانند
bolt and nut
U
پیچ و مهره
joint
U
مهره اتصال
chessman
U
مهره شطرنج
chessmen
U
مهره شطرنج
lock nut
U
مهره قفلی
lumbar
U
در مهره پشت
nut and union
U
مهره ماسوره
gloss
U
مهره کشیدن
blind nut
U
مهره کور
glazes
U
مهره برق
pieces
U
مهره شطرنج
vertebra
U
استخوانهای مهره
pieces
U
مهره پارچه
piece
U
مهره شطرنج
piece
U
مهره پارچه
hot press
U
مهره کشیدن
bolts and nuts
U
پیچ و مهره
glaze
U
مهره برق
burnishing
U
مهره زدن
invertebrata
U
جانوران بی مهره
spanner
U
مهره پیچ
man
U
مهره شطرنج
lumbar
U
مهره کمر
spanner
U
مهره گشا
spinose
U
مهره مانند
spinescent
U
مهره دار
nut thread
U
پیچ مهره
mans
U
مهره شطرنج
locknut
U
مهره پشت بند
condyloid
U
مانند مهره استخوان
english thread
U
پیچ و مهره انگلیسی
touch move
U
لمس مهره شطرنج
check nut
U
مهره پشت گیر
lock nut
U
مهره پشت گیر
thumb nut
U
مهره گوشی دار
joint bolt
U
پیچ و مهره اتصالی
ringbolt
U
مهره حلقه دار
wheel nut spanner
U
اچار مهره چرخ
block counting test
U
ازمون مهره شماری
eye bolt
U
مهره چشمی دار
thumb nut
U
مهره بال دار
wing nut
U
مهره گوشه دار
check lock
U
مهره پشت گیر
satined paper
U
گاغذ مهره کشیده
countersink nut
U
مهره خزینه دار
turnbuckle
U
مهره رزوه دار
radiator union
U
پیچ و مهره رادیاتور
cap nut
U
مهره کلاهک دار
bead
U
دانه تسبیحی مهره
slotted round nut
U
مهره چاک دار
intervertebral
U
بین مهره داران
cross hole nut
U
مهره با سوراخ عرضی
spanners
U
مهره گشا بست
spanner
U
مهره گشا بست
intervertebral
U
واقع در میان مهره ها
over worked man
U
مهره شطرنج پر مسئولیت
to play marbles
U
مهره بازی کردن
beads
U
دانه تسبیحی مهره
crown
U
ستیغ نیمرخ مهره طاق
rachitis
U
اماس یا ورم مهره پشت
centrum
U
مرکز بدن مهره داران
spinal columns
U
تیره پشت ستون مهره
desperado
U
مهره از بین رفتنی شطرنج
jam nut
U
نوعی مهره قفلی نازک
spinal column
U
تیره پشت ستون مهره
rhachitis
U
اماس یا ورم مهره پشت
axis
U
محور تقارن مهره اسه
naris
U
سوراخ بینی مهره داران
wing nut
U
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
ballots
U
مهره رای وقرعه کشی
balloted
U
مهره رای وقرعه کشی
ballot
U
مهره رای وقرعه کشی
crowns
U
ستیغ نیمرخ مهره طاق
ringbolt
U
سوراخ حلقه دار مهره
adjust
U
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
to make a move
U
پاشدن و رفتن مهره را تکان دادن
adjusts
U
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting
U
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
toes
U
انگشت پای مهره داران جای پا
toe
U
انگشت پای مهره داران جای پا
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
mutton chop
U
دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
chine
U
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
premaxilla
U
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
clevis pin
U
پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
jewelled
U
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
locknut
U
مهرهای که وقتی بدورپیچ پیچیده شود قفل میشود مهره قفل شو
hemoglobin
U
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
carpet loom
U
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
occupational disease
U
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
straight line coding
U
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
in order to prevent
U
برای جلوگیری کردن
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
to avoid distortion of the results
[produced]
by ...
U
برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
dyke
U
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dykes
U
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
kyanize
U
باداراشکنه اندودن برای جلوگیری ازپوسیدگی
copy protect
U
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
dikes
U
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
sunscreen
U
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
bailout
U
کمک مالی
[برای جلوگیری از ورشکستگی]
[اقتصاد]
buffer
U
امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات
sunscreens
U
کرم پوست برای جلوگیری از آفتاب زدگی
bulk head
U
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
fly net
U
پشه پران تورسیمی برای جلوگیری ازامدن مگس
infibulation
U
چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
gaiting strap
U
تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
maintenance
U
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
boundaries
U
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
boundary
U
جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
spill wind
U
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
windbreaks
U
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
windbreak
U
درختستان یابوته هایی که برای جلوگیری از وزش باد کاشته میشوند
to take action to prevent
[stop]
such practices
U
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
retraction lock
U
وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
sealsking
U
نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
encoding
U
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
fail safe system
U
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com