Perdic | فهرست سازی قبلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pre indexing U	فهرست سازی قبلی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	indexing U	فهرست سازی
	post indexing U	فهرست سازی بعدی
	reconstituted U	برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
	reconstituting U	برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
	reconstitute U	برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
	reconstitutes U	برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
	unpacks U	حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
	unpacking U	حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
	unpack U	حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
	serial U	فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
	serials U	فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
	presentiments U	عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
	presentiment U	عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
	sam U	فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
	vehicle summary U	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
	blacklisting U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisted U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklist U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklists U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	concordance U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	concordances U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	rota U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	rotas U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	waiting list U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	picking list U	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
	part list U	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
	waiting lists U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	provisional ball U	گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
	prior admission U	اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
	glossary U	فهرست معانی فهرست لغات
	glossaries U	فهرست معانی فهرست لغات
	index U	فهرست فهرست اعلام
	indexed U	فهرست فهرست اعلام
	indexes U	فهرست فهرست اعلام
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	predecessors U	قبلی
	one-time U	قبلی
	preceding U	قبلی
	predecessor U	قبلی
	prior U	قبلی
	ex U	قبلی
	fore U	قبلی
	ex- U	قبلی
	foregone U	قبلی
	aforetime U	قبلی
	previous U	قبلی
	premonition U	اخطار قبلی
	forewarning U	اخطار قبلی
	chain U	از کلمه قبلی
	premeditated U	با قصد قبلی
	presuppositions U	فرض قبلی
	preengagement U	تعهد قبلی
	chains U	از کلمه قبلی
	late war U	جنگ قبلی
	presupposition U	فرض قبلی
	backgrounds U	معلومات قبلی
	pre arrangement U	قرار قبلی
	pre arrengement U	قرار قبلی
	background U	معلومات قبلی
	at sight U	بی مطالعه قبلی
	forethought U	اندیشه قبلی
	premonitions U	اخطار قبلی
	prefiguration U	تصور قبلی
	preoccupation U	اشغال قبلی
	foredoom U	محکومیت قبلی
	foreordainment U	حکم قبلی
	preexistence U	موجودیت قبلی
	premeditatedly U	با اندیشه قبلی
	previews U	اطلاع قبلی
	preview U	اطلاع قبلی
	foretoken U	اعلام قبلی
	preoccupations U	اشغال قبلی
	pregiurement U	احتساب قبلی
	foretype U	نمونه قبلی
	pretreatment U	معالجه قبلی
	predilections U	تمایل قبلی
	previous work U	کارهای قبلی
	predilection U	تمایل قبلی
	prepossession U	تصرف قبلی
	predesignation U	تعیین قبلی
	preconidtion U	شرط قبلی
	precompression U	تراکم قبلی
	preformation U	تشکیل قبلی
	predispostion U	تمایل قبلی
	prefiguration or prefigurement U	نمایش قبلی
	premeditation U	قصد قبلی
	precognition U	اطلاع قبلی
	off the cuff <idiom> U	بدون آمادگی قبلی
	prelibation U	ازمایش یانوشیدن قبلی
	malice aforethought U	سوء نیت قبلی
	prior permission U	اجازه قبلی پرواز
	prognostication U	تشخیص قبلی مرض
	leave hanging (in the air) <idiom> U	بدون تصمیم قبلی
	prognostications U	تشخیص قبلی مرض
	premonitory U	متضمن اخطار قبلی
	as you were U	به حالت قبلی برگردید
	bias U	ولتاژ قبلی دادن
	forebedement U	اخبار قبلی پیشگویی
	pre engaged U	دارای تعهد قبلی
	at ten minutes notice U	با ده دقیقه اخطار قبلی
	biases U	ولتاژ قبلی دادن
	pre indexing U	شاخص گذاری قبلی
	A one-month notice. U	اطلاع قبلی یک ماهه
	sight-reading U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	foredknowlege U	اطلاع قبلی علم غیب
	sight-reads U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	sight-reads U	بدون مطالعه قبلی خواندن
	inherited error U	خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
	prepossession U	اشغال قبلی تمایل بیجهت
	sight-reading U	بدون مطالعه قبلی خواندن
	prenotion U	احساس قبلی نسبت بچیزی
	premonitions U	برحذر داشتن فکر قبلی
	quondam U	قبلی مربوط به چندی قبل
	premise U	فرض قبلی فرضیه مقدم
	premised U	فرض قبلی فرضیه مقدم
	premisses U	فرض قبلی فرضیه مقدم
	free wheeling U	بازی بدون نقشه قبلی
	a priori U	بدون بررسی یا آزمایش قبلی
	premonition U	برحذر داشتن فکر قبلی
	prefiguration or prefigurement U	تشبیه از پیش تصور قبلی
	sight read U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	pre condition U	شرط لازم الاجرای قبلی
	prerequisite U	شرط قبلی لازمه امری
	sight read U	بدون مطالعه قبلی خواندن
	prognosticator U	تشخیص دهنده قبلی مرض
	sight-read U	بدون امادگی قبلی اجراکردن
	sneak previews U	نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
	sneak preview U	نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
	sight-read U	بدون مطالعه قبلی خواندن
	precognitive U	وابسته به اطلاع یا الهام قبلی
	prefiguration U	پیش بینی احتساب قبلی
	prognosticate U	تشخیص دادن قبلی مرض
	prerequisites U	شرط قبلی لازمه امری
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	precombustion chamber engine U	موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
	Do not do any thing without due reflection . U	بدون فکر قبلی اقدامی نکنید
	foretaste U	ازمایش قبلی پیش بینی کردن
	prevue U	قبلا رویت کردن اطلاع قبلی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	zero hour U	هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی
	go off half-cocked <idiom> U	صحبت یا انجام کاری بون آمارگی قبلی
	cancels U	لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
	post edit U	ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
	cancelling U	لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
	cancel U	لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
	french leave U	مرخصی بدون اطلاع قبلی جیم شدن
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	package shows U	نمایشات و برنامههای تفریحی پیش بینی شده قبلی
	undoes U	برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
	decisions U	اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
	decision U	اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
	Mentioning his ex-wife's name was like waving a red flag in front of a bull. U	تا اسم زن قبلی او [مرد] را آوردم خونش به جوش آمد.
	undo U	برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
	tables U	فهرست
	tabling U	فهرست
	b.d catalogue U	فهرست بی . دی
	roll U	فهرست
	table U	فهرست
	rolled U	فهرست
	roster U	فهرست
	rosters U	فهرست
	indexed U	فهرست
	directory U	فهرست
	directories U	فهرست
	indexes U	فهرست
	tabled U	فهرست
	index U	فهرست
	catalog U	فهرست
	checklist U	فهرست
	catalogs U	فهرست
	slips U	فهرست
	slipped U	فهرست
	slip U	فهرست
	cataloged U	فهرست
	phraseology U	فهرست
	kalendar U	فهرست
	list U	فهرست
	cataloguing U	فهرست
	catalogued U	فهرست
	repertory U	فهرست
	catalogues U	فهرست
	concordances U	فهرست
	rolls U	فهرست
	cataloging U	فهرست